تکیرداغ (رودوستو ی سابق)، شهر و بندری در ترکیه، در کرانة اروپایی دریای مرمره (تراکیای شرقی)، نیز مرکز اداری «ایل» (استان)ی به همین نام. نام آن از تودة کوهستانی متورق تکیرداغ یا تکفورداغی (ارتفاع: 924 متر)، که در امتداد جنوب غربی ساحل قرار دارد، گرفته شده است. [ برای اطلاع بیشتر در بارة وجهتسمیه رجوع کنید به تکفور * ] .1) شهر تکیرداغ. این شهر، که در محل بیسانتة قدیم (بعدها رادستوس ) قرار گرفته، در حدود 759/ 1357بعد از اینکه عثمانیها از تنگهها عبور کردند، به تصرفآنها در آمد ( رجوع کنید بههامر ـ پورگشتال، 1828ـ 1835، ج 1، ص 147). وقایعنامههای قدیمی عثمانی از جزئیات ترفندیکه اورنوس بیگ، فرمانده عثمانی، برای تسلط بر دژ به کاربرد، سخن گفتهاند ( رجوع کنید بهلونکلاویوس، ستون 224، 243به بعد). در دورة حکومت عثمانی، شهر به عنوان قسمتیاز ولایت اَدِرنِه و مقرّ اسقف اعظم یونانی، از لحاظ سیاسینقش مهمی نداشت، اما زادگاه افراد برجستهای در تاریخ روشنفکری ترکیه بود، از جمله نامقکمال در 1256 درآنجا به دنیا آمد. احمد لطفیبن حاجیحسن در 1160/1747 فهرستی از شعرای روزگار خود را که از تکفورداغی بودند، تألیف کرد ( رجوع کنید به بابینگر، ص 284، پانویس 1؛ نیز رجوع کنید بههارتمان، ستون 43).رستمپاشا، که از 951 تا 960/ 1544 تا 1553 صدراعظم سلیمان قانونی بود، از سنانِ معمار خواست که مسجدی زیبا (مسجدجامع رستمپاشای کنونی)، یک بازار سرپوشیده (بدستان) و همچنین مهمانسرایی برای افراد فقیر بسازد که در آن به مسافرانی که از شهر عبور میکردند به رایگان غذا و جا داده میشد (هامر ـ پورگشتال، 1812، ص 61). حاجیخلیفه این شهر را ــ که خود، آن را ردوسجق مینامد ــ در نیمة قرن یازدهم/ هفدهم به عنوان شهری با استحکامات قوی در سنجق گلیبولی، با خیابانهای زیبا، یک «عمارت» (اطعامخانة) وسیع برای افراد فقیر، حمامها و کاروانسراها توصیف میکند. خانهای که قهرمان استقلال مجارستان، فرانسیس دوم راکوتسی ، بعد از هجده سال تبعید با چند تن از یارانش از جمله کنتآنتون استرهازی در آن درگذشت، اکنون به صورت گنجینه (موزه) در آمده است ( رجوع کنید به نوشتههایی در کلیسای کاتولیک رومی در رودوستو که در ضمیمة کتاب هامر ـ پورگشتال، ) مشاهدات سفر استانبول تا بورسه ( ، ص 198 به بعد آمده است). دیگر سیاحان در اوایل قرن سیزدهم/ نوزدهم مانند لرد کپل (1829؛ رجوع کنید به کپل، ج 1، ص 68، 126 بهبعد) رودوستو را مکانی محقر خواندهاند، اما شهر با گسترش باغهای سبزیکاری که با شیوة علمی کشت میشد، و تاکستانهای وسیع اطراف آن توسعه یافت و سکنة آن به 000 ، 40 تن رسید که دستکم نیمی از آنها در اوایل قرن چهاردهم/ بیستم یونانی بودند.شهر و «سنجق» آن، مانند قسمت اعظم تراکیا، در جنگ اول بالکان در 1330/ 1912 مورد هجوم بلغارها قرار گرفت، اما سرانجام به حکومت عثمانی باز گردانده شد. طبق پیمانِ سور در 25 ذیقعدة 1338/ 10 اوت 1920، این شهر و تمام تراکیای شرقی ضمیمة یونان شد و تا زمانی که ارتش ترکیه آن را پس گرفت در مهر و آبان 1301/ اکتبر و نوامبر 1922 در اشغال ارتش یونان بود. تبادل جمعیت ترک و یونانی بر طبق پیمان لوزان در 30 ذیقعدة 1341/ 14 ژوئیة 1923، جمعیت شهر را، طبق اولین آمارگیری جمهوری ترکیه، به 387 ، 14 تن کاهش داد. در این هنگام، شهر مرکز یک ولایت بود و از آن پس رسماً تکیرداغ نامیده شد. از آن زمان، این شهر به عنوان مرکز تجاری و اداری استان و مرکز صنعتی فرآوردههای غنی کشاورزی و موکاری مکانیزه بوده (اولین کارخانة شرابسازی کشور در این محل بود) و همراه با رشد صنعتی استانبولِ بزرگ رشد و پیشرفت کرده است. شهر در 1369ش/ 1990 دارای جمعیتی حدود 442 ، 80 تن بود.2) استان (ایل) تکیرداغ (به مساحت 218 ، 6 کیلومتر مربع). از نه شهرستان («ایلچه») تشکیل میشود: تکیرداغ مرکزی، چرکزکوی ، چورلو (چورلی)، هایرابولو (خیرهبولی)، مالکارا ، مرمره ارغلیسی ، موراتلی (مرادلی)، سرای و شارکوی . کشاورزی غنی آن مشتمل بر کشت مکانیزة حبوبات و گل آفتابگردان در جلگهها و دامنههای حوزة رودخانة ارگنه و درختان انگور در مناطق ساحلی تکیرداغ و شارکوی است. از آنجا که راهآهن، جاده و آزادراه استانبول به ادرنه ــ که ترکیه را با اروپای غربی مرتبط میسازد ــ از این استان میگذرد، صنایع مختلفی (کشاورزی و تولیدات موادغذایی، منسوجات، صنایع مکانیکی شیمیایی) در آن ــ از جمله در منطقة صنعتی وسیع چرکزکوی ــ توسعه یافته است. جمعیت آن بهطور دائم در حال افزایش بوده و از 122 ، 132 تن در 1306ش/ 1927 به 842 ، 468 تن در 1369 ش/ 1990 رسیده است.منابع: احمد رفعت، لغات تاریخیه و جغرافیه ، استانبول 1299ـ1300، ج 2، ص 270 به بعد؛ شمسالدین سامی، قاموس الاعلام ، چاپ مهران، استانبول 1306ـ1316/ 1889ـ 1898، ذیل «تکفور طاغی»؛F.Babinger, Die Geschichtsschreiber der Osmanen undihre Werke , Leiden 1927; A. Bouإ, Recueil d'itineraires dans la Turquie d'Europe , Vienna 1854, I, 145; Hikmet ´evik, Tekirdag §tarihi ara ít rmalar , Istanbul 1981; J. von Hammer-Purgstall, Geschichte des osmanischen Reiches , Pest 1828-1835; idem, Rumeli und Bosna , Vienna 1812; R. Hartmann, in Orientalistische Literaturzeitung , no.1 (1929); W. Heyd, Hist. du commerce du Levant , Leipzig 1885, I, 243, 257, 285, 431, 512, II, 177; Lord Keppel,Narrative of a journey across the Balkan , London 1831; Johannes Leunclavius, Hist. musul. turc ., Frankfurt 1591; Osman Yalµin, Tek rdag §, Istanbul 1981; Yurt Ansiklopedisi , s.v. "Tekirdag §", IX, 6964-7000, X, 7007-7061.