تَکِدّا (یا تَکِدّه ؛ تَمَجَق تَگِدَّه به معنای «چشمة شور، برکه»)، نامی که نویسندگان مسلمان به یک منطقه یا مناطقی در مغرب مجموعه ارتفاعات عیر در جنوب قسمت مرکزی صحرای افریقا دادهاند. ابنبطوطه (ج 2، ص710ـ711)در بارة تَکدّا/ تَکِدّه گفته است که در آنجا مس استخراج،ذوب و قالبریزی میشد و به صورت میلههایی در میآمدکه در محل به عنوان پول رایج به کار میرفت. مس ِ آنجابه [ کوبَرْ و همچنین زَغای و ] بُرنو نیز صادر میشد. تکدّدر آن روزگار مرکز تجارت پررونق با مصر و کانون مهمتجارتِ برده بود. تکدّ قاضی خاص خود را داشت و جماعتیاز شمال افریقا در آنجا مقیم بودند. همچنین سلطانی داشتکه در خیمهگاه زندگی میکرد و ابنبطوطه او را بربر توصیف کرده است.ابنخلدون شهر تکیّد را محل گرد آمدن حجاجی که از «بلاد سودان» میآمدهاند، وصف کرده گفته است که سلطان آنجا هدایایی را با امیر زاب و ورقله مبادله میکرد (ج 7،ص 70). وصف ابنخلدون از موقعیت مکانی تکدّ (با ارقام متفاوت بیست یا هفتاد روز سفر به جنوب و به سوی مغرب ورقله) نشان میدهد که او این شهر را با تدمکت ــ که شهری بربر در ادرار ـ ن ـ ایفوغاس در حدود 250 کیلومتری شمال کَوْکَوْ/ گائوست ــ اشتباه کرده است، هر چند تا حدیجای تردید است که توصیف او از این مکان در واقع به تکدّ مربوط باشد.منابع دیگر، تکدّا را محلی برای گرد آمدن علما تصویر میکنند. سعدی در تاریخ السودان (ص66ـ67) تکدّا رامحلی ذکر میکند که برخی علما در حدود 875 از آنجا گریختند تا از آزار و اذیت سُنّیعلی، سلطان سُنگای، در امان بمانند.به گزارش احمدبابا تنبکتی (1351، ص330ـ332، 335، 348)، مَغیلی در حدود 895 در آنجا تدریس میکرد. تنبکتی شرح احوال دو تن از دانشمندان قرن دهم را که به دنبالنامشان نسبت «تَکِدّاوی» آمده، ذکر کرده است که عبارتاند از: عاقِببن محمد اَنـُصَمَّنی (متوفی955) و نجیببن محمد (متوفی پس از 1004).در بارة محل دقیق تکدّ اختلاف بوده است، بویژهاینکه چندین مکان در مغرب اَغادِس وجود دارد که تکدّه جزئی از نامشان است: تگدّه ـ ن ـ تسمت یا تگدّه ـ ن ـتسوم («از نمک»)، تگدّه ـ ن ـ تاگیت («از درختان خرما») و تگدّه ـ ن ـ ادرار («از کوهستان»). در درجة اول از این مکانها دائماً نمک استخراج میشود، ازینرو لت مدعی شده است که گزارش ابنبطوطه در مورد تولید مس باید به تولید نمک تعبیر شود. اخیراً ثابت شده است که ازلیک ــ طبق نظر هامانی (ص 98)، گاه به آن تَگِدَّزَرَی، یعنی «نخستین تگدّه» میگفتند ــ که در حدود 25 کیلومتری شمالشرقی تگدّه ـ ن ـ تسمت قرار دارد، جایی است که قرنها در نزدیکی آن مس ذوب میکردند. احتمالاً ازلیک همان جایی است که ابنبطوطه از آن دیدن کرده و مقرّ اصلی دولت کوچک صنهاجه بوده است و آن را با نام تگدّه میشناختند. ظاهراً این تصور عمومی با گزارش مالفانته ، تاجر جنوایی که در 851/1447 از توات دیدن کرد، تأیید میشود. وی نوشته است که «تگدّه مشتمل است بر یک ایالت و سه قصر».تاریخچة تکدّا ناقص است. احمدبابا تنبکتی (1951، ص 15) معتقد است که صنهاجه، تکدّا را تأسیس کردند و به احتمال بسیار آنان اعضای مَسوفه بودهاند و مسوفه در قرن پنجم و ششم در چندین نقطه در حاشیة صحرا (وَلاته، تِمبوکتو و شاید گائو) سکونت داشتند (نیز رجوع کنید به ابنخلدون، ج 7، ص 70). اخلاف آنها باید اینسوفن ها بوده باشند که اکنون یک گروه طوارق به شمار میآیند. مالی احتمالاً در قرن هشتم بر تکدّا تسلط داشته ( رجوع کنید به ابنخلدون، همانجا) و با نفوذ بر سلطان تکدّا به طور غیرمستقیم بر آنجا حکومت میکرده است. تکدّه در حدود 968 در جنگ با اغادس ویران شد؛ با وجود این، بیش از دو قرن در تجارت میان شمال افریقا و هوسالند و میان نیجر و مصر نقش مهمی داشت و مس مورد نیاز هوسالند و برنو و شاید سرزمینهایی دوردست واقع در جنوب، نظیر ایف ، را تأمین میکرد ( رجوع کنید به مونی، 1962، ص 393ـ 395).منابع: [ ابنبطوطه، رحلة ابنبطوطة ، چاپ محمد عبدالمنعم عریان، بیروت 1407/1987؛ ابنخلدون ] ؛ احمدبابابن احمد تنبکتی، کفایت المحتاج ، در محمد بلو، سلطان سکتو، اِنفاق المیسور ، لندن 1951؛ همو، نیل الابتهاج بتطریز الدیباج ، قاهره 1351/ 1932ـ1933؛ [ عبدالرحمانبن عبداللّه سعدی، تاریخالسودان ، چاپ هوداس، پاریس 1981 ] ؛M. Abadie, La colonie du Niger , 1927, 275-277; S. Bernus, "Dإcouvertes, hypothةses, reconstitution etpreuves: le cuivre mإdiإval d'Azelik-Takedda (Niger)", in N. Echard, ed., Mإtallurgies africaines , Paris 1983, 153-171; S. Bernus and P. Gouletquer, "Du cuivre au sel", J. Soc. des Africanistes , XLVI (1976) , 7-68; S. Bernus and P. Gressier, eds., La rإgion d'in Gall-Tegidda n Tesemt ) Niger ), IV : Azelik - Takedda et l'implantation sإdentaire mإdiإvale , Niamey 1991; R. Bucaille, "Takedda, pays du cuivre", Bull. de l'Inst. franµais d'Afrique noire , XXXVII (1975), 719-777; M. Cortier, "Teguidda-n- tesemt", La gإographie , XVI (1909), 159-164; Djibo Hamani, Au carrefour du Soudan et de la Berbإrie: le sultanat touareg de l'Ayar , Niamey 1989, 95-109, 187-196; Ch. de La Ronciةre, La dإcouverte de l'Afrique au moyen ہge, cartographes et explorateurs , Cairo 1925-1927, I, 167 ff. (letter of Antonius Malfante, English tr. in G. Crone,The voyage of Cadamosto and other documents on western Africa in the second half of the XVth century , London 1937, 85-90); N. Levtzion and J. F. P. Hopkins, Corpus of early Arabic sources for West African history , Cambridge 1981; H. Lhote, "Recherches sur Takedda", Bulletin de l'Institut fondamental d'Afrique noire , XXXIV (1972), 429-470; R. Mauny, in J. Hist. Soc. Nigeria , II/3, (1962); idem, Tableau gإographique de l'ouest africaine au moyen ہge , Dakar 1961, 139-141; H. T. Norris, The Tuaregs: their Islamic legacy and its diffusion in the Sahel , Warminister 1975, 35-40.