جدید، صلاح ، نظامی و سیاستمدار سوری معاصر. صلاح جدید در 1305 ش/ 1926 در روستای دُویربَعْبِدا، نزدیک شهر ساحلی جَبَلَه * در منطقة لاذقیه و در خانوادهای متوسط از عشیرة حدادین، یکی از بزرگترین عشایر علوی، به دنیا آمد. در 1330 ش/ 1951 از دانشکدة نظامی حِمص فارغالتحصیل شد (مرکزالشرق العربی، 2005). از اوایل دهة 1330 ش/1950 اکثر دانشآموختگان سوری سخت تحت تأثیر آموزههای حزب ملی سوریه و سپس حزب بعث * بودند. در منطقة لاذقیه میان این دو حزب رقابت شدیدی وجود داشت، رقابتی که بعدها به ارتش سوریه نیز راه یافت. صلاح جدید ابتدا به حزب ملی پیوست و در دهة 1330 ش/ 1950 از این حزب جدا و به حزب بعث ملحق شد ( تحول سیاسی در سوریه ، ص 66؛ بشور، ص 97، 313؛ مرکز الشرق العربی، 2005).در آن هنگام در کشور سوریه، منافع محلی و منطقهای و مذهبی و قومی بر منافع ملی مقدّم بود و اکثر احزاب و سیاستمداران برای حفظ منافع مناطق یا گروه قومی و مذهبی خود میکوشیدند. وجود اقلیتهای قومی و مذهبی در سوریه، مانند کردها، چرکسها، ارمنیها، یزیدیها، علویها، و دروزیها،سبب تقویت و تحکیم وفاداریهای محلی در برابر سیاستهای ملی شده بود. افسرانی هم بودند، که با وجود خاستگاههای مختلف منطقهای، مذهبی، قومی و ایدئولوژیک، گرایش ملی داشتند و درصدد از بین بردن عقبماندگی سوریه و پیشرفت و توسعة کشور بودند. صلاح جدید هم از آنان بود ( تحول سیاسی در سوریه ، ص 32ـ36؛ بشور، ص 71).در 1337 ش/ 1958، فعالیت سیاسی صلاح جدید با تشکیل جمهوری متحد عربی * آغاز شد. جمال عبدالناصر، برای جلوگیری از قدرت یافتن افسران بعثی در ارتش سوریه، آنها را از صحنة فعالیتهای نظامی دور کرد. وی برخی را به مأموریتهای دیپلماتیک فرستاد و برخی را به مصر منتقل کرد. صلاح جدید، که در نیروی هوایی بود، در 1338 ش/1959 به قاهره اعزام شد. این انتقال به مثابة تبعید او بود و سبب ناخرسندی وی گردید و او در 1338 ش/1959 به همراه دوستانش، محمد عمران، حافظ اسد و عبدالکریم جندی، تشکلی سرّی به نام اللَّجْنَةُ العسکریة (کمیتة نظامی) تأسیس کرد که اهداف آن عبارت بود از: بازسازی حزب بعث، که میشل عفلق * و صلاحالدین بیطار * در 12 بهمن 1337/ اول فوریة 1958 آن را به درخواست ناصر منحل کرده بودند؛ دستیابی به قدرت؛ و بازنگری در موضوع وحدت عربی ( تحول سیاسی در سوریه ، ص 104ـ 105؛ بشور، ص 502؛ رودنسون ، ص 75؛ مرکزالشرق العربی، 2005). صلاح جدید و دوستانش که، در پی جدایی سوریه از مصر، در 6 مهر 1340/ 28 سپتامبر 1961 زندانی شده بودند، پس از اندکی در همان سال از زندان آزاد شدند و به سوریه برگشتند و، با نفوذ در ارتش، فعالیتهای نظامی خود را آغاز کردند و توانستند میشل عفلق بنیانگذار حزب بعث، را برای کودتای نظامی با خود همراه کنند (مرکزالشرق العربی، 2005). آنان با کمک افسران ارتش سوریه در 17 اسفند 1341/ 8 مارس 1963 (بعد از کودتای بعثیها علیه عبدالکریم قاسم، در 19 بهمن 1341/ 8 فوریة 1963، رئیسجمهور وقت عراق)، کودتا و حکومت پارلمانی حاکم را ساقط کردند و ژنرال امین حافظ، که وزیر کشور بود، در 1342 ش/ 1963 رئیسجمهور شد (رودنسون، ص 88 ـ89؛ تحول سیاسی در سوریه ، ص 14ـ15؛ امامی، ص 66ـ67). صلاح جدید، که نقش مؤثری در این کودتا داشت، به درجة سرتیپی رسید و در 1343 ش/1964 از ارتش کنارهگیری کرد و به بخش غیرنظامی حزب رفت و در همان سال، در کنگرة حزب بعث معاون دبیر کل، و ملقب به رفیق صلاح جدید شد. وی اولین نظامی بعثی بود که به دایرة رهبری حزب راه یافت (مرکزالشرق العربی، 2005). دولتِ امینْ حافظ سیاست سوسیالیستی و ملی کردن صنایع (شامل کارخانهها و مؤسسات) و اصلاحات ارضی را در پیش گرفت و از حمایت صلاح جدید برخوردار بود. صلاح جدید با داشتن افکار مارکسیستی افراطی، رهبری جنبش ملی کردن بخشهای گستردهای را ــ که حتی شامل شرکتهای شخصی و کارگاههای صنعتی میشد ــ برعهده داشت (امامی، ص 67؛ مرکزالشرق العربی، 2005).در 1343 ش/ آوریل 1964، عملکرد دولت بعثی سبب اعتراض بازرگانان و صاحبان صنایع کوچک و اخوانالمسلمین سوریه شد که با خشونت تمام سرکوب گردید. شهر حَماة، محل قیام اخوانالمسلمین، و حتی مساجد آن به دستور صلاح جدید بمباران شد. صلاح جدید برای سیطرة بیشتر بر حزب بعث، زکیالارسوزی را، که علوی بود، به جای میشل عفلق دبیرکل حزب نمود و عفلق و بیطار را در کنگرة 1343ش/1964 از حزب اخراج کرد. وی، با اهمیت دادن به علویها، سبب شد که از سیزده عضو کمیتة مرکزی، فقط پنج نفر از اهل سنّت باقی بمانند (مرکز الشرقالعربی، 2005؛ رودنسون، ص 136). در نتیجه، از 1344ش/ 1965 رقابت برای قدرت در حزب بعث شدت گرفت. افسران علوی و دروزی از صلاح جدید علوی و افسران سنّی از ژنرال امین حافظ سنّی حمایت میکردند، اما این رقابت با سیطرة صلاح جدید بر نیروی نظامی خاتمه یافت (ماعوز ، ص 24ـ 25). ژنرال امین حافظ نیز، با متهم کردن صلاح جدید به تقویت علویها در ارتش، درصدد تضعیف جایگاه وی برآمد اما این کار به تضعیف بیشتر خودش انجامید (دام ، ص 56ـ57).از سوی دیگر، اختلافنظر در مورد اهداف راهبردی حزب بعث، منجر به تشکیل دو گروه گردید: گروه اول، سیاستمداران باتجربة بعثی بودند که رهبری آنان را میشل عفلق برعهده داشت و گروه دوم، نیروهای جوان و تندرو چپگرا بودند که افسران جوان و تندرو حمایتشان میکردند ( تحول سیاسی در سوریه ، ص 16) و رهبری آنان را صلاح جدید برعهده داشت. این جوانان به سبب تحصیل در غرب، بهویژه پاریس، با اندیشههای مارکسیستی آشنا بودند و راه مبارزه با امپریالیسم را نفی سرمایهداری میدانستند و به ارزشها و عناصر فرهنگ اسلامی و عربی توجه چندانی نداشتند. آنان از بعثیهای قدیمی انتقاد میکردند که سوسیالیسم را به نفع ناسیونالیسم قربانی کردهاند و صلاح جدید نیز میشل عفلق را به محافظهکاری متهم مینمود (همان، ص 105؛ رودنسون، ص 137ـ 138).در 4 اسفند 1344/ 23 فوریة 1966، جناح محافظهکار حزب بعث به رهبری ژنرال امین حافظ، با کودتای نظامی سرنگون شد. رهبری این کودتا را سه تن از هواداران عقاید مارکسیستی، یعنی صلاح جدید و یوسف زَعین و نورالدین اَتاسی، برعهده داشتند. پس از کودتا، یوسف زعین نخست وزیر و نورالدین اتاسی رئیسجمهور شد و صلاح جدید در پشت صحنه، با عنوان فرمانده منطقهای حزب بعث، شخص اول سوریه گردید و سیاست ملی کردن اقتصاد ادامه یافت (فونتن ، ص 98ـ99؛ پتران ، ص 182ـ186؛ رودنسون، ص 138؛ تحول سیاسی در سوریه ، همانجا). دولت تازه در سیاست خارجی خود نیز با بلوکشرق و کشورهای ضدامپریالیسم و پیشرو عرب، مانند مصر و الجزایر و یمن، که ضد امریکا بودند، رابطة خوبی برقرار کرد. مناسبات اقتصادی و پیوندهای دوستانه با کشورهای سوسیالیستی محکمتر و همکاریهای نظامی با مصر بیشتر شد ( رجوع کنید به امامی، ص 72). شوروی از این اقدامات دولت تازه راضی بود، زیرا تعداد مستشاران نظامی شوروی در دمشق افزایش یافت، دو وزیر کمونیست بههیئت دولت راه یافتند و رابطة دولت تازه با اسرائیل نیز دوستانه نبود، بهطوریکه صلاح جدید در نطقهایش قاطعانه میگفت که راهی جز جنگ و پیروی از روش الجزایر و ویتنام وجود ندارد (فونتن، ص98ـ100). از سوی دیگر، بهکمک صلاح جدید افسران علوی ارتش ارتقا یافتند، افسران غیرعلوی نیز اغلب برکنار یا به کارهای اداری گماشته شدند که به اعتراض اهل سنّت انجامید ( تحول سیاسی در سوریه ، ص 133ـ134؛ مرکزالشرق العربی، 2005). بدینترتیب، در طول حاکمیت دولت جدید، اختلافها و رقابتهای شخصی، رهیافتهای متفاوت در سیاست خارجی و در پیش گرفتن اقتصاد سوسیالیستی، از عوامل مهم بروز کشمکش بین افسران بعثی بود.بعد از کودتای اسفند 1344/ فوریة 1966، صلاح جدید و حافظاسد * رقیب سیاسی یکدیگر شدند. حافظاسد از 1343ش/ 1964 فرماندهی نیروی هوایی و ریاست کمیتة نظامی حزب بعث را برعهده داشت و در کودتا نقش عمدهای ایفا کرد. اختلاف این دو، که بیشتر در زمینة سوسیالیسم و سیاستهای عربی ـ ملی بود، در 1346 ش/1967 پس از جنگ شش روزه، به ویژه در پی از دست دادن بلندیهای جولان، شدت یافت. صلاح جدید اولویت را به سیاستهای سوسیالیستی میداد؛ اما، حافظ اسد بر آن بود که سوریه نباید به شوروی وابسته باشد و بر سیاستهای ملی ـ عربی تأکید میکرد (دام، ص 62ـ64). سرانجام در 1347 ش/ فوریة 1969، اختلاف میان جناح نظامی به رهبری اسد و جناح غیرنظامی به رهبری صلاح جدید، در مورد بحران اردن، معروف به سپتامبر سیاه * ، بیشتر شد. صلاح جدید و یوسف زعین خواستار حمایت ارتش سوریه از گروههای مبارز فلسطین در برابر ارتش اردن شدند ولی حافظ اسد، که از تحریک زودرس اسرائیل واهمه داشت، در مقام فرمانده نیروی هوایی، از نیروی زمینی سوریه حمایت نکرد؛ در نتیجه، ارتش سوریه عقبنشینی نمود (پتران، ص 203ـ204؛ جعفری، ص 102ـ104؛ تحول سیاسی در سوریه ، ص 19).با پایان یافتن بحران اردن، صلاح جدید در 1349 ش/ نوامبر 1970 در کنگرة دهم، برای برکناری حافظ اسد تلاش کرد. حافظ اسد هم دستور داد تا ادارات و تشکیلات غیرنظامی حزب بعث را اشغال و صلاح جدید و نورالدین اتاسی را نیز دستگیر کنند و اقدامات خود را در عزل آنان «الحرکة التصحیحیة» (جنبش اصلاحگرانه) نامید. وی به صلاح جدید پیشنهاد کرد که سفیر شود، اما با مخالفت شدید وی روبرو شد. سرانجام، صلاح جدید به زندان معروفِ اَلْمِزّة منتقل گردید و در 28 مرداد 1372/ 19 اوت 1993 در آنجا درگذشت (امامی، ص 80 ـ81؛ مرکزالشرق العربی، 2005).صلاح جدید، برای دوری از بحثوجدل، کم سخن میگفت، آرامش و ثبات داشت و دچار انفعال نمیشد. بیشتر اقدامات وی در جهت منافع شخصی و مذهبی (علوی) بود. تألیفات یا اندیشة حزبی و سیاسی نداشت و در تمام دوران حکومت خود با هیچ روزنامهنگاری مصاحبه نکرد و ازاینرو، بهشخصیت بعثی ساکت معروف شد. در تمام دوران قدرتش از طریق رئیس جمهور، امین حافظ و نورالدین اتاسی، عمل میکرد. صلاح جدید را معمار ایجاد فرقهگرایی مذهبی (مهندس الطائفیه) در سوریه میدانند. ناظران سیاسی او را فردی هوشمند و درونگرا میدانند که بیشتر از حافظ اسد از حمایت عشیرهای علویان برخوردار بود و افسران نظامی و سیاستمداران سوری مقیم خارج از کشور، خود را ادامهدهندة راه او میدانند (مرکزالشرق العربی، 2005).منابع: محمدعلی امامی، سیاست و حکومت در سوریه ، تهران 1376 ش؛ أمل میخائیل بشور، دراسة فی تاریخ سوریا السیاسی المعاصر ، [ بیجا ] : جروس برس، [ بیتا. ] ؛ تحول سیاسی در سوریه ، گردآوری و ترجمة سعید برزین، تهران: شرکت سهامی انتشار، 1365 ش؛ بشار جعفری، السیاسة الخارجیة السوریة ، دمشق 1987؛ آندره فونتن، یکبستر و دو رویا: تاریخ تنشزدایی ( 1981ـ1961 )، ترجمة عبدالرضا هوشنگ مهدوی، تهران 1362ش؛ مرکز الشرقالعربی للدراسات الحضاریة و الاستراتیجیة. المملکة المتحدة. لندن، 6 اوت 2005؛]Online[. Availabe: http:// www. asharqalarabi. org. uk/ center/rijal-salah- htm ]9 Aug. 2005[; Nikolaos van Dam, The struggle for power in Syria: politics and society under Asad and the Ba ـ th Party , London 1997; Moshe Ma ـ oz, "The emergence of modern Syria", in Syria under Assad: domestic constraints and regional risks , ed. Moshe Ma ـ oz and Avner Yaniv, London 1986; Tabitha Petran, Syria: a modern history , London 1978; Maxime Rodinson, Israel and the Arabs , U.K.: Pelican Books, ]n.d.[.