الجدری و الحصبة (آبله و سرخک )

معرف

رساله‌ای‌ عربی‌ دربارة‌ دو بیماری‌ آبله‌ و سرخک‌، تألیف‌ ابوبکرمحمدبن‌ زکریای‌ رازی‌ * (251ـ313)، به‌ درخواست‌ یکی‌ از بزرگان‌ برای‌ استفادة‌ پزشکان‌
متن
الجُدَری‌ و الحَصْبَة‌ (آبله‌ و سرخک‌)، رساله‌ای‌ عربی‌ دربارة‌ دو بیماری‌ آبله‌ و سرخک‌، تألیف‌ ابوبکرمحمدبن‌ زکریای‌ رازی‌ * (251ـ313)، به‌ درخواست‌ یکی‌ از بزرگان‌ برای‌ استفادة‌ پزشکان‌.در پزشکی‌ دورة‌ اسلامی‌، برای‌ بیماری‌ سرخک‌ واژة‌ حصبه‌ به‌ کار می‌رفت‌ و حصبه‌ ای‌ که‌ امروزه‌ می‌شناسیم‌، در آن‌ دوره‌ «مُطْبِقة‌» نام‌ داشت‌ ( رجوع کنید به نجم‌آبادی‌، 1371 ش‌، ص‌ 79).این‌ رساله‌ یکی‌ از مهم‌ترین‌ تألیفات‌ پزشکی‌ در جهان‌ اسلام‌ است‌ و به‌ گفتة‌ گرین‌ هیل‌ (رازی‌، 1848، مقدمه‌، ص‌ 9)، طی‌ حدود 350سال‌ حدود 35بار به‌زبانهای‌ گوناگون‌ چاپ‌ شده‌است‌. وان‌ دایک‌ ، دانشمند امریکایی‌ و از نخستین‌ استادان‌ دانشگاه‌ امریکایی‌ بیروت‌ (1818ـ 1895)، رازی‌ را نخستین‌ کسی‌ دانسته‌ که‌ کتابی‌ در بارة‌ دو بیماری‌ جدری‌ و حصبه‌ نگاشته‌ است‌ (رازی‌، 1872، مقدمه‌، ص‌ 2).جزئیات‌ مذکور در رسالة‌ رازی‌ حاکی‌ است‌ که‌ وی‌ با معاینة‌ دقیق‌ بیماران‌، نشانه‌های‌ این‌ دو بیماری‌ و حالتهای‌ عارض‌ بر بیماران‌ را با دقت‌ بررسی‌ کرده‌ و روشهای‌ درمانی‌ متفاوتی‌، بسته‌ به‌ نوع‌ علائم‌ و عوارض‌ و مرحلة‌ بیماری‌، به‌ کار برده‌ و پزشکان‌ را از روشهای‌ دیگر برحذر داشته‌ است‌. توصیة‌ مؤکد او برای‌ درمان‌ بیمارِ مبتلا به‌ آبله‌، علاوه‌ بر تجویز داروهای‌ خنک‌کننده‌، درصورت‌ کم‌خون‌ نبودن‌ بیمار، فَصْد (رگزنی‌) است‌. البته‌ رازی‌ در کتابهای‌ دیگر خود، المنصوری‌ فی‌الطب‌ (ص‌ 489ـ491) و الحاوی‌ (ج‌ 17، ص‌ 5 ـ 18) و تقاسیم‌العلل‌ (ص‌540، 696ـ 706)، نیز به‌ وصف‌ این‌ دو بیماری‌ پرداخته‌ است‌.رسالة‌ الجدری‌والحصبة‌ در چهارده‌فصل‌، و کمابیش‌ به‌ترتیب‌ مراحل‌بیماری‌، نوشته‌ شده‌است‌. سپس‌ هریک‌ از فصول‌، جداگانه‌ شرح‌ داده‌ شده‌ که‌ خلاصه‌ای‌ از محتوای‌ آنها چنین‌ است‌:در فصل‌ اول‌، رازی‌ نخست‌ نظر کسانی‌ را رد کرده‌ که‌ بر جالینوس‌ خرده‌ گرفته‌ بودند که‌ بیماری‌ آبله‌ را نمی‌شناخته‌ و ذکری‌ از آن‌ نکرده‌ است‌. رازی‌، به‌ نقل‌ از برخی‌ کتابهای‌ جالینوس‌ (از جمله‌ کتاب‌ النبض‌ )، علت‌ آبله‌ را تعفن‌ شدید خون‌ و باقی‌ ماندة‌ غذاهایی‌که‌ در بدن‌به‌خون‌ مبدل‌نمی‌شوند، ذکرکرده‌است‌ (1872، ص‌10). به‌ عقیدة‌ وان‌دایک‌ (ص‌ 75ـ76)، قدما این‌ بیماری‌ را نمی‌شناختند و اینکه‌ رازی‌ می‌گوید جالینوس‌ این‌ بیماری‌ را ذکر کرده‌، به‌ سبب‌ خطایی‌ است‌ که‌ در ترجمة‌ آثار جالینوس‌ روی‌ داده‌ است‌؛ اما، خود رازی‌ سبب‌ بروز این‌ بیماری‌ را وجود رطوبت‌ و حرارت‌ در خون‌ و زمان‌ بروز آن‌ را هنگام‌ غلیان‌ و عفونت‌ در خون‌ ذکر کرده‌ و اینکه‌ چون‌ حرارت‌ و رطوبت‌ خون‌ کودکان‌ و جوانان‌ بیشتر است‌، اینان‌ بیشتر به‌ این‌ بیماری‌ مبتلا می‌شوند (1872، ص‌ 13ـ 15). وی‌ سپس‌ تبدیل‌ خون‌ از حالتی‌ به‌ حالت‌ دیگر و تغییر کمّی‌ و کیفی‌ آن‌ را در سنین‌ مختلف‌ شرح‌ داده‌ است‌. رازی‌ در این‌ فصل‌ می‌گوید هیچکس‌ از ابتلا به‌ بیماری‌ آبله‌ مصون‌ نیست‌، حتی‌ پیران‌ که‌ احتمال‌ ابتلای‌ آنان‌ در هنگام‌ شیوع‌ آبله‌ افزایش‌ می‌یابد.در فصل‌دوم‌، رازی‌مزاجهای‌ مرطوب‌واشخاص‌ سفیدپوست‌، چاق‌ و سرخ‌رو و کسانی‌ را که‌ در خوردن‌ شیرینی‌ (به‌خصوص‌ خرما، عسل‌، انجیر، انگور، حلواها و پالوده‌ها) و شراب‌ و شیر افراط‌ می‌کنند، مستعدّ ابتلا به‌ این‌ بیماری‌ دانسته‌ است‌. وی‌ بدنهای‌ لاغر و صاحبان‌ مزاج‌ صفرایی‌ خشک‌ را مستعدّ ابتلا به‌ سرخک‌، ولی‌ مصون‌ از آبله‌، دانسته‌ است‌. به‌ نظر او (همان‌، ص‌18)، آبله‌ در اواخر پاییز، اوایل‌ بهار و نیز تابستانهای‌ پرباران‌ که‌ بادهای‌ گرم‌ جنوبی‌ متوالیاً بوزد، شیوع‌ می‌یابد. اگر تابستانها یا پاییز بسیار گرم‌وخشک‌ باشد، اشخاص‌ مستعد سرخک‌ می‌گیرند.در فصل‌ سوم‌، علائم‌ ابتلا به‌ آبله‌ آمده‌، که‌ از آن‌ جمله‌ است‌: تب‌ مُطْبِقه‌، کمردرد، خارش‌ بینی‌، بی‌خوابی‌، مورمور شدن‌ همة‌ بدن‌، پف‌ کردن‌ صورت‌ و برافروخته‌ شدن‌ آن‌، سرخ‌ شدن‌ گونه‌ها و چشمها، و سنگین‌ شدن‌ بدن‌. رازی‌ در انتهای‌ این‌ فصل‌ (همان‌، ص‌20) از آبلة‌ خوش‌خیم‌ (به‌ تعبیر نجم‌آبادی‌: آبله‌ مرغان‌ رجوع کنید بهرازی‌، 1371 ش‌، ترجمة‌ فارسی‌، ص‌ 76) یاد کرده‌ که‌ در آن‌ ضرر زیاد بودن‌ خون‌ بیمار بیش‌ از تعفن‌ آن‌ است‌.فصل‌ چهارم‌ در بیان‌ کلیاتی‌ در درمان‌ آبله‌ است‌.در فصل‌ پنجم‌، رازی‌ برای‌ پیشگیری‌ از ابتلا به‌ آبله‌، توصیه‌ می‌کند که‌ کودکان‌ زیر چهارده‌سال‌ را حجامت‌ و بزرگ‌تر از آنها را فصد کنند، به‌خصوص‌ در مواقع‌ و فصول‌ بروز آبله‌. به‌ علاوه‌ بهتر است‌ به‌ کودکان‌ آب‌ خنک‌ با یخ‌ بنوشانند، بستر آنان‌ را تر کنند و میوه‌های‌ ترش‌ نظیر انار ترش‌ و توت‌ و ریواس‌ به‌ آنان‌ بدهند تا بخورند. وی‌ سپس‌ دستور غذای‌ مبتلایان‌ را، که‌ بیشتر غذاهای‌ خنک‌کننده‌ همراه‌ با انواع‌ ترشی‌ است‌، بسته‌ به‌ نوع‌ مزاج‌ و طبعشان‌ و باتوجه‌ به‌ حالتهای‌ بیمار، به‌ تفصیل‌ بیان‌ کرده‌ و آنان‌ را از خوردن‌ غذاهای‌ گرم‌ و شیرین‌ برحذر داشته‌ است‌. پس‌ از آن‌، وی‌ نام‌ بعضی‌ از رگهای‌ بدن‌ را برای‌ گرفتن‌ خون‌ ذکر کرده‌ و خوراندن‌ آب‌ بسیار سرد را به‌ بیمار، تحت‌ شرایط‌ خاص‌، توصیه‌ نموده‌ است‌. به‌ گفتة‌ وی‌، اگر حال‌ بیمار بهتر نشود، پزشک‌ باید شیوه‌ای‌ پیش‌ گیرد که‌ به‌ بیرون‌ ریختن‌ جوشهای‌ آبله‌ کمک‌ کند.فصل‌ ششم‌ در بیان‌ شیوة‌ اخیر است‌، از جمله‌ نوشیدن‌ آب‌ بسیار سرد، بخار دادن‌ به‌ بدن‌ برای‌ گشودن‌ منافذ پوست‌ و بیرون‌ ریختن‌ بُثورات‌ جلدی‌ و جز اینها.فصل‌ هفتم‌ در بارة‌ نحوة‌ مراقبت‌ از چشم‌، گوش‌، بینی‌، حلق‌ و مفاصل‌ بیمار است‌ تا این‌ اعضا از ابتلا به‌آبله‌ مصون‌ بمانند. در مورد چشم‌، رازی‌ چکاندن‌ آب‌ سرد و گلاب‌ و در مورد حلق‌، غرغرة‌ آب‌ انارترش‌ و امثال‌ آن‌ را مفید دانسته‌ است‌ (1872، ص‌ 43ـ 45).فصل‌ هشتم‌ در بیان‌ نحوة‌ کمک‌ به‌ رسیدن‌ دانه‌های‌ آبله‌ و گشوده‌ شدن‌ آنهاست‌. فصل‌ نهم‌ در بارة‌ شیوة‌ خشک‌ کردن‌ دانه‌ها و فصل‌ دهم‌ در بارة‌ چگونگی‌ رفع‌ پوسته‌های‌ خشک‌ شدة‌ به‌ جای‌ مانده‌ از دانه‌هاست‌.فصل‌ یازدهم‌ دربارة‌ موادی‌ است‌ که‌ آثار آبله‌ را از چشم‌ و دیگر نقاط‌ بدن‌ می‌زداید. بوره‌، نشادر، کف‌ دریا (= زَبَدالبحر) و فضلة‌ گنجشک‌ و پرستو، از جمله‌ موادی‌ است‌که‌ رازی‌ برای‌ باز گرداندن‌ بینایی‌ به‌ چشم‌ آبله‌ زده‌ در نسخه‌های‌ ترکیبی‌ ذکر کرده‌ است‌.در فصل‌ دوازدهم‌، دستور غذای‌ بیمار آبله‌ای‌ و سرخکی‌ باتوجه‌ به‌ نوع‌ مزاج‌ بیمار آمده‌ است‌؛ مثلاً، ماءالشعیر مخلوط‌ با آب‌ انارترش‌ برای‌ بیمار آبله‌ای‌ بسیار نافع‌ و برای‌ بیمار مبتلا به‌ سرخک‌ مفیدتر است‌ (همان‌، ص‌ 61 ـ62).موادی‌ چون‌ آب‌کدو و آب‌ هندوانه‌، که‌ تولید بلغم‌ و رطوبت‌ می‌کنند، برای‌ بیماران‌ سرخکی‌ نافع‌تر است‌ تا برای‌ بیماران‌ آبله‌ای‌، چون‌ به‌ عقیدة‌ وی‌ سرخک‌ از غلبة‌ صفرا در خون‌ حادث‌ می‌شود و موادی‌ چون‌ آب‌انار و آبغوره‌ که‌ علاوه‌بر تبرید، خشکی‌ و غلظت‌ می‌آورند، برای‌ بیمار آبله‌ای‌ مناسب‌ترند (همان‌،ص‌62).فصل‌ سیزدهم‌ به‌ بررسی‌ مزاج‌ بیمار آبله‌ای‌ از نظر لینت‌ و یبوست‌ اختصاص‌ دارد. در این‌ فصل‌، تفاوت‌ روشهای‌ درمانی‌ از نظر تجویز دارو و تعیین‌ دستور غذایی‌ برای‌ هر دو مزاج‌ شرح‌ داده‌شده‌است‌.در فصل‌چهاردهم‌، از جمله‌ نشانه‌های‌انواع‌ بی‌خطر آبله‌ و سرخک‌، تنفس‌ منظم‌، هوشیاری‌، میل‌ به‌ غذا، چابکی‌ در حرکات‌، خواب‌ آرام‌ و نبض‌ مرتب‌ را ذکر کرده‌ و سپس‌ به‌ شرح‌ علائم‌ انواع‌ کم‌خطر و وخیم‌ این‌ دو بیماری‌ پرداخته‌ است‌.به‌گفتة‌ وان‌دایک‌ روش‌ رازی‌ در درمان‌ این‌دو بیماری‌، استفاده‌ از مواد خنک‌کننده‌ و خنک‌کردن‌ مکان‌ بیمار و پوشاندن‌ او با پارچه‌های‌ نازک‌، برای‌ پایین‌ آوردن‌ تب‌، بوده‌ است‌؛ اما، پس‌ از رازی‌ اطبا این‌ روش‌ را ترک‌ کردند و استعمال‌ داروهای‌ گرم‌ و گرم‌کردن‌ بیمار با پوشش‌ گرم‌ به‌ منظور بالابردن‌ حرارت‌ بدن‌ را تجویز نمودند، زیرا تصور می‌کردند گرمای‌ بدن‌ عکس‌العملی‌ طبیعی‌ برای‌ دفع‌ بیماری‌ است‌؛ اما با این‌ روش‌ بیشتر بیماران‌ می‌مردند. از این‌رو، در سدة‌ سیزدهم‌/ نوزدهم‌، اطبای‌ ماهر برای‌ درمان‌ این‌ دو بیماری‌ به‌ روش‌ رازی‌ بازگشتند (رازی‌، 1872، مقدمه‌، ص‌ 2).جدری‌ و حصبه‌ پیش‌ از رازی‌. پیش‌ از رازی‌، ثابت‌بن‌ قرّه‌ (221ـ 288) کتابی‌ با همین‌ عنوان‌ داشته‌ که‌ نسخة‌ منحصر به‌فرد آن‌ در مجموعة‌ سباط‌، در کتابخانة‌ الماشطة‌ شهرِ حلب‌، موجود است‌ ( رجوع کنید به سزگین‌، ج‌ 3، ص‌ 261). از دیگر پیشینیان‌ رازی‌، علی‌بن‌ سهل‌ طبری‌ (متولد 192) در وصف‌ بیماری‌ آبله‌ نوشته‌ است‌ که‌ چشمها و صورت‌ سرخ‌ می‌شود، حرارت‌ خون‌ بالامی‌رود، سروبدن‌ سنگین‌، و بینی‌ بسته‌ می‌شود و بیمار عطسه‌ می‌کند و دچار غم‌ و اندوه‌ می‌گردد. سپس‌ برای‌ بهبود یا مصونیت‌ چشم‌ بیمار داروهایی‌ تجویز کرده‌ و دستورهایی‌ نیز برای‌ غذای‌ بیمار داده‌است‌. در مورد طبع‌ بیمار، اشاره‌ کرده‌ که‌ بیمار تا هفت‌ روز نباید از مواد ملیّن‌ استفاده‌ کند. در آخر، علائم‌ آبلة‌ وخیم‌ را ذکر کرده‌است‌ (ص‌307).جدری‌ و حصبه‌ پس‌ از رازی‌. از نخستین‌ پزشکان‌ پس‌ از رازی‌، که‌ در درمان‌ این‌ دو بیماری‌ از رازی‌ تأثیر پذیرفته‌اند، علی‌بن‌ عباس‌ مجوسی‌ (متوفی‌ 372) است‌ که‌ در کامل‌الصناعة‌ (ج‌1، ص‌309ـ 310)، با اینکه‌ سرخک‌ را نوعی‌ آبله‌ دانسته‌، شیوه‌اش‌ برای‌ درمان‌ سرخک‌ به‌اظهارات‌ رازی‌ در این‌ باره‌ شباهت‌ بسیاری‌ دارد.ابن‌سینا (370ـ 428) نیز سرخک‌ را آبلة‌ صفراوی‌ دانسته‌ است‌. از نظر او سرخک‌ فقط‌ پوست‌ بدن‌ را مبتلا می‌کند و جز این‌، در بیشتر موارد، تفاوتی‌ میان‌ این‌ دو بیماری‌ نیست‌. وی‌ علائم‌ و شیوة‌ درمان‌ را ذکر و توصیه‌هایی‌ کرده‌ است‌ که‌ با مطالب‌ موجود در رسالة‌ رازی‌ شباهت‌ بسیار دارد ( رجوع کنید به ج‌ 3، کتاب‌ 4، ص‌ 1834ـ1841؛ برای‌ فهرست‌ نسخه‌های‌ خطی‌ موجود از رسالة‌ الجدری‌ و الحصبة‌ رجوع کنید بهسزگین‌، ج‌ 3، ص‌ 386؛ برای‌ نسخه‌های‌ موجود در ایران‌، از جمله‌ رجوع کنید به افشار و دانش‌پژوه‌، ج‌ 7، ص‌ 449؛ عرفانیان‌، ج‌ 19، ص‌ 142ـ143).رسالة‌ الجدری‌ و الحصبة‌ رازی‌ نخست‌ به‌ سریانی‌، سپس‌ به‌ یونانی‌ و پس‌ از آن‌ به‌ لاتینی‌ ترجمه‌ شد که‌ نسخه‌های‌ متعددی‌ از آن‌ با عنوان‌ ) در بارة‌ طاعون‌ ( و ) در بارة‌ آبله‌ و سرخک‌ ( وجود دارد. در 750/1349، مترجمی‌ ایتالیایی‌ به‌ نام‌ آبراهام‌ کاسلاری‌ ، دستور معالجات‌ این‌ رساله‌ را به‌ لاتینی‌ ترجمه‌ کرد و ترجمة‌ یونانی‌ این‌ اثر در 955/ 1548 به‌ چاپ‌ رسید (اشتاین‌اشنایدر ، ص‌ 46ـ47). وان‌دایک‌ این‌ رساله‌ را، با استفاده‌ از برخی‌ از نسخه‌های‌ چاپی‌ اروپا و مقابله‌ با نسخه‌های‌ کتابخانة‌ ونیز، در 1289/1872 در بیروت‌ منتشر کرد ( رجوع کنید بهرازی‌، 1872، مقدمة‌ وان‌دایک‌، ص‌ 2). نجم‌آبادی‌ ترجمة‌ فارسی‌ الجدری‌ و الحصبة‌ همراه‌ با متن‌ عربی‌ آن‌ را در 1343 از روی‌ چاپ‌ وان‌دایک‌، به‌ چاپ‌ رساند ( رجوع کنید بهرازی‌، 1371 ش‌، مقدمة‌ نجم‌آبادی‌، ص‌ شش‌ ـ هفت‌). مقایسة‌ متنی‌ که‌ وان‌دایک‌ منتشر کرده‌ با نسخة‌ کتابخانة‌ لیدن‌ ( رجوع کنید به گ‌ 94ر ـ 79ر)، نشان‌ می‌دهد که‌ این‌ دو تفاوتهای‌ بسیاری‌ دارند (برای‌ نمونه‌ رجوع کنید بهرازی‌، 1872، ص‌ 22ـ36 و نسخة‌ خطی‌، گ‌ 83 ر ـ 86 ر).از الجدری‌ و الحصبة‌ چاپهای‌ دیگری‌ نیز صورت‌ گرفته‌ است‌ (برای‌ فهرست‌ مهم‌ترین‌ چاپهای‌ آن‌، از جمله‌ رجوع کنید بهسزگین‌، همانجا؛ بروکلمان‌، ج‌ 1، ص‌ 269؛ رازی‌، 1371 ش‌، همانجا؛ نجم‌آبادی‌، 1362 ش‌، ص‌180ـ 182؛ رازی‌، 1848، مقدمة‌ گرین‌هیل‌، ص‌ 5 ـ9؛ مشار، ج‌ 2، ستون‌ 1524).منابع‌: ابن‌سینا؛ ایرج‌ افشار و محمدتقی‌ دانش‌پژوه‌، فهرست‌ نسخه‌های‌ خطی‌ کتابخانة‌ ملی‌ ملک‌ ، ج‌ 7، تهران‌ 1369 ش‌؛ محمدبن‌ زکریا رازی‌، تقاسیم‌العلل‌: کتاب‌التقسیم‌والتشجیر ، تحقیق‌ و ترجمة‌ صبحی‌ محمود حمامی‌،حلب‌1412/1992؛ همو، کتاب‌الحاوی‌فی‌الطب‌ ، حیدرآباد دکن‌ 1374ـ1390/ 1955ـ1971؛ همو، کتاب‌ فی‌ الجدری‌ و الحصبة‌ ، نسخة‌ خطی‌ کتابخانة‌ لیدن‌، ش‌ 585، میکروفیلم‌ کتابخانة‌ بنیاد دائرة‌المعارف‌ اسلامی‌؛ همان‌، چاپ‌ کورنلیوس‌ وان‌آلن‌ وان‌دایک‌، بیروت‌ 1872؛ همان‌: ترجمة‌ کتاب‌الجدری‌ و الحصبه‌ ( آبله‌وسرخک‌ )، با حواشی‌و ملحقات‌ به‌ سعی‌ و اهتمام‌ محمود نجم‌آبادی‌، تهران‌ 1371 ش‌؛ همو، المنصوری‌ فی‌الطب‌ ، چاپ‌ حازم‌ بکری‌ صدیقی‌، کویت‌ 1408/1987؛ علی‌بن‌ سهل‌ طبری‌، فردوس‌الحکمة‌فی‌الطب‌ ، چاپ‌ محمد زبیرصدیقی‌، برلین‌ 1928؛ غلامعلی‌ عرفانیان‌، فهرست‌ کتب‌ خطی‌ کتابخانه‌ مرکزی‌ و مرکز اسناد آستان‌ قدس‌ رضوی‌ ، ج‌19، مشهد 1380ش‌؛ علی‌بن‌ عباس‌ مجوسی‌، کامل‌ الصناعة‌ الطبیة‌ ، بولاق‌ 1294؛ خانبابامشار، فهرست‌ کتابهای‌ چاپی‌ فارسی‌ ، تهران‌ 1350ـ1355 ش‌؛ محمود نجم‌آبادی‌، «آبله‌ و سرخک‌ از نظر رازی‌ و مقایسة‌ آن‌ با موازین‌ طب‌ امروز»، در مجموعة‌ مقالات‌ در بارة‌ طب‌ سنتی‌ ایران‌ ، تهران‌: مؤسسة‌ مطالعات‌ و تحقیقات‌ فرهنگی‌، 1362 ش‌؛ همو، مؤلفات‌ و مصنفات‌ ابوبکر محمدبن‌ زکریای‌ رازی‌ ، تهران‌ 1371 ش‌؛ کورنلیوس‌ وان‌آلن‌ وان‌دایک‌، رسالة‌ فی‌ الجدری‌ ، در محمدبن‌ زکریای‌ رازی‌، رسالة‌ فی‌الجدری‌ و الحصبة‌ ، چاپ‌ کورنلیوس‌ وان‌آلن‌ وان‌دایک‌، بیروت‌ 1872؛Carl Brockelmann, Geschichte der arabischen Litteratur , Leiden 1943-1949; Muh ¤ammad B . Zakariyya ¦ Ra ¦z ¦, A treatise on the small-pox and measles . tr. William Alexander Greenhill, London 1848; Fuat Sezgin, Geschichte des arabischen Schrifttums ,Leiden1967-;Moritz Steinschneider, Die europجischen غbersetzungen aus dem Arabischen bis Mittedes 17. Jahrhunderts , Graz 1956.
نظر شما
مولفان
گروه
تاریخ علم ,
رده موضوعی
جلد 9
تاریخ 93
وضعیت چاپ
  • چاپ شده