جبهة آزادیبخش اریتره (جبهةُالتحریرِ الاریتریة)، جنبش مسلحانه که حامد ادریس عواتی ، با هدف کسب استقلال اریتره از اتیوپی، در 1340 ش/ 1961 آن را بر پا کرد و پس از استقلال در 1372 ش/ 1993، تبدیل به تنها حزب حاکم در این کشور شد.اریتره به عنوان بخشی از اتیوپی در 1307/1890 مستعمرة ایتالیا شد. در واقع، مرزهای فعلی و هویت مستقل آن ناشی از حاکمیت ایتالیاست که بر اساس توافق با پادشاه وقت اتیوپی شکل گرفت. در 1320 ش/1941، در پی شکست ایتالیا از انگلیس، اتیوپی تحت حاکمیت انگلیس در آمد و در 1328 ش/ 1949 تحت قیمومت سازمان ملل متحد قرار گرفت. در 1329 ش/ 1950 یکی از پیشنهادهایی که برای آیندة اریتره داده شد، پیوستن آن به اتیوپی در نظام فدرالی بود ( ) کتاب سال جهان اروپا 1999 ( ، ج 1، ص 1307؛ ) دایرةالمعارف تاریخ افریقا در قرن بیستم ( ، ذیل «اریتره»؛ قرعی، ص 139؛ نیز رجوع کنید بهاریتره * ). در همین سال، به رغم مخالفت شوروی، قطعنامة GA/5-390 سازمان ملل، مبنی بر پیوستن اریتره به اتیوپی، در قالب نظام فدرالی به تصویب رسید و حکومت اتیوپی، در ازای حمایت امریکا از این قطعنامه، به امریکا اجازه داد تا در اریتره پایگاه نظامی تأسیس کند («جنبش آزادیبخش اریتره در گذر از تندبادهای سیاسی»، ص 16؛ «جنبش آزادیبخش اریتره و کشورهای مرتجع عربی ـ افریقائی»، ص 16). پس از تثبیت حکومت فدرالی اتیوپی در 1337 ش/1958، هایله سلاسی ، پادشاه اتیوپی، قطعنامة سازمان ملل را نقض کرد و سپس تمام پرچمهای اریتره را پایین کشید و بر اساس قانونی که در 1340 ش/ 1961 در مجلس اریتره ــ که اکثر اعضای آن از طرفداران اتیوپی یا دستنشاندة آن کشور بودند ــ بهتصویب رسید، اریتره در اتیوپی ادغام شد («جنبش آزادیبخش اریتره درگذر از تندبادهای سیاسی»؛ قرعی، همانجاها؛ پیس ، ص 29ـ30؛ سلاسی، ص 51).در آستانة نظرخواهی سازمان ملل در اوایل دهة 1330 ش/ 1950 در مورد آیندة اریتره، دو حزب عمده در اریتره فعال بودند: حزب مسلملیگ که طرفدار استقلال بود و حزب اتحاد که مسیحی و طرفدار اتحاد با اتیوپی بود.جبهة آزادیبخش اریتره در شهریور 1340/ سپتامبر 1961 به رهبری حامد ادریس عواتی، به منظور دفاع از تمامیت ارضی و استقلال ملی اریتره در مقابل تجاوز اتیوپی، تأسیس شد. عواتی توانست، با جذب نیروهای مردمی و آموزش و سازماندهی آنها، فعالیتهای متعددی برای اخراج نیروهای اشغالگر انجام دهد ( ) دایرةالمعارف تاریخ افریقا در قرن بیستم ( ، همانجا؛ سبی، ص 249؛ پیس، ص 31). او در 1341 ش/1962 درگذشت و اِدریس محمد آدم جانشینش شد، ولی ضعف رهبری وی و دخالتهای برخی از کشورهای عربی، مانند سوریه و عراق و عربستان سعودی، به بروز اختلافات داخلی میان مبارزان انجامید، به طوری که در 1348 ش/1969 به سه گروه تقسیم شدند: شماری به فرماندهی محمداحمد ناصر در چارچوب جبهة آزادیبخش اریتره فعالیت نمودند؛ در همان سال، شماری دیگر از مبارزان عمدتاً مسیحی به رهبری اسیاس افورقی از فرماندهی نظامی جبهة آزادیبخش اریتره جدا شدند و به ارتفاعات جنوبی رفته و جبهة آزادیبخش خلق اریتره (الجبهة الشَعبیة لتحریر أریتریا) را که از ایدئولوژی مارکسیسم پیروی میکرد، تشکیل دادند؛ عثمان صالح سبّی نیز در 1350ـ1351 ش/ 1971ـ1972، به همراه شماری از هواداران خود، به یمن رفت و جبهة آزادیبخش اریتره ـ نیروهای آزادیبخش خلقی (جبهةالتحریر الاریتریا ـ قوات التحریر الشعبیة) را بنیان گذاشت (کریملو، ص 102، 104ـ 105، 164؛ فوده، ص 288).جبهة آزادیبخش اریتره پس از انشعاب جبهة آزادیبخش خلق اریتره از آن، با آن درگیر شد (شعراوی، ص 135). در بهمن 1350/ فوریة 1971 ژنرال کُوماند ، فرمانده شاخة نظامی جبهه، ضرورت تشکیل جبهة واحدی شامل تمام نیروها را مطرح نمود. در پی این دعوت، عثمانصالح سبّی و اسیاس افورقی در اسفند 1352/ مارس 1972 نشستی در بیروت ترتیب دادند و تلاش کردند جبهة متحدی تشکیل دهند و از نمایندگان احزاب دیگر دعوت کردند در جنگ با ارتش اتیوپی با یکدیگر همکاری نمایند. در سازماندهی جدید جبهة آزادیبخش اریتره، اسیاس افورقی به رهبری نظامیِ نیروهای داخل اریتره و عثمان صالح سبّی به مدیریت بخش سیاسی خارج از کشور منصوب شدند. از سوی دیگر، در پی کودتای نظامی در اتیوپی در 1353 ش/1974 و برکناری هایله سلاسی از قدرت و بروز اختلاف شدید بین کودتاگران و تمرکز نداشتن قدرت در این کشور، مبارزان اریتره توانستند بیشتر خاک اریتره را آزاد کنند اما اختلافهای قومی و ایدئولوژیک میان فرماندهان و مبارزان مسلمان و مسیحی اریتره و مداخلة برخی از کشورهای منطقه، مانع از پیروزی کامل آنها شد (شعراوی، ص 136؛ «جنبش آزادیبخش اریتره درگذر از تندبادهای سیاسی»، ص 9؛ پیس، ص 36).از دیگر عواملی که مانع پیروزی کامل مبارزان اریتره بر اتیوپی میشد، نقش حمایتی قدرتهای بزرگ از اتیوپی بود. پس از جنگ جهانی دوم، امریکا با آگاهی از نقش ژئوپلیتیک اتیوپی و واقع شدن این کشور در مغرب دریای سرخ، روابط گستردهای با این کشور برقرار کرد. از سوی دیگر، دولت اتیوپی نیز از حمایت گستردة امریکا در مقابل مبارزان اریتره برخوردار شد. پس از 1353 ش/1974 با سقوط دولت هایله سلاسی، دولت جدید متمایل به سوسیالیسم به رهبری هایله ماریام تشکیل شد و توانست با برخورداری از امکانات و تسلیحات وسیع شوروی، استقلالطلبان اریتره را سرکوب کند. بدینترتیب، جبهة آزادیبخش اریتره به طور مستمر درگیر رقابتها، تخاصمات و منافع منطقهای و بینالمللی بود و امریکا و شوروی، در دوران نفوذ خود در اتیوپی، از این کشور در مقابل استقلالطلبان اریتره حمایت کردند (سریعالقلم، ص 516 ـ517؛ ابهری و الموتی، ص 79ـ80، 82 ـ83).در 1354 ش/ 1975، با میانجیگری سودان، در پایتخت این کشور همایش خرطوم تشکیل شد و در آن نمایندگانی از لیبی، سوریه، عراق، سازمان آزادیبخش فلسطین و سودان، به عنوان ناظر، شرکت داشتند. در 10 شهریور 1354/ اول سپتامبر 1975، در پایان همایش، بین گروههای درگیر «میثاق وحدت» امضا شد اما، به سبب توافق نداشتن شاخة نظامی گروه نیروهای آزادیبخش خلق اریتره به رهبری اسیاس افورقی، اختلافات همچنان باقی ماند (کریملو، ص 125ـ126).در 1356 ش/1977، جبهة آزادیبخش اریتره و جبهة آزادیبخش خلق اریتره چند بار با یکدیگر متحد شدند و توانستند بیشتر خاک اریتره، به جز چهار شهرک، را از دست نیروهای نظامی اتیوپی آزاد کنند، اما بروز اختلافها و جنگهای داخلی بین آنها مانع از پیروزی نهایی و کسب استقلال اریتره از اتیوپی شد. با پشتیبانی بلوک شرق و شوروی، بیشتر این مناطق دوباره به تصرف نیروهای اتیوپی در آمد. از 1359 تا 1360 ش/ 1980 ـ 1981، در سراسر اریتره جنگهای داخلی سختی بین گروههای مبارز اریترهای در گرفت که سبب کشته شدن شمار بسیاری از مبارزان شد («مصاحبه با رئیس هیأت اجرایی سازمان کمیتة انقلابی اریتره»، ص 16؛ کریملو، ص 126ـ127؛ ) دایرةالمعارف تاریخ افریقا در قرن بیستم ( ، همانجا). در نتیجة فشار مردم اریتره و تلاش اتحادیة عرب * ، گروههای مبارز اریتره (شامل جبهة آزادیبخش اریتره، جبهة آزادیبخش خلق اریتره، نیروهای آزادیبخش خلق، و گروه انشعابی نیروهای آزادیبخش اریتره ـ شورای انقلاب)، در اسفند 1359/ مارس 1981 در تونس گردهم آمدند و موافقت کردند که زمینة اتحاد همة نیروهای اریتره را آماده سازند. با این حال، در پی حملة ناگهانی جبهة آزادیبخش خلق اریتره به جبهة آزادیبخش اریتره، جبهة آزادیبخش اریتره ظرف چند هفته خسارتهای فراوانی را متحمل گردید و نیروهای آن به سوی مرزهای سودان عقبنشینی کردند و از آن پس، جبهة آزادیبخش خلق اریتره بزرگترین جبهة مبارزه برای استقلال اریتره شد («وحدت رهبری اریتره»، ص 12؛ ) کتاب سال جهان اروپا 1999 ( ، ج 1، ص 1307، 1315؛ ) دایرةالمعارف تاریخ افریقا در قرن بیستم ( ، همانجا). در دی 1360/ ژانویة 1982، به دعوت عربستان سعودی، در جدّه سه گروه استقلالطلب (جبهة آزادیبخش اریتره به رهبری عبداللّه ادریس، جبهة آزادیبخش اریتره ــ نیروهای آزادیبخش خلقی به رهبری عثمان صالح سبّی، و جبهة آزادیبخش اریتره ـ شورای انقلاب به نمایندگی ابوبکر گیما) نشستی تشکیل دادند. عربستان سعودی و سودان کوشیدند که رهبران جبهة آزادیبخش خلق اریتره، به رهبری اسیاس افورقی، نیز در این نشست شرکت نمایند تا نیروهای استقلالطلب را باهم متحد سازند؛ اما رهبران این جبهه، که از دیگر نیروها توان بیشتری داشتند، از شرکت در نشست خودداری کردند («جنبش آزادیبخش اریتره و کشورهای مرتجع عربی ـ افریقائی»، ص 16). در دی 1363/ ژانویة 1985، نشستی با حضور تمام گروههای مبارز اریتره، به جز جبهة آزادیبخش خلق اریتره، در خرطوم برگزار شد و شورایی به نام شورای متحد ملی اریتره (مجلسالتحالف الوطنی الاریتری) تشکیل گردید. در حالی که وحدت و اتحاد بین گروههای مبارز کاهش مییافت، جبهة آزادیبخش خلق اریتره، به رهبری اسیاس افورقی، به جنگ با سربازان اتیوپی ادامه داد و توانست بخشهای مهمی را در غرب اریتره از اشغال آنان خارج کند (کریملو، ص 133؛ ) کتاب سال جهان اروپا 1999 ( ، ج 1، ص 1307). در شهریور 1368/ سپتامبر 1989، که حکومت اتیوپی درگیر مبارزه با مخالفان داخلی خود بود، با میانجیگری امریکا، در آتلانتای امریکا بین مقامات جبهة آزادیبخش خلق اریتره و نمایندگان حکومت اتیوپی مذاکراتی شد، که البته بینتیجه بود. سال بعد، جبهة مذکور با جبهة انقلابی دموکراتیک خلق اتیوپی (الجبهةالثوریة الدیمقراطیة لشعوب اثیوبیا)، که هر دو با حکومت اتیوپی میجنگیدند، متحد شد (فوده، ص 289؛ کریملو، ص 142ـ143). در بهمن 1368/ فوریة 1990، مبارزان، بندر مَصوُع را در اتیوپی تصرف کردند. این بندر برای اتیوپی اهمیت حیاتی داشت و تصرف آن رئیس جمهور وقت اتیوپی، را واداشت که به مبارزان اریتره امتیازاتبیشتری بدهد. مبارزان همچنین توانستند در بهمن 1369/ فوریة 1991، شهر اسمره را، که در اشغال نیروهای اتیوپیبود، محاصره و تصرف کنند. در 31 اردیبهشت/ 21 مه همان سال، آنها شهر آدیسآلم ، در 55 کیلومتری آدیسآبابا، رانیز به تصرف خود در آوردند. رئیسجمهور اتیوپی، با وجود حمایتهای امریکا و اسرائیل، بهزیمبابوه فرار کرد و تِسفایه کیدان ، معاون او، قدرت را به دست گرفت. همزمان با این پیروزیها، مبارزان اریتره برای ادارة امور اریتره، دولت موقتی در 10 تیر 1370/ اول ژوئیة 1991 به ریاست افورقی، رهبر جبهةآزادیبخش خلق اریتره، تشکیل دادند و مقرر شد پس از دو سال، مقدّمات یک همهپرسی برای استقلال اریتره فراهم شود ( ) کتاب سال جهان اروپا 1999 ( ، همانجا؛ کریملو، ص 143ـ 145؛ تادس ، ص 96). بهرغم نقش رژیم اسرائیل در حمایت ازاتیوپی بر ضد مبارزان اریتره، اسرائیل بلافاصله در 1370 ش/ 1991، پس از پیروزی مبارزان، در اسمره نمایندگی دیپلماتیک افتتاح نمود و هیئتی به سرپرستی وزیر کشاورزی این کشور به اسمره سفر کرد. افورقی نیز متقابلاً در همان سال به اسرائیل رفت که با اعتراض سران برخی کشورهای عربی مواجه شد و در پی آن، عربستان سعودی در اوایل بهمن 1369/ اواخر ژانویة 1991، دفتر جبهة آزادیبخش خلق اریتره در جدّه را بست و کمکهای خود را به اریتره متوقف کرد (عباسزاده، ص 56 ـ57؛ جعفری ولدانی، ص 124؛ کریملو، ص 179ـ180). سرانجام از سوم تا پنجم اردیبهشت 1372 / 23ـ 25 آوریل 1993، با نظارت نمایندگان سازمان ملل و با شرکت نمایندگان سازمان وحدت افریقا و اتحادیة عرب، سه روز همهپرسی در سراسر اریتره و دیگر کشورهایی که اتباع اریتره در آن کشورها اقامت داشتند، برگزار شد. 8ر99% مردم اریتره به استقلال اریتره از اتیوپی رأی دادند و رئیس هیئت ناظران سازمان ملل متحد در اریتره، درستی همهپرسی و استقلال اریتره را تأیید کرد (پیس، ص 1ـ2، 44؛ کریملو، ص 147؛ ابهری و الموتی، ص 75). پس از استقلال اریتره، دولت موقت در 29 اردیبهشت 1372/ 19 مه 1993 با انتشار بیانیهای اعلام نمود که تا زمان تدوین قانون اساسی و مشخص شدن حقوق اساسی مردم و احزاب و نهادها به مدت چهار سال ادارة امور کشور را برعهده خواهد داشت و در این دوره نیز وظایف مربوط به قانونگذاری کشور به عهدة کمیتة مرکزی جبهة آزادیبخش خلق اریتره (مجمع ملی) گذاشته شد و جبهة مذکور نیز تنها حزب حاکم پس از استقلال شد (کریملو، ص 150ـ 155).منابع: رضا ابهری و محمدرضا الموتی، اتیوپی ، تهران: وزارت امورخارجه، دفتر مطالعات سیاسی و بینالمللی، 1374 ش؛ اصغر جعفری ولدانی، «اسراییل و حوزة دریای سرخ»، فصلنامة مطالعات خاورمیانه ، سال 5، ش 4 (زمستان 1377)؛ «جنبش آزادیبخش اریتره درگذر از تندبادهای سیاسی»، اطلاعات ، ش 17586، 18 اردیبهشت 1364؛ جنبش آزادیبخش اریتره و کشورهای مرتجع عربی ـ افریقائی»، اطلاعات ، ش 17587، 19 اردیبهشت 1364؛ محمود سریع القلم، «علل تطویل اختلافات منطقهای»، مجلة سیاست خارجی ، سال 2، ش 4 (مهر ـ اسفند 1367)؛ برکت هابته سلاسی، «منالحکم البریطانی الی الاتحاد و الضم»، در وراءالحرب فی اریتریا ، اعداد بزیل دیوید سون،لایونل کلیف، و برکت هابته سلاسی، ترجمة محمد مشموشی، بیروت: مؤسسةالابحاث العربیة، ?] 1979 [ ؛ حلمی شعراوی، «الثورة الاریتریة و حق تقریرالمصیر»، السیاسةالدولیة ، ش 50 (اکتبر 1977)؛ علیاکبر عباسزاده، «دریای سرخ: رقابتهای گذشته و رویاروییهای آینده»، مطالعات افریقا ، سال 3، ش 5 (تابستان 1376)؛ محمدرضا فوده، «ابعادالصراع الاریتری/ الاثیوبی»، السیاسة الدولیة ، ش 136 (آوریل 1999)؛ احمد یوسف قرعی، «قضیة أریتریا بین الحکم الذاتی و الانفصالیة»، السیاسة الدولیة ، ش 24 (آوریل 1971)؛ داود کریملو، اریتره ، تهران: وزارت امورخارجه، دفتر مطالعات سیاسی و بینالمللی، 1373 ش؛ «مصاحبه با رئیس هیأت اجرایی سازمان کمیتة انقلابی اریتره»، کیهان ، ش 12427، 31 فروردین 1364؛ «وحدت رهبری اریتره»، ترجمة نصیری، سروش ، سال 5 (14 خرداد 1362)؛Encyclopedia of twentieth-century African history , ed. Paul Tiyambe Zeleza, London: Routledge, 2003, s.v. "Eritrea" (by Redie Bereketeab); The Europa world yearbook 1999 , London: Europa Publications, 1999, s.v. "Eritrea"; Edward Paice, Guide to Eritrea , Bucks, Engl. 1996; Othman Saleh Sabby, The history of Eritrea , tr. Muhamad Fawaz al-Azem, Beirut: Dar al-Masirah, [n.d.]; Medhane Tadesse, The Eritrean-Ethiopian war: retrospect and prospects , [Addis Ababa] 1999.