جبرت

معرف

نام‌ مسلمانان‌ حبشه‌
متن
جَبَرت‌ ، نام‌ مسلمانان‌ حبشه‌. جَبَرت‌ یا جَبَره‌ در اصل‌، نام‌ ناحیه‌ای‌ است‌ معروف‌ به‌ اوفات‌ که‌ در مغرب‌ شهر بندری‌ زَیْلَع‌ در شمال‌ سومالی‌ قرار دارد. این‌ نام‌ بعدها به‌ همة‌ امیرنشینهای‌ مسلمانِ جنوب‌ حبشه‌ (اتیوپی‌) و نهایتاً به‌ تمام‌ مسلمانان‌ حبشه‌ اطلاق‌ شده‌ است‌. جبرتی‌، منسوب‌ به‌ جبرت‌، چه‌ در مفهوم‌ تاریخی‌ چه‌ در مفهوم‌ جدید، نام‌ یک‌ قوم‌ و نژاد نیست‌ (تریمینگام‌ ، ص‌ 150ـ153؛ عطیة‌اللّه‌، ج‌ 1، ص‌ 574). این‌ که‌ مسیحیان‌ حبشه‌ به‌ مسلمانان‌ شبه‌جزیرة‌ عربستان‌ نیز جبرت‌ می‌گفتند، نشان‌ می‌دهد که‌ این‌ کلمه‌ به‌ مفهوم‌ عام‌ مسلمانان‌ به‌ کار می‌رفته‌ است‌ ( د. اسلام‌ ، چاپ‌ دوم‌، ذیل‌ مادّه‌).طبق‌ منابع‌ حبشی‌، جبرت‌ از اَگْبِرت‌ (جمع‌ کلمة‌ گبر)، گرفته‌ شده‌ که‌ در زبان‌ اتیوپیایی‌ به‌ معنای‌ «خدمتگزاران‌ خدا» است‌. امروزه‌ مسیحیان‌ حبشی‌ در زبان‌ اَمْهَری‌ به‌ مسلمانان‌، «اسلام‌» (جمع‌ آن‌: «اسلامُچ‌») می‌گویند ( د. اسلام‌ ، چاپ‌ اول‌، ذیل‌ مادّه‌).جبرتیانی‌ که‌ در نواحی‌ کوهستانی‌ حبشه‌ در گروهها و خانوارهای‌ کوچک‌ و پراکنده‌ زندگی‌ می‌کنند، از لحاظ‌ نژادی‌ و زبانی‌ با همسایگان‌ مسیحی‌ خود تفاوتی‌ ندارند اما بیشتر جبرتیانی‌ که‌ به‌ زبان‌ تیگره‌ صحبت‌ می‌کنند در ایالت‌ اریتره‌ و پایتخت‌ آن‌، اسمره‌ زندگی‌ می‌کنند ( ) مردمان‌ مسلمان‌ ( ، ج‌ 1، ص‌ 345).مهم‌ترین‌ شاخة‌ جبرتیان‌ خود را از اخلاف‌ عثمان‌ و از اعقاب‌ اولین‌ مهاجران‌ مسلمان‌ به‌ حبشه‌ ــ که‌ همسر عثمان‌، رقیه‌ دختر پیامبر، در میان‌ آنها بوده‌ است‌ ــ می‌دانند. اینها در اساس‌ از اخلاف‌ شیخ‌ آدم‌الکِنانی‌ مغربی‌اند که‌ در آنجا به‌ تبلیغ‌ اسلام‌ مشغول‌ بودند و امروزه‌ مقبرة‌ او در تیگره‌ در نظر جبرتیان‌ مکان‌ مقدّسی‌ است‌. جبرتیان‌ مقیم‌ آدی‌هائی‌ در سرائی‌ که‌ مدعی‌اند از خانواده‌ای‌ اصیل‌اند، نسبت‌ به‌ سایر جبرتیان‌ پایگاه‌ ممتازتری‌ دارند.برخی‌ از جبرتیان‌ مدعی‌اند که‌ با تبلیغ‌ احمدالنَّجَش‌ ، از صحابة‌ حبشی‌ پیامبر (قرن‌ اول‌ هجری‌)، که‌ مقبره‌اش‌ در تیگره‌ هنوز زیارتگاه‌ مهمی‌ است‌، مسلمان‌ شده‌اند. سابقة‌ گرویدن‌ دیگر گروهها، به‌ ویژه‌ کشاورزان‌ روستایی‌، به‌ اسلام‌، به‌ زمان‌ دولتهای‌ مسلمان‌ مستقر در جنوب‌شرقی‌ حبشه‌ و اقدامات‌ امام‌ احمد مجاهد (احمدگران‌، متوفی‌ 950) باز می‌گردد ( د.ا.د. ترک‌ ، ذیل‌ hid" "Ahmed el-Mدca ). به‌ جز اینها گروههایی‌ نیز هستند که‌ از نسل‌ خانواده‌های‌ تجار مسلمانی‌اند که‌ در مراکز تجاری‌ ساکن‌ شدند و زبان‌ و آداب‌ حبشی‌ را پذیرفتند. سیاحان‌، نفوذ اسلام‌ را در این‌ منطقه‌ به‌ نیک‌ خُلقی‌ و فعال‌ بودن‌ مسلمانهای‌ آنجا نسبت‌ داده‌اند. مانند دیگر نقاط‌ افریقا در اینجا نیز تجارت‌ کارکرد مهمی‌ در گسترش‌ اسلام‌ داشته‌ است‌.عموماً جبرتیان‌ با مسیحیانی‌ که‌ در پیرامون‌ آنها زندگی‌ می‌کنند مناسبات‌ خوبی‌ دارند، زیرا زبان‌ آنها یکی‌ است‌ و بیشتر خانواده‌های‌ بزرگ‌ ایشان‌، به‌ سبب‌ ازدواجها، با یکدیگر خویشاوند شده‌اند. حتی‌ در یک‌ قبیله‌، هم‌ مسلمان‌ هست‌ هم‌ مسیحی‌. جبرتیانی‌ که‌ در شمال‌شرق‌ افریقا زندگی‌ می‌کنند از دیگر مسلمانان‌ آنجا پایبندیشان‌ به‌ شریعت‌ کمتر است‌، تا جایی‌ که‌ به‌ روزه‌، نماز و حتی‌ حج‌ چندان‌ اهمیت‌ نمی‌دهند و در میان‌ آنها عدة‌ کمی‌ به‌ حج‌ رفته‌اند. در مورد حقوق‌ فرد و خانواده‌ از قوانین‌ شرعی‌ پیروی‌ می‌شود اما آداب‌ و سنّتها نیز در اجرای‌ احکام‌ شرعی‌ بسیار مؤثر است‌. رئیس‌ قریه‌ را شیخ‌ می‌نامند که‌ در امور فقهی‌ حکم‌ می‌کند. در بسیاری‌ از روستاها نیز قاضیانی‌ هستند که‌ علاوه‌ بر آموزش‌ قرآن‌، پیشنمازی‌ مساجد را نیز برعهده‌ دارند. جبرتیان‌ عمدتاً شافعی‌ و مالکی‌، و اقلیتی‌ نیز حنفی‌ مذهب‌اند. آدم‌ الکِنانی‌ طریقت‌ سامانیه‌ را میان‌ جبرتیان‌ رواج‌ داده‌ است‌. دانشمندان‌ حبشی‌الاصلِ بسیاری‌ با عنوان‌ جبرتی‌ به‌ قاهره‌ مهاجرت‌ کرده‌ و در الازهر در رواق‌ جبرتیان‌ درس‌ خوانده‌اند (عطیة‌اللّه‌، ج‌ 1، ص‌ 575). عبدالرحمان‌ جبرتی‌ * ، مورخ‌ معروف‌، در اثرش‌ تاریخ‌ عجائب‌الا´ثار فی‌ التراجم‌ و الاخبار از این‌ دانشمندان‌ سخن‌ به‌ میان‌ آورده‌ است‌. بر اساس‌ برآورد 1362 ش‌/ 1983، 000 ، 207 جبرتی‌ در اتیوپی‌ زندگی‌ می‌کردند ( ) مردمان‌ مسلمان‌ ( ، ج‌ 2، پیوست‌ 1، ص‌ 887، پیوست‌ 2، ص‌ 918).منابع‌: احمد عطیة‌اللّه‌، القاموس‌ الاسلامی‌ ، قاهره‌ 1383/1963 ـ ؛ محمدعبداللّه‌ نقیره‌، انتشار الاسلام‌ فی‌ شرق‌ افریقیا و مناهضات‌ الغرب‌له‌ ، ریاض‌ 1402/1982، ص‌ 226ـ239، 276ـ 278؛] EI 1 , s.v. "Djabart" (by E. Mittwoch)[; EI 2 , s.v. "Djabart" (by E. Ullendorff); Muslim peoples: a world ethnographic survey , ed. Richard V. Weekes, Westport, Conn: Green Wood Press, 1984, s.v. "Jabarti" (by Thomas R. De Gregori and Richard V. Weekes); Cengiz Orhonlu, Osmal  imparatorlug §unun, gدney siyaseti: Habe eya leti , Istanbul 1974, 23-29, 134-135; J. Spencer Trimingham, Islam in Ethiopia , London 1952, 30, 78, 103, 113, 147, 227, 247; TDVIA , s.v. "Ahmed el-Mدca hid" (by Yusuf Halaµog §lu); E. Ullendorff, The Ethiopians , Oxford 1973, index.
نظر شما
مولفان
گروه
اسلام معاصر ,
رده موضوعی
جلد 9
تاریخ 93
وضعیت چاپ
  • چاپ شده