جِبال ِبارز (جبالبارز)، بخش و شهری در شهرستان جیرفت در استان کرمان.1) بخش جبالبارز. در مشرق شهرستان واقع است. از شمال به بخش ساردوئیه/ ساردویه در جیرفت، از شمالشرقی و مشرق به بخش مرکزی شهرستان بم، از جنوب به بخش عَنبرآباد جیرفت و از مغرب به بخش مرکزی آن محدود میشود و مشتمل است بر سه دهستان به نامهای رِضوان (به مرکزیتآبادی میجان سفلا)، سَغْدَر/ سَقْدَر (به مرکزیت آبادی سَغدَر) و مَسکون (به مرکزیت آبادی محمدآباد)، 229 آبادی و شهرِ جبالبارز. اغلب آبادیهای این بخش در دامنههای غربی رشتهکوه بارِز قرار دارند. برخی از کوههای این رشتهکوه در بخش جبالبارز قرار دارند، از جمله: کُورْشَتْ (مرتفعترین قله ح 451 ، 3 متر)، میجان (مرتفعترین قله ح 653 ، 2 متر) و گُدارِمُغَک (مرتفعترین قله ح 710 ، 1 متر؛ جعفری، ج 1، ص 454، 466، 524).برخی از رودهای مهم این بخش عبارتاند از: رود فصلی سَقْدَر (ریزابة رود سَگدَر) به طول حدود پانزده کیلومتر که ابتدا با جهت جنوبغربی و سپس شمالغربی از ارتفاعات واقع در حدود 36 کیلومتری شمالشرقی شهر جیرفت سرچشمه میگیرد؛ و رود فصلی دَررَش (ریزابة رود شور جیرفت) به طول حدود پانزده کیلومتر با جهت شمالغربی که از ارتفاعات واقع در هجده کیلومتری شمالشرقی شهر جیرفت سرچشمه میگیرد (همان، ج 2، ص 217، 275).بخش جبالبارز از گیا بادام کوهی، کُنار، گز، کِیْکَم، بَنِه، گلپوره و آویشن، و از زیا پلنگ، گرگ، خرس، کفتار، روباه، شغال، خرگوش، بزکوهی، قوچ و میش و پرندگانی مانند کبک (به حد وفور) و تیهو دارد ( فرهنگ جغرافیائی آبادیها ، ج 115، جاهای متعدد).طوایفی از ایلهای جبالبارزی ( رجوع کنید به بارز * ) و آسیابر، و طوایف مستقل بلوچ و سیّدی در این بخش ییلاق و قشلاق، ایل مَهْنی فقط قشلاق و ایل جاویدان فقط ییلاق دارند ( رجوع کنید به مرکز آمار ایران، 1378 ش، ص 123). این بخش چمنزارهای وسیعی دارد که در محل، بُگ/ بُگسار خوانده میشوند (صفا، ص 6).اهالی بخش به کشاورزی، باغداری، دامداری (بیشتر پرورش گوسفند و گاو) و تولید صنایعدستی اشتغال دارند. محصولات عمدة آنجا، گندم، جو، خرما، پنبه، سنجد، زیره، محصولات باغی (شامل سیب، انار، انگور، آلوچه، انجیر، زردآلو، به، گلابی، هلو، شلیل، بادام و گردو) و بنشن و ترهبار است و در دامنة رشتهکوه بارز مرکّبات به عمل میآید ( فرهنگ جغرافیائی آبادیها ، ج 115، ص 3، 50، 195، 201، 223؛ صفا، ص 17).مهمترین محصولات صادراتی بخش جبالبارز گندم، جو، ترهبار، محصولات باغی، پشم، روغن و قالی است ( فرهنگ جغرافیائی آبادیها ، ج 115، ص 212). قالیبافی با طرحهای کرمانی، اَمْجَزی، گلسرخی، و سهکلهای در آنجا رواج دارد (همان، ج 115، ص50، 135، 223).راه جیرفت ـ بم از بخش جبالبارز میگذرد. آبادیهای بخش با راههای اصلی و فرعی با مرکز بخش و دیگر نقاط شهرستان مرتبط میشوند.اهالی جبالبارز شیعة دوازده امامیاند و به فارسی با لهجة جبالبارزی تکلم میکنند (همان، ج 115، ص 49). جمعیت این بخش در 1375 ش، 748 ، 8 تن بوده است که از این میان 982 ، 1 تن (ح 23%) در شهر ( رجوع کنید بهادامة مقاله) و 766 ، 6 تن (ح 77%) در روستاها به سر میبردهاند (مرکز آمار ایران، 1376 ش ب ، ص 2).طبق تقسیمات کشوری 1316 ش، جبالبارز یکی از بخشهای شهرستان جیرفت در استان هشتم (کرمان و مُکران) بوده است. در کتاب اسامی دهات کشور ، جبالبارز یکی از دهستانهای شهرستان جیرفت با 89 آبادی ضبط شده است (ایران. وزارت کشور. ادارة کل آمار و ثبت احوال، ج 2، ص 443ـ445). در 1355 ش، جبالبارز بخشی (به مرکزیت محمدآباد مَسکون) با سه دهستانِ گاوگان/ گاوکان، مسکون و اَمْجَز بود (ایران. وزارت کشور، ص 23). در شهریور 1369، طبق تصویبنامة هیئت وزیران (ش 808 ، 93/ ت 907، مورخ 24 دی 1368)، جبالبارز بخشی به مرکزیت آبادی محمدآباد مسکون، با سه دهستان رضوان و سغدر و مسکون، در شهرستان جیرفت اعلام شد (ایران. قوانین و احکام، 1370 ش، ص 832 ـ833). در خرداد 1375، طبق همان تصویبنامه، آبادی محمدآباد مسکون به شهر تبدیل و با نام جبالبارز، مرکز بخش جبالبارز شد (همو، 1376 ش، 240).برخی آثار تاریخیِ بخش جبالبارز عبارتاند از: سنگ قبرهایی متعلق به سدة هشتم و دهم و دوازدهم؛ ظروف طلای متعلق به دورة ساسانی در آبادی جِشار ( رجوع کنید به ادامة مقاله)؛ قلعة زنگیان در آبادی خاتونآباد و زیارتگاهی به نام قدمگاه سیدموسی رضا در آبادی سغدر. درخت سرو کهنسالی نیز در آبادی سَروتُمین وجود دارد (صفا، ص 22، 40، 92، پانویس، 104، 116؛ فرهنگ جغرافیائی آبادیها ، ج 115، ص 139).در این بخش ویرانههای شهرها و آبادیهای باستانی و تاریخی نیز وجود دارد که از آن جمله است:الف) ویرانههای شهر تاریخیِ هرمز مَلک که در حدود 36 کیلومتری شمالشرقی شهر جیرفت، حوالی آبادیهای سغدر تا بُنْسِتان و بادام و سَروِتُمین قرار دارد. نام این شهر در منابع بهصورتهای قریة جَوْز/ دهگَوْز/ دهکور (؟)، شهر هرمز، هرمز نیز دیده شده است ( رجوع کنید به ادریسی، ج 1، ص 435؛ مقدسی، ص 473؛ اصطخری، ص 161؛ حدودالعالم ، ص 128؛ صفا، ص40، پانویس). ظاهراً این شهر به دستور هرمز ساسانی (معلوم نیست کدام هرمز) بنا شده است ( رجوع کنید به ادریسی، همانجا). در قرن چهارم، هرمزملک، شهرکی آباد با نعمت بسیار بود که در میان راه جیرفت ـ بم قرار داشت ( حدودالعالم ، ص 128؛ اصطخری، ص 161). علت ویرانی آن معلوم نیست. در اواسط سدة ششم، ادریسی (ج 1، ص 435) آن را در یک مرحلهایِ جیرفت و بم، شهری کوچک اما زیبا با اقوام گوناگون و دارای آب فراوان و چندین بازار معرفی کرده که در آن تجارت هم میشده است.ب) آبادی میجان. در حدود سی کیلومتری مشرق شهر جیرفت قرار دارد. نام آن در منابع به صورتهای میزان، میزانالمیجان، المیزان، المنجار و مسیژان نیز ذکر شده است ( رجوع کنید به ابنحوقل، ص 311؛ مقدسی، ص 472؛ حدودالعالم ، ص 127؛ اصطخری، ص 166؛ اعتمادالسلطنه، ج 4، ص 2062). جغرافینویسان قرن چهارم آن را شهرکی نزدیک کوه از رشتهکوه (بارز) و تأمینکنندة میوة جیرفت معرفی کرده و گفتهاند از میجان به جیرفت برف حمل میشد ( رجوع کنید به ابنحوقل؛ مقدسی؛ حدودالعالم ؛ اصطخری، همانجاها). افضلالدین کرمانی در سدة ششم و هفتم، میجان را ناحیهای با آب و هوای خوب وصف کرده است (1356 ش، ص 127). در دورة قاجار (1210ـ1344)، احمدعلی وزیری کرمانی (ص 119) در ذکر آبادیهای ولایت جیرفت، و اعتمادالسلطنه (ج 4، ص 2062) در ذکر قریة مَسکون (شهر جبالبارز کنونی)، از میجان یاد کردهاند.ج) آبادی جِشار/ گُشار. این آبادی نسبتاً بزرگ، در حدود 57 کیلومتری شمالشرقی جیرفت واقع است. افضلالدین کرمانی در المُضاف الی بَدایع الاَزمان فی وقایع کرمان (ص 41) آن را ولایتی سردسیر و خوش آب و هوا با مرغزار و علفزار بسیار، در حدود بیست فرسنگی شهر بم، ضبط کرده است. وی (همانجا) جشار را صورت دیگری از حصار دانسته است. در اواخر دورة صفوی، در حملة افغانان، آبادی جشار، مورد هجوم و غارت واقع شد (صفا، ص 116).آبادی گیوُرد/ گیومُرد و گورِ بیژن نیز در بخش جبالبارز وجود دارد که ظاهراً نام آنها از روایتی افسانهای، تحتتأثیر شاهنامه ، گرفته شده است. بنا بر این روایت، کیخسرو و همراهانش بر اثر طوفانی در این منطقه کشته شدند و باد، جسد گیو را به آبادی گیومرد و جسد بیژن پسر گیو را به آبادی گوربیژن برد (همان، ص 7).2) شهر جبالبارز ، مرکز بخش جبالبارز. در حدود 46 کیلومتری شمال شهر جیرفت * و در راه اصلی جیرفت ـ کرمان و در مشرق بخش قرار دارد. این شهر در دامنة غربی رشتهکوه بارز واقع است و با کوههای گودِ سرخ از شمالغربی، بُنه رَمی از مشرق، و سروتمین از جنوبشرقی احاطه شده است. رود سقدر در جنوب شهر جریان دارد. آب و هوای شهر معتدل و متمایل به سرد است. حداکثر دمای شهر (بر اساس ایستگاه سینوپتیک میاندِهِ جیرفت، واقع دربخش جبالبارز) ْ47 در مرداد، حداقل آن ْ2 در بهمن، و بارش سالانة آن حدود 251 میلیمتر است (سازمان هواشناسی کشور، ص 454). در جنوب شهر، چند معدن و در اطراف شهر چشمههای آبگرم وجود دارد ( فرهنگ جغرافیائی آبادیها ، ج 115، ص 212؛ صفا، ص 155).جبالبارز با راه اصلی از شمالغربی (بهطول ح 202 کیلومتر) به شهر کرمان و از جنوب (به طول ح 46 کیلومتر) به جیرفت مرتبط میشود.جمعیت جبالبارز در 1375 ش، 982 ، 1 تن بوده است (مرکز آمار ایران، 1376 ش ب ، ص 26).پیشینه. برخی نام بارز را از بُراز و بُرز بهمعنای بلندی و کوه ( رجوع کنید به باستانی پاریزی، ج 1، ص 388؛ صفا، ص 11)، و بهسبب روحیة جنگجویی قوم بارز، اصل این واژه را از واژة پهلویِ بَئیَرزْد و بَرْزَد (هر دو به معنای برانگیزندة جنگ) نیز دانستهاند ( رجوع کنید بهباستانی پاریزی، همانجا؛ نیز رجوع کنید به بُندَهِش ، ص 128). صفا (ص 11ـ12)، بهسبب آنکه عربها بخشی از جبالبارز را ابوغانم (در لغت به معنای پدر بز و مراد از آن، بزداران) مینامیدند، آن رااز واژة باوِرز بهمعنای بز هم آورده است.نام شهر جبالبارز در منابع (تا قبل از خرداد 1375) بهصورتهای مسکون («قنات بالا»؛ مس = بالا، کون/ کهن/ کن = قنات؛ رجوع کنید به صفا، ص 12)، مسکان و محمدآباد مسکون نیز آمده است ( رجوع کنید به اعتمادالسلطنه، ج 4، ص 2062؛ فرهنگ جغرافیائی آبادیها ، ج 115، ص 212). در 1248، شیروانی (ص 204) جبال بارز را با ضبط «جمال بارز» آورده و آنجا را بلوکی خوش آب و هوا، دارای زیرة خوب و روغن ممتاز، وصف کرده است. در 1297، در اوایل دورة قاجار، فیروزمیرزا فرمانفرما، فرزند عباسمیرزا، جبالبارز را بلوکی به مرکزیت دوساری ذکر کرده و نامی از آبادی مسکون یا محمدآباد مسکون (شهر جبالبارز کنونی) نیاورده (ص 69) اما اعتمادالسلطنه در دورة ناصرالدینشاه قاجار (حک : 1264ـ1313)، آن را از روستاهای معتبر بلوک جبالبارز دانسته و نوشته که آب و هوا و ییلاقهای خوب، مزارع، باغها، مراتع و علوفة بسیار داشته است. وی جمعیت بلوک جبالبارز را حدود ده هزار تن ضبط کرده است که از این میان حدود سه هزار تن در قریة مسکون بهسر میبردند. به گفتة وی، تَلّی در قریه بوده که از منافذ آن باد سمّی خارج میشده است (ج 4، ص 2062ـ2063). حسینعلی رزمآرا ــ که مجلد هشتم کتابش در 1332 ش بهچاپ رسیده است ــ ذیل دهستان مسکون، نام مسکون را در ردیف قرای مهم دهستان نیاورده است (ج 8، ص390).باستانی پاریزی در کتاب وادی هفت واد (تهران 1355 ش؛ ج 1، ص 212)، جمعیت مسکون را در حدود نُه هزار تن ذکر کرده است. امروزه اهالی جیرفت، بهسبب آب و هوای خوب جبالبارز در تابستان، به آنجا میروند ( فرهنگ جغرافیائی آبادیها ، ج 115، ص 212).نیز رجوع کنید به بارز *منابع: ابنحوقل؛ محمدبن محمد ادریسی، کتاب نزهةالمشتاق فی اختراقالا´فاق ، قاهره: مکتبةالثقافةالدینیه، [ بیتا. ] ؛ اصطخری؛ اطلس راههای ایران ، تهران: گیتاشناسی، 1374 ش؛ اعتمادالسلطنه؛ احمدبن حامد افضلالدین کرمانی، کتاب عقد العلی للموقف الاعلی ، چاپ علیمحمد عامری نائینی، تهران 1356 ش؛ همو، المضاف الی بدایعالازمان فی وقایع کرمان: شامل حوادث سنوات 602 ـ612 ، چاپ عباس اقبال، تهران 1331 ش؛ ایران. قانون تقسیمات کشوری آبان 1316، قانون تقسیمات کشور و وظایف فرمانداران و بخشداران، مصوب 16 آبان ماه 1316 ، چاپ دوم، تهران [ بیتا. ] ؛ ایران. قوانین و احکام، مجموعه قوانین سال 1375 ، تهران: روزنامة رسمی کشور، 1376 ش؛ همو، مجموعه قوانین و مقررات مربوط به وزارتکشور: از آغاز پیروزی انقلاب اسلامی تا پایان سال 1369 ، تهران 1370 ش؛ ایران. وزارت کشور، تقسیمات کشور شاهنشاهی ایران ، تهران 1355 ش؛ ایران. وزارت کشور. ادارة کل آمار و ثبت احوال، کتاب جغرافیا و اسامی دهات کشور ، ج 2، تهران 1329 ش؛ ایران. وزارت کشور. معاونت سیاسی. دفتر تقسیمات کشوری، نشریه اسامی عناصر و واحدهای تقسیماتی ( به همراه مراکز )، تهران 1383 ش؛ محمدابراهیم باستانی پاریزی، وادی هفت واد: بحثی در تاریخ اجتماعی و آثار تاریخی کرمان ، ج 1، تهران 1355 ش؛ بندهش ، [ گردآوری ] فرنبغ دادگی، ترجمة مهرداد بهار، تهران: توس، 1369 ش؛ عباس جعفری، گیتاشناسی ایران ، تهران 1368ـ1379 ش؛ حدودالعالم ؛ رزمآرا؛ سازمان هواشناسی کشور، سالنامة آماری هواشناسی: 76ـ 1375 ، تهران 1378 ش؛ زینالعابدینبن اسکندر شیروانی، بستان السیاحه، یا سیاحتنامه ، چاپ سنگی تهران 1315، چاپ افست [ بیتا. ] ؛ عزیزاللّه صفا، تاریخ جیرفت و کهنوج ، [ کرمان ] 1373 ش؛ فیروز میرزا بن عباس میرزا فرمانفرما، سفرنامة کرمان و بلوچستان ، چاپ منصوره اتحادیه، تهران 1360 ش؛ فرهنگ جغرافیائی آبادیهای کشور جمهوری اسلامی ایران ، ج 115: سبزواران ، تهران: ادارة جغرافیائی ارتش، 1362 ش؛ مرکز آمار ایران، سرشماری اجتماعی ـ اقتصادی عشایر کوچنده 1377: جمعیت عشایری دهستانها، کل کشور ، تهران 1378 ش؛ همو، سرشماری عمومی نفوس و مسکن 1375: شناسنامة آبادیهای کشور، استان کرمان، شهرستان بم ، تهران 1376 ش الف ؛ همو، سرشماری عمومی نفوس و مسکن 1375: شناسنامة آبادیهای کشور، استان کرمان، شهرستان جیرفت ، تهران 1376 ش ب ؛ مقدسی؛ احمدعلی وزیری کرمانی، جغرافیای کرمان ، چاپ باستانی پاریزی، تهران 1353 ش.