جاویدان خرد ( آدابالعرب و الفرس )، کتابی در حکمت عملی تألیف ابوعلی مسکویه * (متوفی 421) حکیم، مورخ و ادیب عهد آلبویه. این کتاب اندرزنامهای است شامل ادب و حکمت اقوام ایرانی، هندی، عرب و رومی؛ به همین سبب گاهی آن را آدابالفرس و الهند و العرب و الروم نیز نامیدهاند ( رجوع کنید به امین، ج 3، ص 160).در صحت انتساب این اثر به مسکویه تردید نیست، زیرا در آن (1358 ش، ص 25) از کتاب دیگرش، تهذیبالاخلاق و تطهیرالاعراق * ، یاد کرده و یاقوت حموی (متوفی 624؛ ج 2، ص 496) نیز این کتاب را جزو مؤلفات وی ذکر نموده است. زبان این اثر عربی است و آنچه آقابزرگ طهرانی (ج 1، ص 25، ج 5، ص 78) و خوانساری (ج 1، ص 255) در بارة فارسی بودن آن گفتهاند، ظاهراً مربوط به ترجمهای عربی از جاویدان خرد هوشنگ ( رجوع کنید به ادامة مقاله) است که مسکویه آن را به فارسی برگردانده است. این ترجمه اکنون در دست نیست (آقابزرگ طهرانی، ج 22، ص 205؛ نیز رجوع کنید به امین، ج 3، ص 160). محمد اَرْکون (مسکویه، 1355 ش، مقدمه، ص چهار) معتقد است که مسکویه این اثر را پس از کتاب تهذیبالاخلاق و تجاربالامم نوشته و تاریخ اتمام نگارش آن بین 376 تا 382 است. البته مسکویه (1358 ش، ص 5) خود تصریح کرده که از جوانی در اندیشة تدوین این اثر بوده است. او در استطالةالفهم جاحظ (متوفی 255) ــ اثری که اکنون در دست نیست و تنها مسکویه از وجود آن خبر داده است ــ وصف جاویدان خرد هوشنگ را خوانده و در جستجوی آن بوده و سرانجام آن را نزد موبد موبدان فارس یافته است (همانجا). جاویدان خرد (نوشتة هوشنگ)، وصیتی است از زبان هوشنگ، از پادشاهان پیشدادی، که برای فرزندش و پادشاهان پس از خود نوشته و مسکویه ترجمة بخشی از آن را که در اختیار داشته، در ابتدای کتابش نقل کرده است. سپس وی حِکَم ایران و هند و عرب و روم را به آن افزوده و از باب تسمیة کل به جزء، یا به دلیل اهمیت این بخش، کتاب خود را جاویدان خرد نامیده است (مسکویه، 1359 ش، مقدمة دانشپژوه، ص بیست و پنج؛ محمدی، ج 1، ص 49، 227). گفتنی است که عنوان الحکمةالخالدة (قاهره 1952) که بَدَوی به این کتاب داده، جعلی است و در کتاب مسکویه چنین عنوانی نیامده و بدوی خود در مقدمه (ص 10، 26) به عنوان اصلی کتاب، یعنی جاویدان خرد ، تصریح کرده است.هدف مسکویه از نگارش این اثر، تربیت و ارشاد نفوسِ جوانان و دوستداران حکمت بوده است. او پس از تدوین تجاربالامم به این نتیجه رسید که عقل در میان ملل گوناگون و در زمانهای مختلف، به امور مشابهی حکم میکند و به واسطة چنین خردی که ازلی و ابدی است، بشر میتواند قواعد منطق، اخلاق، سیاست و مابعدالطبیعه را باز شناسد و به سعادت نهایی برسد. این مطلب، که در تهذیبالاخلاق به صورت بحثی و نظری آمده، در جاویدان خرد در قالب وصایا، حکمتها و رمزها مطرح شده است (مسکویه، 1355 ش، مقدمة ارکون، ص پنج، ده). مسکویه در این کتاب با بیان عبارات اخلاقی در قالب پند و انتساب آنها به شخصیتهای بزرگ و تکرار پندهای مشابه، در پی بیدار کردن وجدان اخلاقی و تنظیم رفتارهای اجتماعی است ( رجوع کنید به فوشهکور، ص 11ـ12). کتاب وی مجموعه گفتارهایی بدون ترتیب به نظر میرسد اما در حقیقت او از میان منابعی که در اختیار داشته، آنچه را با فرهنگ ایرانی و اسلامی تناسب بیشتری داشته، بر گزیده است (همان، ص 21،40) چنانکه از جهت کمّی بیشترین تعداد پندها به مردم عرب و مسلمانان اختصاص دارد و حکمتهای ایرانیان و رومیان و پندهای نقل شده از حکمای هند در مرتبة بعد قرار دارند.مطالب این کتاب را میتوان از جهت صوری در سه قالب حکمت، وصیت و تمثیل طبقهبندی کرد: حکمتها همگی جملات اسمیهاند، وصایا گفتارهایی هستند خطاب به کسی یا گروهی، و تمثیل بهره گرفتن از رمزها و نمادهاست که در لوح قابس ( رجوع کنید به ادامة مقاله) آمده است (مسکویه، 1355 ش، همان مقدمه، ص پانزده ـ نوزده). از نظر محتوا نیز این کتاب حاوی سه نکتة اساسی است: مبارزه با شهوات و جلوگیری از افراط و تفریط، مدح عقل و دعوت به علم و معرفت، و حذر از مال و زن (عزت، ج 2، ص 207ـ 208).این کتاب با پندهای هوشنگِ پیشدادی آغاز شده است. هوشنگ در متون زردشتی نخستین شهریار است و از او با لقب «پَرَذاتَه» یاد شده که معادل اوستایی پیشداد و به معنای نخستین کسی که آیین آورد یا نخستین آفریده است (کریستنسن، ج 1، ص 167ـ 168؛ رضی، ج 4، ص 2370). در متون تاریخی غالباً پیشداد به معنای کسی است که اولین بار به عدل رفتار کرد (برای نمونه رجوع کنید بهمجملالتواریخ ، ص 24؛ ثعالبی مرغنی، ص 5).مسکویه که در تجاربالامم (ج 1، ص 5 ـ6)، همانند دیگر منابع تاریخی، ابداع و آموزش بسیاری از امور و صنایع را به هوشنگ نسبت داده، در جاویدان خرد (1358 ش، ص 5) تصریح کرده که هوشنگ در نگارش جاویدان خرد از هیچ کتاب حِکْمی پیش از خود استفاده نکرده است. این متن به زبان پهلوی بوده و مسکویه سرگذشت افسانهآمیز کشف متن پهلوی را در کتاب خود به روایت جاحظ، و او از واقدی، آورده است. بنا بر این روایت، مردی به نام ذوبان، از حکمای کابل، که از وجود این کتاب در خزاین ایوان مدائن مطّلع بوده است، از مأمون (متوفی 218) خواسته بود که آن را به او ببخشند. به دستور خلیفه و به راهنمایی ذوبان، کتاب را که صدبرگ داشته و در جعبهای زیر خاک مدفون بوده است، بیرون آوردند. ذوبان آن را مجموعهای از حکمت باستان وصف کرده که «گنجور وزیر ایران شهر» از حکمت باستان گردآورده بوده است. به خواهش حسنبن سهل، برادر فضلبن سهل ملقب به ذوالریاستین، خضربن علی (مترجم آثار پهلوی به عربی) سیبرگ آن را به عربی ترجمه کرده و ظاهراً جاحظ همین ترجمه را در کتابش نقل کرده بوده است (همان، ص 18ـ22؛ نیز رجوع کنید بهطرطوشی، ص 445ـ446).پندهای هوشنگ از نوع پندهای تجربی و عملی است نه دینی (تفضلی، ص 208) و اغلب شکل دو وجهی یا عددی دارند. ظاهراً این متن پیش از مسکویه نیز شناخته شده بودهزیرا کِنْدی (متوفی ح 252؛ ج 5، ص 156ـ 165) از وصایاو پندهایی یاد کرده که از طریق «حاوربن جرد بن سعیدیار الملک ابوان شهر» به او رسیده و ظاهراً منظور همان«گنجور وزیر ایران شهر» است و متن این پندها نیز با جاویدان خرد هوشنگ مطابقت دارد. علاوه بر این، راغب اصفهانی (متوفی ح 400؛ ج 2، جزء 3، ص 700) از کتابی با عنوان جاودان یاد کرده و برخی پندهای هوشنگ را بازگو نمودهاست (نیز رجوع کنید بهتفضلی، ص 208؛ قس اته، ص 260، پانویس). متنی نیز در رسائلالبلغاء (ص 146ـ172) با عنوان یتیمة السلطان به ابنمقفع (متوفی 139) منسوب است که بخشیاز آن با متن جاویدان خرد تطابق دارد، اما در صحت این انتساب تردید هست ( رجوع کنید بهفوشهکور ، ص 38؛ اته، ص 264ـ 265، پانویس).مسکویه پس از ذکر نصایح هوشنگ، از پندهای حکما و پادشاهان ایران مانند آذرباد، بزرگمهر، قباد، انوشیروان، بهمن، هرمز و جمشید یاد کرده است (برای متن اصلی برخی از این آثار رجوع کنید به متون پهلوی ، ص 120، 124ـ140؛ نیز رجوع کنید به محمدی، ج 1، ص 40ـ 50، 87 ـ102، 116، 118). تقدم این بخش سبب شده است که برخی آن را متأثر از جریان شعوبیه * بدانند که به برتری عجم بر عرب قائلاند ( رجوع کنید به مسکویه، 1358 ش، مقدمة بدوی، ص 28، 36؛ زرینکوب، ص 47)، در حالی که مسکویه (1358 ش، ص 25) تصریح کرده، به سبب فارسی (پهلوی) بودن متن اصلی جاویدان خرد ، حکمتهای ایرانیان را مقدّم داشته است. در این کتاب پس از بیان حکمتهای ایرانیان، بدون ذکر نام کسی و در چند صفحه ( رجوع کنید به همان، ص 91ـ100) به حکمتهای هند اشاره شده که بخشی از آن آداب مصاحبت با سلطان است. فصل بعد به حِکَم عرب اختصاص یافته که با احادیث نبوی آغاز شده است و شخصیتهای محوری این فصل به ترتیب عبارتاند از: علی علیهالسلام با لقب امیرالمؤمنین، حسن بصری و لقمان، مسکویه، از ابوبکر و عمر نیز نقل قول و با عبارات رحمهاللّه و رضیاللّه عنه از آنان یاد کرده است. کلماتی نیز از قُسّبن ساعِدَه ایادی، اَکثمبن صَیفی و بسیاری از مشاهیر صوفیه مانند شبلی و جنید حتی عرب جاهلی در این فصل مندرج است. بیشتر پندهای این فصل، قالب بیانی و روایی دارند و در بخش پایانی، گفتارها با اشعار عربی مزین شدهاند.فصل حِکَم روم ـ یونان، با پندهای سقراط آغاز میشود و با همانها نیز پایان میپذیرد. در میان این فصل (همان، ص 211ـ282)، پس از حکایات لوح قابس ( رجوع کنید به ادامة مقاله) باز هم گفتارهایی از سقراط نقل شده است. مسکویه در بخش اول این فصل، وصیت افلاطون به ارسطو و در بخش آخر اندرزهای افلاطون در تربیت جوانان را آورده است. نصایحی را از زبان ارسطو خطاب به اسکندر، و مطالبی از هرمس، دیوجانس، بطلمیوس و فیثاغورس نیز بیان کرده است. چنین گزارشهایی از فیلسوفان یونان را، با کمی اختلاف و اغلب مفصّلتر، در آثار ابوسلیمان سجستانی (قرن چهارم؛ ص 119ـ 128، 139ـ142، 149ـ150، 169ـ172، 187، 214، 216)، ابن هندو (متوفی 420؛ ص80 ـ87)، مبشرّبن فاتک (متوفی 480؛ ص 185ـ 191) و شهرستانی (متوفی 548؛ قسم 2، ص 47ـ51، 124ـ 125) نیز مییابیم. به نظر میرسد روایتهای حُنَینبن اسحاق (متوفی 260؛ ص 116ـ119) و اسحاقبن حنین (متوفی 298؛ رجوع کنید بهمقالات فلسفیة قدیمة ، ص 52 ـ63)، از جمله منابع اینگونه روایات باشد، چنانکه مسکویه (1358 ش، ص 270) نیز به وی اشاره دارد.حکایت لوح قابس ( رجوع کنید به همان، ص 231ـ262)، که ساختار رمزگونه و تمثیلی آن با کل کتاب متفاوت است، گفتگویی است میان قابس ــ یکی از شاگردان سقراط (ح 390 ق م) ــ و شخص نامعلومی که به اشتباه، در ترجمة عربی، به نام ایرقلس ضبط شده است در بارة لوح مصوری که در یکی از معابد آتن بوده است. این متن در اصل یونانی بوده و به دلیل ورود به فرهنگ اسلامی، اندکی در مطالب شرکآلود آن تصرف شده است (همو، 1355 ش، مقدمة ارکون، ص نوزده). محققان در صحت انتساب این اثر به قابس تردید کردهاند و با توجه به ساختار صوری و محتوایی اثر، آن را متعلق به فیلسوفی رواقی به همین نام یا نویسندهای ناشناس متعلق به قرن اول یا دوم پس از میلاد دانستهاند ( رجوع کنید به همو، 1358 ش، مقدمة بدوی، ص 48ـ52).در این اثر نمادی از حیات انسان تصویر شده است که نشان میدهد در بدو ورود به دنیا، انسان باید فریب بخورد و بر اثر این فریب از جام جهل و گناه بنوشد، پس از آن اگر تسلیم هوای نفس شود و نتواند از گردنههای جادة زندگی عبور کند، دچار عذاب میشود و از رسیدن به سعادت باز میماند، اما اگر بداند که سعادت در مال و جاه و زیبایی و امثال اینها نیست، باید سختیهای فراوانی را تحمل کند تا از جهل و غفلت پاک شود و پس از آن میتواند به قلة سعادت راهیابد. البته شمار محدودی از مردم توانایی رسیدن به این مقصد را دارند ( رجوع کنید به همان، ص 231ـ262). اشاره به ادب (پایدیا ) حقیقی و دروغین، مراحل تعلیم و تربیت و نقش زن در راهنمایی به سوی مسیرهای مختلف، از نکات شایان توجه در این لوح است ( رجوع کنید بهمسکویه، 1355 ش، مقدمة ارکون، ص پانزده؛ کرمر، ص 319ـ 320). متن یونانی این اثر به همراه ترجمة لاتینی و عربی آن (لیدن 1640) و ترجمة فرانسه (پاریس 1289/1873؛ الجزایر 1316/1898) و ترجمة اسپانیایی آن (مادرید 1793) به چاپ رسیده است (سرکیس، ج 1، ستون 239).مسکویه در خاتمه، سخنانی را از متأخران مسلمان ذکر کرده که مطلع این گفتار، سخنان خود اوست. این بخش، تنها جایی است که وصایای مؤلف کتاب آمده است ( رجوع کنید به 1358 ش، ص285ـ 292؛ نیز رجوع کنید بهابوسلیمان سجستانی، ص 347ـ352). تأکید بر طلب حکمت، شأن عقل، لزوم جهاد با نفس، اعتدال در امور و برتری مرتبة ذهن در قیاس با عقل از نکات مورد توجه وی است. مسکویه پس از آن (1358 ش، ص 293ـ 375) آدابی را از ابنمقفع (متوفی 139؛ نیز رجوع کنید به ابنمقفع، 1374 الف ، ص 40ـ106)، فارابی (متوفی 339) و ابوالحسن عامری (متوفی 381؛ نیز برای نمونه رجوع کنید به عامری، 1399، ص 105، 108، 147) بیان کرده است. عامری معاصر مسکویه بوده و آوردن گفتار وی در جاویدان خرد ، نشانة ارج و احترامی است که مسکویه برای عامری قائل بوده است ( رجوع کنید به عامری، 1399، مقدمة مجتبوی، ص 45).عامری در السعادة والاءسعاد (ص 320) ، جاویدان خرد هوشنگ را ستوده و آن را بهترین کتاب ایرانیان دانسته و جملاتی از آن را نقل کرده است ( رجوع کنید به ص 296ـ321، 422). به این ترتیب به نظر میرسد مسکویه تنها کسی نیست که نسخهای از جاویدان خرد هوشنگ را در اختیار داشته است. نظیر چنین وصفی را بدون نام بردن از مسکویه در اثر طرطوشی (متوفی 520) نیز میتوان ملاحظه کرد ( رجوع کنید بهص 228، 434، 443، 444ـ 446؛ برای چنین وصفی از جاویدان خرد نیز رجوع کنید به حمداللّه مستوفی، ص 76ـ79؛ بناکتی، ص 28؛ سبزواری، ص 502 ـ 503؛ شیروانی، ص 63ـ64؛ هدایت، ص 293ـ294)، اما به طور قطع جاویدان خرد مسکویه در آثار متأخران اثرگذار بوده است، چنانکه میتوان تداوم سنّت اندرزنامهنویسی را در نصیحةالملوک امام محمدغزالی (متوفی 505) و اخلاق محتشمی نصیرالدین طوسی (متوفی 671) ملاحظه کرد. غزالی، جاویدان خرد مسکویه را به عنوان یکی از منابع در اختیار داشته ( رجوع کنید به غزالی، مقدمة همایی، ص هشتاد و هفت) و جملاتی را که از بزرگمهر، یونان دستور و انوشیروان نقل کرده است، میتوان با جاویدان خرد تطبیق داد (برای نمونه رجوع کنید بهص 224ـ 225؛ در مسکویه، 1358 ش، ص 53، 67). اخلاق محتشمی نیز کتابی در ردیف جاویدان خرد مسکویه است، اما از جهت صوری و نظاممندی در مرتبة بالاتری قرار دارد. گفتنی است که مهارت نصیرالدین طوسی، در گزینش اندرزها، مرهون اثر مسکویه بوده است (فوشهکور، ص 183). در این کتاب نیز نکاتی شبیه جاویدان خرد دیده میشود (برای نمونه رجوع کنید بهص 23، بند 30، ص 40، بند 37، ص 61، بند 40 و 42؛ به ترتیب در مسکویه، 1358 ش، ص 150، 223، 211، 48). شرفالدین قزوینی (متوفی 660؛ ص 56 ـ73) و میرخواند (قرن نهم؛ ج 1، ص 500 ـ507) نیز ضمن ذکر هوشنگ، ازکتاب مسکویه و متن فارسی منتسب به هوشنگ که با اشعاری از شاعران بزرگ تزئین شده، یاد کردهاند. دولتشاه سمرقندی (قرن نهم؛ ص 18)نیز قطعهای مجعول از جاویدان خرد نقلکرده است.متن اصلی جاویدان خرد مسکویه را عبدالرحمان بدوی در 1331 ش/ 1952 در قاهره به چاپ رساند که در 1358 ش در تهران افست شد. سید محسن امین عاملی نیز در اعیانالشیعة (ج 3، ص 160ـ170) از روی نسخة خطیِ نجیبالدینکَرْخی متعلق به 528 گزیدهای از این کتاب را آورده کهبخش مهمی از آن، یعنی حِکَم روم و متأخران اسلامی، ناقص است. بخش نخست این کتاب (1358 ش، ص ] 3 [ ـ 25) را کردعلی با عنوان جاویدان خرد در رسائل البلغاء (ص 469ـ 482) آورده است.قدیمترین متن فارسی از جاویدان خرد هوشنگ، در مجموعهای باعنوان خردنامه ، احتمالاً متعلق به قرن ششم و ذیل «نکتهاء کتاب جاویدان خرد » (ص 78ـ80) موجود است. معلوم نیست نویسندة ناشناس این مجموعه از متن مسکویه برای ترجمة فارسی بهره برده یا متن عربی قدیمتری در اختیار داشته است، اما در هر صورت متن مسکویه کاملتر است و به نظر میرسد که مسکویه مرجع کاملتری در اختیار داشته است (فوشهکور، ص 36ـ40). این اثر را، که مینوی (ص 58) به نسخة خطی آن در کتابخانة نافذپاشا (ش 328) اشاره کرده، منصور ثروت در 1367 ش در تهران منتشر نموده است. شرفالدین عثمانبن محمد قزوینی به دستور اتابک ابوبکر (628ـ 658)، جاویدان خرد را تا پایان حِکَم عرب جاهلی ترجمه کرده و محمدتقی دانشپژوه در 1359 ش آن را در تهران منتشر کرده است. در قرن هفتم نیز مؤلفی ناشناس در اثری با عنوان تاریخ شاهی (ص 88 ـ90)، ترجمة وصیت جمشید، مندرج در جاویدان خرد (1358 ش، ص 65ـ66)، را آورده است. تقیالدین محمد ارجانی شوشتری (متوفی ح 1035) به دستور نورالدین جهانگیر، پادشاه هند (1014ـ1047)، فصولی از این کتاب را به فارسی برگردانده که از ترجمة قزوینی کاملتر است. این ترجمه را بهروز ثروتیان در 1355 ش به همراه مقدمة محمد ارکون در تهران منتشر کرد. ترجمة دیگر این اثر را محمدحسینبن شمسالدین (حکیم) با اندکی دخل و تصرف در 1065 و به دستور پادشاه هند انجام داد. این اثر را درویش فانی مانِکجی به نام ناصرالدین شاه قاجار و با عنوان انتخاب شایسته خانی در 1293، در بمبئی چاپ کرد (منزوی، ج 2، ص 1543) و نسخهای از آن نیز در 1294 در تهران منتشر شد. سید محمدکاظم امام نیز بخش نخست کتاب مسکویه، یعنی وصیت هوشنگ و داستانِ یافتن آن، را ترجمه کرده و در بارة اشخاص مذکور در این بخش، توضیحاتی داده است. این ترجمه در 1350 ش در تهران به چاپ رسیده است.منابع: آقابزرگ طهرانی؛ ابنمقفع، الدرةالیتیمة، او، الادبالکبیر ، در رسائلالبلغاء ، اختیار و تصنیف محمد کردعلی، قاهره: مطبعة لجنة التألیف و الترجمة و النشر، 1374/1974 الف ؛ همو، یتیمةالسلطان ، در همان؛ ابنهندو، الکلمالروحانیة فیالحکم الیونانیة ، چاپ مصطفی قبانی دمشقی، قاهره 1318/1900؛ ابوسلیمان سجستانی، صوان الحکمة و ثلاث رسائل ، چاپ عبدالرحمان بدوی، تهران 1974؛ کارل هرمان اته، تاریخ ادبیات فارسی ، ترجمه با حواشی رضازاده شفق، تهران 1356 ش؛ امین؛ داوودبن محمد بناکتی، تاریخ بناکتی = روضة اولی الالباب فی معرفة التواریخ و الانساب ، چاپ جعفر شعار، تهران 1348 ش؛ تاریخ شاهی قراختائیان ، از مؤلفی ناشناخته در قرن هفتم، چاپ محمدابراهیم باستانی پاریزی، تهران: بنیاد فرهنگ ایران، 1355 ش؛ احمد تفضلی، تاریخ ادبیات ایران پیش از اسلام ، به کوشش ژاله آموزگار، تهران 1376 ش؛ حسینبن محمد ثعالبی مرغنی، تاریخ غررالسیر، المعروف بکتاب غرر اخبار ملوک الفرس و سیرهم ، چاپ زوتنبرگ، پاریس 1900، چاپ افست تهران 1963؛ حمداللّه مستوفی، تاریخ گزیده ؛ حنینبن اسحاق، آدابالفلاسفة ، اختصره محمدبن علی انصاری، چاپ عبدالرحمان بدوی، کویت 1406/1985؛ خردنامه ، اثری از قرن ششم هجری، چاپ منصور ثروت، تهران: امیرکبیر، 1367 ش؛ خوانساری؛ دولتشاه سمرقندی، تذکرةالشعراء ، چاپ محمد رمضانی، تهران 1338 ش؛ حسینبن محمد راغب اصفهانی، محاضرات الادباء و محاورات الشعراء و البلغاء ، بیروت: منشورات دارمکتبة الحیاة، ] بیتا. [ ؛ رسائلالبلغاء ، اختیار و تصنیف محمد کردعلی، قاهره: مطبعة لجنةالتألیف و الترجمة و النشر، 1374/1954؛ هاشم رضی، دانشنامة ایران باستان: عصر اوستایی تا پایان دوران ساسانی ، تهران 1381 ش؛ عبدالحسین زرینکوب، از گذشتة ادبی ایران ، تهران 1375 ش؛ محمد باقربن محمد مؤمن سبزواری، روضةالانوار عباسی: مبانی اندیشة سیاسی و آیین مملکتداری ، چاپ نجف لکزایی، قم1381 ش؛ یوسفالیان سرکیس، معجم المطبوعات العربیّة و المعربّة ، قاهره 1346/1928، چاپ افست قم 1410؛ فضلاللّه شرفالدین قزوینی، تاریخ المعجم فی آثار ملوک العجم ، چاپ سنگی تهران 1327؛ محمدبن عبدالکریم شهرستانی، کتابالملل و النحل ، چاپ محمدبن فتحاللّه بدران، قاهره ?] 1375/1956 [ ، چاپ افست قم 1364 ش؛ زینالعابدینبن اسکندر شیروانی، حدائقالسیاحة ، تهران 1348 ش؛ محمدبن ولید طرطوشی، سراجالملوک ، بیروت 1995؛محمدبن یوسف عامری، الامد علیالابد ، چاپ اورت ک. روسون، بیروت 1399/1979؛ همو، السعادة و الاسعاد فیالسیرة الانسانیة ، چاپ مجتبی مینوی، تهران 1336 ش؛ عبدالعزیز عزت، ابنمسکویه: فلسفته الاخلاقیة و مصادرها ، ] قاهره [ 1946؛ محمدبن محمد غزالی، نصیحةالملوک ، چاپ جلالالدین همایی، تهران 1367 ش؛ شارل ـ هانری دو فوشهکور، اخلاقیات: مفاهیم اخلاقی در ادبیات فارسی از سدة سوم تا سدة هفتم هجری ، ترجمة محمدعلی امیر معزی و عبدالمحمد روح بخشان، تهران 1377 ش؛ جوئل کرمر، احیای فرهنگی در عهد آلبویه: انسانگرایی در عصر رنسانس اسلامی ، ترجمة محمدسعید حنایی کاشانی، تهران 1375 ش؛ آرتور امانوئل کریستن سن، نمونههای نخستین انسان و نخستین شهریار در تاریخ افسانهای ایرانیان ، ترجمه و تحقیق ژاله آموزگار و احمد تفضلی، تهران 1377 ش؛ محمدبن ابراهیم کندی، بیانالشرع ، عمان 1402ـ1413/1982ـ1992؛ مبشربن فاتک، مختار الحکم و محاسن الکلم ، چاپ عبدالرحمان بدوی، بیروت 1980؛ متون پهلوی ( ترجمه، آوانوشت )، گردآوری جاماسب ـ آسانا، گزارش سعید عریان، تهران: کتابخانة ملی جمهوری اسلامی ایران، 1371 ش؛ مجملالتواریخ و القصص ، چاپ محمدتقی بهار، تهران: کلالة خاور، 1318 ش؛ محمد محمدی، الترجمة و النقل عنالفارسیة فیالقرون الاسلامیة الاولی ، ج 1، بیروت 1964؛ احمدبن محمد مسکویه، تجاربالامم ، چاپ ابوالقاسم امامی، تهران 1366ـ1379 ش؛ همو، الحکمةالخالدة = جاویدان خرد ، چاپ عبدالرحمان بدوی، قاهره 1952، چاپ افست تهران 1358 ش؛ همان: ترجمة جاویدان خرد ، از شرفالدین عثمانبن محمد قزوینی، چاپ محمدتقی دانشپژوه، تهران 1359 ش؛ همان: جاویدان خرد ، ترجمة تقیالدین محمد شوشتری، چاپ بهروز ثروتیان، تهران 1355 ش؛ مقالات فلسفیة قدیمة لبعض مشاهیر فلاسفة العرب: مسلمین و نصاری ، مع تعریب اسحاقبن حنین، بیروت: مطبعة الکاثولیکته، 1911؛ منزوی؛ میرخواند؛ مجتبی مینوی، «از خزاین ترکیه»، مجلة دانشکدة ادبیات دانشگاه تهران ، سال 4، ش 2 (دی 1335)؛ محمدبن محمد نصیرالدین طوسی، اخلاق محتشمی ، چاپ محمدتقی دانشپژوه، تهران 1339 ش؛ رضاقلیبن محمدهادی هدایت، کتاب فرهنگ انجمن آرای ناصری ، چاپ سنگی تهران 1288، چاپ افست تهران ] بیتا. [ ؛ یاقوت حموی، معجمالادباء ، چاپ احسان عباس، بیروت 1993.