جاوهای، زبان ، از خانوادة زبانهای «آسیا و اقیانوسیه» که حدود هفتاد میلیون سکنة جزیرة جاوه، پنجمین و پرجمعیتترین جزیره از سه هزار جزیرة استوایی جمهوری اندونزی، به آن سخن میگویند. از میان 170 زبان مرتبط منطقه، زبانهای مادوری و بالیایی را میتوان نزدیکترین خویشاوندان زبان جاوهای دانست. خویشاوند دیگر آن زبان تاگالوگ است، که در فیلیپین به آن تکلم میشود.[در قرن دوازدهم و سیزدهم، الفبای جاوهای که از الفبایی در جنوب هندوستان گرفته شده است (کتسنر ، ص 260)، برای نوشتن زبان مالایی به کار رفت ( (دایرةالمعارف جهان اسلام آکسفورد) ، ج 3، ص 28). زبانهای سوندایی و مادوری نیز تا قبل از به کارگیری الفبای لاتینی با خط جاوهای نوشته میشدند (کتسنر، ص 261ـ262) ] .در 1324 ش/ 1945، که جمهوری اندونزی رسمیت یافت، زبان اندونزیایی نیز زبان رسمی شد و بهصورت زبان دوم مردم جاوه در آمد. مردم جاوه در خانه، در میان دوستان، در مدرسه، در دفاتر کار، در تجمعات محلی و در مراسم سنّتی به جاوهای سخن میگویند. ایستگاههای رادیویی در مرکز و مشرق جاوه، اخبار و موسیقی محلی و نمایشهای رادیویی و سایر برنامهها را به جاوهای پخش میکنند و اندونزیایی برای مقاصد رسمی بهکار میرود.در دوران استعمار، تحصیلات بالاتر از مقطع ابتدایی به زبانهای بومی در این منطقه میسر نبود، لذا جاوهای هرگز واژههای بومی برای سطوح تحصیلی بالاتر نداشته است. چنین واژههایی معمولاً از زبانهای غربی به اندونزیایی (و به تبع آن به جاوهای) وارد شدهاند. البته اندونزیایی هم تأثیری دائمی بر جاوهای داشته است، هرچند که به نظر میرسد جهت این تأثیر بیشتر معکوس باشد، شاید به این دلیل که شمار گویشوران جاوهای بیشتر است و جاوهایها از توزیع جغرافیایی وسیعتر در اندونزی برخوردارند. با رشد فزایندة اندیشة نوگرایی و غربیشدن در اندونزی، زبان انگلیسی به اصلیترین منبع قرضگیری زبانی در جاوهای بدل شده است. زمانی که جاوهایها واژهای را از زبان بیگانه (از جمله اندونزیایی) قرض میگیرند، آن را با نظام ساختواژی خود سازگار میکنند، از اینرو، واژهای انگلیسی چون propaganda (تبلیغ) در این زبان، اشتقاقی بهصورت mropagandakakإ (بهنفع چیزی تبلیغ کردن) مییابد.1) جامعهشناسی زبان جاوهای. لایههای اجتماعی مبتنی بر اصل و نسب، روابط خویشاوندی، ثروت، زمینداری، شغل، تحصیلات و در سطحی پایینتر، سن و جنسیت، مفاهیم عمیقی در درون فرهنگ جاوهای هستند. این لایهها خود را در زبان بهصورت نظامی از سطوح گفتاری نشان میدهند، به این معنا که بدون در نظر گرفتن موقعیت اجتماعی افراد عملاً نمیتوان به جاوهای سخن گفت. نشانههای اصلی این سطوح، تفاوت در واژگان و لحن گفتار است. مورد دوم حالت «پالوده/ پالایششده» (نرم و ملایم و یکنواخت) تا حالت «خشن» (بلند و نخراشیده و سریع، همراه با اغراق در آهنگ گفتار) را در بر میگیرد. عواملی غیرزبانی چون نوع نشستن، ایستادن، اشاره کردن، چشم گرداندن، خندیدن، راهرفتن و لباس پوشیدن نیز در این زمینه دخیلاند.سطوح گفتار در جاوهای به سه دستة نگوکو (پایین)، کراما (بالا) و مادیا (متوسط) تقسیم میشود. تمایز این سطوح عمدتاً واژگانی است و شامل واژههای کامل و برخی وندها میشود (پوئجوسوئدارمو ، 1968). تنها تمایز نحوی آن است که صورتهای امر مثبت فقط در پایینترین سطوح دیده میشود و در موارد دیگر، جملات امری به صورت جملات درخواستی تلطیف میشوند. هرچه روابط گویندگان رسمیتر باشد، صورت کرامای بیشتری بهکار میرود و رفتارهای غیرزبانی آنها نیز تعریفشدهتر میباشد. نگوکو بنیادیترین و خودمانیترین سطح زبان است که برای سخن گفتن با خود، گفتگو در هنگام خشم، یا به هنگام صحبت با دوستان صمیمی یا کسانی در هر رتبة اجتماعی پایینتر بهکار میرود. شمار واژگان آن به دهها هزار میرسد و شامل کلماتی است که در همة موارد قابل استفادهاند. در حالی که واژگانِ بقیة سطوح محدودند. کراما حدود 850 واژة پرکاربرد دارد. هریک از این سطوح نیز دارای سه زیرشاخة دیگر است که پالایش بیشتر سطوح زبانی را امکانپذیر میسازد.گویندگان زبان جاوهای علاوه بر سطوح گفتاری خاص خود، از واژههای فخیم دیگری نیز استفاده میکنند که کرامااینگیل (کرامای سطح بالا) و مکمل آن از نظر اجتماعی کراماآندهاپ (کرامای متواضعانه) نامیده میشود. این واژهها برای افراد، اعمال و مایملک کسانی به کار میرود که گوینده برایشان احترام قائل است، مثل بزرگان خاندان و افراد سطح بالای جامعه ( priyayi ). 260 واژة کراما اینگیل، که عمدتاً از سنسکریت و جاوهای ادبی کهن گرفته شدهاند، نیز واژههای روزمرهاند. بیستوچند واژة کراماآندهاپ نیز چنین وضعی دارند و برای بیان اعمالی بهکار میروند که نسبت به شخص والامقام صورت میگیرد (مانند دادن، گفتن، ملاقات کردن، همراهی کردن). این واژهها بر تعامل دلالت میکنند، مانند جملات زیر (به جز مورد مربوط به نگوکو):Aku NGEKـKI kancaku buku.«من به دوستم کتابی دادم (نگوکو)».Aku NJAOSI bapakku buku.«من به پدرم کتابی دادم (کراما)».Bapak MARINGI aku buku.«پدرم کتابی به من داد (کراما اینگیل)».اهمیت کاربرد درست سطوح زبان از اینجا معلوم میشود که از نظر جاوهایها، کودکان تا زمانیکه هدایت زبانی خود را در مورد این سطوح بهدست نیاوردهاند (یعنی تا قبل از بلوغ)، هنوز نمیتوانند سخن بگویند (نگوکو: durung bisa basa ؛ برای توضیح بیشتر در بارة جامعهشناسی زبان جاوهای رجوع کنید به کلیفورد گیرتس ، 1960؛ هیلدرد گیرتس، 1960؛ کیلر ، 1987).2) واجشناسی. تا قبل از اینکه دانشمندان هلندی در قرن سیزدهم/ نوزدهم، خط لاتینی را به این منطقه معرفی کنند، زبان جاوهای به خطی مأخوذ از خط جنوب هند نوشته میشد، که برای نگارش متون جاوهایکهن یا «کاوی» سازگار شده بود (قس پیگه ، 1967). اکنون بیشتر، دانشمندان و متخصصان نمایش سایهای، این خط را بهکار میبرند. تعداد کمی از جاوهایها سواد استفاده از این خط را دارند. بههمین جهت، آشنایی باآن امتیاز بزرگی بهشمار میرود. نظام نوشتاریِ لاتینی که اساساً واجی است و اکنون معیار شده، دستکم از اواسط قرن چهاردهم/ بیستم بهکار گرفته شده است. طبق جدیدترین الگوی نگارشی رسمی جاوهای (مصوب 26 آبان 1351/ 17 اوت 972)، خط جاوهای 29 واج همخوان (صامت) و هفت وا که (مصوت) دارد.3) ساختواژه. ساختواژه پیچیدهترین حوزة دستوری زبان جاوهای است. تکواژها یا ریشهاند یا وند. برخی ریشهها واژههای نحوی (گزارهای) هستند و ریشههای دیگر فقط زمانی واژة نحوی میشوند که وندی به آنها افزوده شود. واژههای نحوی بر اساس واژهای که آنها را منفی میکند، دستهبندی میشوند (اسم با dudu مشخص میشود و سایر واژهها با ora ). با وجود این، واژهها اغلب در نتیجة تغییرات واژگانی از گروهی به گروه دیگر منتقل میشوند.فرآیندهای ساختواژی جاوهای سه نوعاند:الف) «ترکیب»، که از طریق مضاعفسازی نخستین هجا، تکرار کل واژه یا تکرار ناقص واژه با تغییر واکه در جزء اول پدید میآید.ب) «تشدید»، که در گفتار غیررسمی برای صفتها بهکار میرود، افراشتن و کشش واکة پایانی کلمه بههمراه افزایش نواخت است.ج) «وندافزایی»، که به چهار صورت است: افزودن پیشوند، پسوند، پیراوند (پیشوند و پسوند) و میانوند. وندها را میتوان هم به ریشههای بسیط و هم به ریشههای مرکّب افزود.4) نحو. کوچکترین جملة کامل دستوری در جاوهای گزارة منفرد است:wis wengi «دیر وقت است»؛ Bom «بمب است!». در نحو این زبان، فاعل اگر بارز باشد، در ابتدای جمله میآید اما غالباً، این ترتیب برعکس است بهویژه در جملات پرسشی یا جملاتی که بر گزاره تأکید دارند:mau. layang nulis sing Aku یعنی «من کسی هستم که آن نامهرا نوشت»نامبرده نامه نوشت کسی که منMesthi kobongإ. یعنی «البته که خواهد سوخت»سوختن آن قطعیتمایز مهم معلوم و مجهول در این زبان بر ساختار جملات آن حاکم است. جفتْ جملههای معلوم و مجهول از عناصر یکسان تشکیل میشوند، اما آرایش واژگانیشان متفاوت است.تفاوت معنایی جملات معلوم و مجهول در تأکید آنهاست. در حالت کلی، ساختهای معلوم بیانگر کل عمل، بدون تأکید بر عنصری خاص، هستند اما در جملات مجهول، نکتة مهم، ارتباط میان نایب فاعل (فاعل جملة مجهول و مفعول مستقیم جملة معلوم) و کاری است که بر آن صورت گرفته است. بهترین معادلهای انگلیسی برای جملات مجهول جاوهای، جملات معلومیاند که تکیه و آهنگ آنها مطابق با تأکیدهای موجود در جملات مجهول جاوهای باشد.واژگان منفرد جاوهای بهلحاظ شمار حالت خاصی ندارند. مفهوم جمع با ابزارهای صرفی مانند دوگانهسازی ، یا با استفاده از حالت اسمی مکانی (یا «دری») که نشاندهندة تکرار عمل است، یا بهلحاظ نحوی بیان میشود، مثل استفاده از padha بهمعنای «همینطور، شبیه این» که بهطور مشخص گزارههای اخباری و امری را جمع میبندد. گاهی از para برای جمع بستن مؤدبانة اسامی، افعال و صفتها استفاده میشود، مانندpara tamu «مهمانان»، کراما: para maos «خوانندگانمان»، یا به طعنه: para botoh «قماربازان» (برای مطالعه در بارة جزئیات ساختار جمله، رجوع کنید به هورن، 1961 و 1963).5) جهتگیریها. آداب مفصّل و با تأنی جاوهای، با شتاب روزگار اواخر قرن بیستم همخوان نیست. علاوه بر این، زبان اندونزیایی همواره در اختیار جاوهایزبانان است و آنان اغلب وسوسه میشوند که برای رهایی از محدودیتها و قید و بندهای مربوط به موقعیت اجتماعی در زبان خود، از آن استفاده کنند. روحیة آزادمنشانة پس از استعمار و سادگی نسبی زبان اندونزیایی، ممکن است نظام سلسله مراتبی زبان جاوهای را کمکم خنثا کند. جالب توجه است که زبان اندونزیایی نیز در این سلسله مراتب خود جایگاهی دارد که جاوهای زبانان در تعاملات افراد با یکدیگر، برای پالایش گفتارشان از آن بهره میگیرند (قس سیگل ، 1986). بهرغم فشارهای موجود، به نظر میرسد که جاوهای یکپارچگی خود را، بهویژه در مناطق روستایی، حفظ کرده، چرا که در روستاها کمتر تحت تأثیر کلانشهرها بوده است.منابع: ] کِنِت کتسنر، زبانهای جهان ، ترجمة رضی هیرمندی، تهران 1376 ش [ ؛Clifford Geertz, The religion of Java , Glencoe, Ill. 1960; Hildred Geertz, The Javanese family: a study of kinshipand socialization , New York 1961; Elinor Clark Horne, Beginning Javanese , New Haven 1961, idem, Intermediate Javanese , New Haven 1963; Ward Keeler, Javanese shadow plays, Javanese selves , Princeton, N. J., 1987; [ The Oxford encyclopedia of the modern Islamic world, ed. John L. Esposito, New York 1995, s.v. "Malay and Indonesian literature" (by Hendrik M. J. Maier)]; Theodore G. Th. Pigeaud, Literature of Java , vol.1: synopsis of Javanese literature, 900-1900 A.D. , The Hague 1967; Soepomo Poedjosoedarmo, Javanese speech levels, Indonesia , 1968; James T. Siegel, Solo in the new order: language and hierarchy in an Indonesian city , Princeton, N. J., 1986.