جالُر/ جالور ، بخش و شهری در ایالت راجستان در شمال هند.1) بخش جالر. در جنوب غربی ناحیة بیابانی ایالت راجستان قرار دارد و تپههایی به ارتفاع حدود هفتصد متردارد. شیب متوسط آن از صخرههای ویندیان و آتشفشانهای مالانی در شمالشرقی شروع و به ماسههای آبرفتی در جنوبغربی میرسد (جانسون ، ذیل مادّه). این بخش ازمغرب و شمال به بخش بارمِر، از شمال شرقی به بخش پالی،از جنوب شرقی به بخش سیروهی و از جنوب به بخش باناسْکانتا (در ایالت گجرات) محدود میشود. بخش جالراز دو زیربخش جالر و بهینمال تشکیل شده و شامل پنجتحصیلِ (معادل دهستان) جالر، آهور، بهینمال، رانیوارا و سانچور است.رود جاوی، از ریزابههای رود لونی ، با جهت غربی ـشرقی قسمتهای شمالی بخش را مشروب میکند و رود خاری، از ریزابههای همان رود، با جهت شمال غربی ـ جنوبشرقی از قسمتهای میانی آن میگذرد. آب و هوای بخش بسیار خشک است ( رجوع کنید به ) اطلس جهانتایمز ( ، نقشة 29).آب این بخش از چاه، رود و سد بانْکْلی تأمین میگردد و در زمینهای آن ارزن، گندم، کنجد، کرچک و پنبه کشت میشود (جانسون، همانجا). در آنجا دانههای روغنی و زیره بیشتر برای صادرات تولید میشود و از صنایع روستایی آن طلاکاری است (همانجا). در این بخش کارخانههای کوچک صنعتیِ تولید چرم، سنگ آهک، سنگ مرمر و ابزارهای کشاورزی فعال است (همانجا).از شهرهای مهم بخش جالر، نیلکانت ، مندولا ، آهور و جالر ( رجوع کنید به ادامة مقاله) در شمال؛ بهینمال، جَهاب، جسونتپورا ، چیتالون، رانیوارا، سانچور و بَکْرا در جنوب، و مورسیم در مغرب است. در جستجویی که در 8 دی 1383 در پایگاه اینترنتی اینوست راجستان صورت گرفت، جمعیت بخش جالر بدون ارائة تاریخ سرشماری، 486 ، 448 ، 1 تن ذکر شده بود. اهالی آن به زبانهای راجستانی و هندویی سخن میگویند (جانسون، همانجا). راهآهن پالنپور * (در استان گجرات) به جودِهْپور * ، و آزادراه بارمر (در استان بارمر) به تاراد (در استان گجرات) از این بخش میگذرد.2) شهر جالر. در دشتی در شمال بخش جالر، در حدود 120 کیلومتری جنوبغربی شهر جودهپور واقع است و رود سُوْکری با جهت شمالغربی ـ جنوبشرقی از آن میگذرد. حداکثر دمای آن در تابستان حدود ْ32، حداقل آن در زمستان حدود ْ7، و میانگین بارش سالانة آن 363 میلیمتر است (جانسون، همانجا).شهر در مسیر راهآهن شهرهای رانیوارا ـ سومداری قرار دارد و از طریق راهآهن با شهرهای آهور و مندولا در شمال و بهینمال و جسونتپورا و رانیوارا در جنوب ارتباط دارد. جمعیت آن در 1383 ش/2004 حدود 500 ، 47 تن بوده است ( ) فرهنگ جغرافیائی جهان ( ، ذیل مادّه).از جمله آثار تاریخی جالر، مسجد ملکشاه ساختة سلطان علاءالدین خَلَجی (حک :666ـ 715)، معابد چین متعلق بهقرن دوم/ هشتم، قلعة جالر ساختة راجپوتهای پرماره درقرن چهارم/ دهم، و یک توپخانه است ( د.اسلام ، چاپ دوم، ذیل مادّه).پیشینه. نام جالر از درخت جال (درخت اراک)، گرفته شده است (جانسون، همانجا؛ نیز رجوع کنید به برهان، ذیل «جال»). از پیشینة آن قبل از اسلام اطلاعی در دست نیست. نام جالر اولین بار در منابع قرن هشتم آمده است و نوشتهاند که در 697، سپاه علاءالدین خلجی، ملقب به اسکندر ثانی، به فرماندهی برادر وی الغبیک، پس از تسخیر گجرات و تخریب بتخانة سومنات و ساختن مسجدی در آنجا، به حوالی قلعة جالر رسید. الغ بیک در حوالی جالر، برای گرفتن خمسِ غنائمی که طوایف همراه او به دست آورده بودند، آنان را با خوراندن نمک و می شکنجه میکرد. طاقت طوایف تمام شد و بعضی از طوایف مغول همراه الغبیگ، معروف به نومسلمان (از جمله طایفة یَلْجق، کسری، بیگی، و تُمغان) برای کشتن وی متحد شدند اما اقدام آنان بینتیجه ماند و مقهور او شدند (فرشته، ج 1، ص 102ـ 103؛ سرهندی، ص 76ـ77).در اواخر 706، سلطان علاءالدین خلجی، پس از فتح قلعة دیوگر (دولتآباد کنونی) و سیوانه، قلعة جالر را تسخیر کرد و آن را به کانیر دیو، راجة جالر، بخشید. کانیر دیو پس از دو ماه سرکشی کرد. سلطان علاءالدین خلجی نیز کنیزی به نام گلبهشت را مأمور فتح جالر نمود. گلبهشت هنگام جنگ بیمار شد و پسرش شاهین به قلعه حمله برد اما کشته شد. سپس کمالالدین کِرْک (گرگ) به امر سلطان علاءالدین خلجی، قلعة جالر را فتح کرد و راجه و خانوادة وی را به قتل رساند (فرشته، ج 1، ص 117ـ 118؛ قس سرهندی، ص 77ـ 78).در 730، ابوالفداء (ص 353) جالر را یکی از شهرهای هند، میان ناگور و نهرواله، بر روی تلی از خاک ذکر کرده است.در 955 جالر یکی از 25 سرکارِ (معادل ناحیه) ملک گجرات بود (علیمحمدخان بهادر، ج 1، ص 20).در 970 میرزاشرفالدین حسین، حاکم صوبة (معادل استان) اَجمیر سرکشی کرد و به جالر رفت و به وسیلة یکیاز غلامان خودبهجاناکبرشاه (حک :963ـ1014) سوءقصد کرد که با شکست مواجه شد (هروی، ج2،ص164ـ167؛ تتوی و دیگران، ص623ـ 624) و در پی آن، با دادن جالر به خاندان فولادیان، خشم اکبرشاه را برانگیخت و زندانی گشت (علاّ می، ج 3، ص 29ـ30).در 981، شورشی در ولایت گجرات برپا شد. اکبرشاه به صوبة جالر رفت و بههمراه لشکر خود مدتی در آنجا ماند ( رجوع کنید بههمان، ج 3، ص 41ـ 46).اکبرشاه در 984، در پی سرپیچی تاج خان جالوری، ترسوخان را به همراه چند گروه به جالر فرستاد و تاجخان تسلیم شد (همان، ج 3، ص 189ـ190). در 986 سرکارِ جالر، جزو صوبة اجمیر شد (علیمحمدخان بهادر، ج 1، ص 28). در اواخر قرن دهم خاندانی از جالر مشهور به پتانهای لوهانی، ایالت پالنپور را به قلمرو خود افزودند ( د. اسلام ، چاپ دوم، ذیل «پالنپور») و در نیمة قرن یازدهم حکمرانان جالر لقب نواب یافتند (همان، ذیل مادّه).در قرن یازدهم، جهانگیرخان (حک : 1014ـ1037) قلعه و ولایت جالر را به بهار، فرزند غزنیخان، داد و به دستور بهار، تصویر درخت خرمای بزرگ و شگفتانگیز جالر را در جهانگیرنامه کشیدند ( رجوع کنید به جهانگیر، ص 201). پس از بهار، به دستور جهانگیرخان تیولداری جالر و صوبهداری گجرات، به قزاقخان باقیبیک ازبک واگذار شد (صمصامالدوله شاهنوازخان، ج 3، ص 88؛ بکّری، ج 2، ص 347).در 1051، شاه جهان (حک : 1013ـ1087) امنیت رااز گوالیار تا انتهای کاتیاوار، که جالر را نیز در بر میگرفت، برقرار کرد (کنبو، ج 2، ص 282ـ283؛ لاهوری، ج 2، ص 231). در 1052، جالر از نظر تقسیمات کشوری به پَرْگَنَه * تبدیلو منصب جاگیرداری آن به مهیسداس راتهور واگذار شد( رجوع کنید به کنبو، ج 2، ص 308؛ لاهوری، ج 2، ص 308). در1057 این منصب را به فرزند وی، رَتَن، دادند (لاهوری،ج 2، ص 684).در 1110، نواب جالر تختگاه خود را به شهر پالنپور منتقل کردند و جالر تا 1335ش/1956 به صورت ایالت مستقل اسلامی باقی ماند ( د. اسلام ، ذیل مادّه). در 1336 ش/ 1957 سراسر هند با تقسیمبندی جدید به شش ناحیه و چهارده ایالت، از جمله ایالت راجستان به مرکزیت شهر جیپور * ، تقسیم شد و جالر بخشی از این ایالت بهحساب آمد (حکمت، ص400).منابع: اسماعیلبن علی ابوالفداء، کتاب تقویمالبلدان ، چاپ رنو و دسلان، پاریس 1840؛ محمدحسینبن خلف برهان، برهان قاطع ، چاپ محمد معین، تهران 1361 ش؛ فریدبن معروف بکّری، ذخیرةالخواتین ، چاپ معینالحق، کراچی 1961ـ1974؛ احمدبن نصراللّه تتوی و دیگران، تاریخ الفی: تاریخ ایران و کشورهای همسایه در سالهای 850 ـ 984 ه ، چاپ علی آلداود، تهران 1378 ش؛ جهانگیر، امپراتور هند، جهانگیرنامه ] یا [ توزک جهانگیری ، چاپ محمد هاشم، تهران 1359ش؛ علیاصغر حکمت، سرزمین هند ، تهران 1337 ش؛ یحییبن احمد سرهندی، تاریخ مبارکشاهی ، چاپ محمد هدایت حسین، کلکته 1931؛ صمصامالدوله شاهنوازخان، مآثرالامراء ، کلکته 1888ـ1891؛ ابوالفضلبن مبارک علاّ می، اکبرنامه ، چاپ آغااحمد علی، کلکته 1877ـ 1886؛ علیمحمدخان بهادر دیوان گجرات، مرآت احمدی ، چاپ عبدالکریمبن نورمحمد و رحمةاللّهبن فتح محمد، چاپ سنگی بمبئی 1306ـ1307؛ محمدقاسمبن غلامعلی فرشته، تاریخ فرشته، یا، گلشن ابراهیمی ، چاپ سنگی لکهنو 1281؛ محمدصالح کنبو، عمل صالح، الموسوم به شاهجهان نامه ، ترتیب و تحشیة غلام یزدانی، چاپ وحید قریشی، لاهور 1967ـ1972؛ عبدالحمید لاهوری، بادشاهنامه ، چاپ کبیرالدین احمد و عبدالرحیم، کلکته 1867ـ 1868؛ نقشة راهنمای هند ، مقیاس 000 ، 000 ، 4:1، تهران: گیتاشناسی، ] بیتا. [ ؛ احمدبن محمد مقیم هروی، طبقات اکبری ، چاپ بی.دی و محمد هدایت حسین، کلکته 1927ـ ] 1935 [ ؛EI 2 , s.vv. "Dja ¦lor" (by J. Burton-Page), "Pa ¦la ¦npur" (by C.C. Davies); Invest Rajasthan , 17 Dec. 2004. [Online]. Available:http//www.investrajasthan.com//about/ja12819.htm. [28 Dec. 2004]; B. L. C. Johnson, Geographical dictionary of India , New Delhi 2002; States atlas of India , ed. S. Muthiah and P. Poovendran, Delhi: Indian Book Depot, Map House, 1990; The Times atlas of the world , London: Times Books, 1985; The World gazetteer: current population figures for cities, towns and Places of all countries , 20 July 2004. [Online]. Available: http://www.world-gazetteer. com/fr/fr-in htm. [10 Dec. 2004]; World travel map: Indian Subcontinent , scale 1:4 , 000 , 000, Edinburgh: Bartholomew, 1977.