ثناءاللّه پانیپتی رجوع کنید به پانیپتی، ثناءاللّهNNNNثناییفراهانی رجوع کنید به قائممقام فراهانی، میزراعیسیNNNNثنایی مشهدی ، خواجهحسین، قصیدهسرای قرن دهم، متخلص به ثنایی (قس بلیانی، ص 126 پ که آن را ثباتی آورده است). وی در مشهد به دنیا آمد (فخرالزمانی، ص 198؛ گوپاموی، ص 133)، ولی امین احمد رازی (ج2، ص 794) نام او را جزو شاعران نیشابور آورده است (خلیل، ج 1، ص 152). نام پدرش غیاثالدین علی (فخرالزمانی، همانجا) یا عنایت (آذر بیگدلی، ص 88) ضبط شده که ظاهراً تصحیف شدة غیاث است. پدرش بزاز بود (فخرالزمانی؛ آذر بیگدلی، همانجاها). از زندگی ثنایی اطلاعی در دست نیست، همین قدر میدانیم که در جوانی شعر نمیگفت ولی بعدها بر اثر دیدن رؤیایی به شاعری روی آورد (فخرالزمانی، ص198ـ199). در همان ابتدای شاعری مشهور شد و تحت حمایتِ حاکم مشهد، سلطان ابراهیم میرزا صفوی متخلص به جاهی، قرار گرفت (اسکندرمنشی، ج 1، ص181ـ182؛ خلیل، همانجا) و چند قصیده و یک ساقینامه در مدح او سرود و به او تقدیم کرد ( رجوع کنید به ثناییمشهدی، ص11ـ14،68ـ70،156ـ157). گاه سلطان مطلعها و قصیدههایی به او پیشنهاد میکرد تا وی از آنها استقبال کند (فخرالزمانی، ص 201ـ203). وی در دربار سلطان ابراهیم با میرزا احمد ولی دشتبیاضی و میرزا قلی مِیْلیهروی (متوفی 983)، شاعران دربار، مباحثه و محاجه داشت (خلیل، همانجا).ثنایی سالها، در سفر و حضر، ملازم سلطان ابراهیم بود. پساز کشته شدن او در 984، برای پیوستن به دربار شاه اسماعیل ثانی (حک : 984ـ 985) به قزوین رفت و قصیدهای در تهنیت جلوس او سرود ( رجوع کنید به ثناییمشهدی، ص 6ـ 18)، لیکن شاه اسماعیل، به تصور اینکه شاعر این قصیده را برای سلطان ابراهیم سروده بوده است، بر او خشم گرفت و ثنایی از ترس به هند گریخت (فخرالزمانی، ص 204ـ205 ؛ بداؤنی، ج3، ص 144؛ انصاری کازرونی، ص 40). علی ابراهیم خلیل در تذکرة صحف ابراهیم (همانجا) این نکته را نادیده گرفته و گفته است که وی به سبب زیادهطلبی به هند رفت.ثنایی در هند به دربار جلالالدین اکبر (حک : 963ـ1014) راه یافت (فخرالزمانی، ص 205؛ عبدالرشید، ص 105) و در قصایدی او را ستود ( رجوع کنید به ثنایی مشهدی، ص 79) ولی حکیم دربارِ جلالالدین اکبر، ابوالفتح مسیحالدین گیلانی، که پیشرفت شاعران دربار منوط به حمایت او بود، از وی حمایت نکرد و ثنایی در قصیدهای رنجیدگیاش را بیان نمود (گوپاموی، ص 133؛ نیز رجوع کنید به ثناییمشهدی، ص 35). به روایتی دیگر، ثنایی در هند کارش رونق یافت و تحت حمایت مسیحالدین گیلانی قرار گرفت، چنانکه گیلانی را مدح کرده است (ثناییمشهدی، ص 39ـ41، 63ـ 68؛ خلیل، همانجا). ثنایی، همچنین در هند در شمار ستایشگران میرزا عبدالرحیم * خانخانان، سپهسالار هندی (متوفی 1036)، در آمد ( رجوع کنید به ثناییمشهدی، ص 92ـ93) و پاداش و انعام فراوان گرفت. وی در آنجا با عرفی شیرازی * و شیخ فیضی دکنی * مناظره داشت (خلیل، همانجا).ثنایی در 995 (فخرالزمانی، همانجا) یا 996 (خلیل، ج 1، ص 153) در لاهور وفات کرد و در همانجا به خاک سپرده شد. پس از چندی خواهرزادهاش، میرمحمدباقرطوسی متخلص به باقر، استخوانهای او را به آستان متبرک امام رضا علیهالسلام منتقل کرد. نظیری نیشابوری (متوفی 1022) ترکیببندی در رثای او سروده است ( رجوع کنید به ص 479ـ483).آوردن الفاظ غریب و معانی دقیق، ثنایی را از شاعران همدورهاش متمایز کرده است (اوحدی بلیانی، گ 126 پ؛ انصاری کازرونی، همانجا). بیشتر اشعار او به شرح و تفسیر احتیاج دارد (صادقیافشار، ص 149)، شاید از همین روست که برخی اشعارش را بیمعنا تلقی کردهاند (همانجا؛ اسکندر منشی، ج 1، ص 182؛ آذر بیگدلی، ص 88).به نظر برخی، ثنایی معلومات گستردهای نداشته است؛ از اینرو، در اشعارش معانی بلند، همچون توحید و موعظه و معارف و نصیحت، وجود ندارد. بر اشعار او نوعی عامیگری حاکم است (بداؤنی، ج 3، ص 144؛نفیسی، ج 1، ص 416). لفظ و معنی در شعرش برابر نیست و معانی بلند را در قالب الفاظ سست آورده است (صادقیافشار، همانجا؛ بداؤنی، ج 3، ص 145؛ فخرالزمانی، ص 314). ثنایی در سبک شعر زمان خود نوآوریهایی داشته است و این نکته از جملاتی چون «از رسوم شاعران خود را بر کنار کشیده» (امیناحمد رازی، ج 2، ص 794) و «طرزش آمیزش بین طرز قدما و متأخرین بود» (خلیل، ج 1، ص 152) استنباط میشود.اشعارش در ایران و هند، حتی پیش از سفرش به هند، مشهور بود؛ در مجالس شعرش را به تبرک میخواندند و همه به استادی او اقرار داشتند (بداؤنی، ج 3، ص 144؛ انصاریکازرونی، ص 40).از ثنایی آثاری بر جا مانده است از جمله دیوان او مشتمل بر قصایدی در مدح امام رضا علیهالسلام ( رجوع کنید به ثنایی مشهدی، ص 79ـ 81 ، 137ـ 138) و امام علی علیهالسلام ( رجوع کنید به همان، ص 99ـ100). در بیشتر قصایدش که مردّف است، بیش از دیگر اشعارش آرایههای ادبی، از جمله تشبیه و تلمیح، دیده میشود (انصاریکازرونی، همانجا) اما غزلهایش خالی از نوآوری است؛ اثر دیگر او مثنوی باغ ارم یا سداسکندر ، داستان ناتمام لشکرکشی اسکندر تا ماجرای کشته شدن داراست و در بحر متقارب مثمن محذوف سروده شده است و تنها شباهتش با اسکندرنامة نظامی، آوردن ساقینامههای دو یا سه بیتی در پایان هر داستان است (برای نمونه رجوع کنید به ثنایی مشهدی، ص 251، 263، 355 و جاهای دیگر)؛ اثر دیگرش ساقینامه نیز در همان بحر سروده شده و در اواسط آن به مدح حضرت علی علیهالسلام ( رجوع کنید به همان، ص 314ـ316) و در پایان به مدح ابراهیممیرزا پرداخته که بیت پایانی آن دارای صنعت حسنِ طلب است ( رجوع کنید به ص 316ـ 318). نسخهای از دیوانش، به شمارة 5024، در کتابخانة ملی ملک، در بر دارندة همة آثار اوست. نسخهای دیگر از دیوانش، شامل قصاید و غزلیات و رباعیات، به شمارة 927 ، 7، در کتابخانة مرکزی دانشگاه تهران موجود است که در سدة یازدهم و دوازدهم به خط نستعلیق کتابت شده، ولی ساقینامه و اسکندرنامه در آن نیست.از آثار ثنایی نسخههای خطی بسیاری در کتابخانههای جهان موجود است (برای دیوان ثنایی رجوع کنید به منزوی، ج 3، ص 2263؛ همچنین برای نسخههای ساقینامه رجوع کنید به همان، ج 4، ص 2864ـ 2865 و برای نسخههای اسکندرنامه رجوع کنید به همان، ج 4، ص 2632ـ2633).منابع: لطفعلیبن آقاخان آذربیگدلی، آتشکدة آذر ، چاپ جعفرشهیدی، چاپ افست تهران 1337 ش؛ کارل هرمان اته، تاریخ ادبیات فارسی، ترجمه با حواشی رضازادهشفق، تهران 1351 ش؛ اسکندرمنشی؛ محمدحسنبن علیاعتمادالسلطنه، مطلعالشمس ، چاپ سنگی تهران 1301ـ1303، چاپ تیمور برهان لیمودهی، چاپ افست تهران 1362ـ1363 ش؛ امیناحمدرازی، تذکرةهفتاقلیم، چاپ محمدرضا طاهری (حسرت)، تهران 1378 ش؛ ابوالقاسمبن ابیحامد انصاریکازرونی، مرقوم پنجم کتاب سلّم السّموات: در شرح احوال شعرا و چکامهسرایان و دانشمندان، چاپ یحیی قریب، تهران 1340 ش؛ تقیالدین محمدبن محمد اوحدی بلیانی، عرفاتالعاشقین ، نسخة عکسی از نسخة خطی موجود در کتابخانة ملک، ش 5324؛ عبدالقادربن ملوک شاه بداؤنی، منتخبالتواریخ ، تصحیح احمدعلی صاحب، چاپ توفیق ه . سبحانی، تهران 1379ـ1380 ش؛ حسینبن محمد ثنایی مشهدی، دیوان ، نسخة خطی کتابخانة ملی ملک، ش 5024؛ علیابراهیم خلیل، تذکرة صحف ابراهیم، نسخة عکسی موجود در کتابخانة مرکزی دانشگاه تهران، ش 2974؛ صادق صادقیافشار، تذکرة مجمعالخواص ، ترجمة عبدالرسول خیامپور، تبریز 1327 ش؛ عبدالرشید، تذکرة شعرای پنجاب ، لاهور 1981؛ عبدالنبیبن خلف فخرالزمانی، تذکرة میخانه ، چاپ احمد گلچین معانی، تهران 1362 ش؛ محمد قدرتاللّه گوپاموی، کتاب تذکرة نتائج الافکار ، بمبئی 1336 ش؛ منزوی؛ محمدحسین نظیری، دیوان، چاپ محمدرضا طاهری (حسرت)، تهران 1379 ش؛ سعید نفیسی، تاریخ نظم و نثر در ایران و در زبان فارسی تا پایان قرن دهم هجری ، تهران 1363 ش.