ثعلبةبن حاطِب انصاری ، صحابی پیامبر، که در غزوة بدر و احد شرکت داشت (ابنسعد، ج 3، قسم 2، ص 32؛ ابنعبدالبرّ، ج 1، ص 210). تاریخ تولد و وفات وی معلوم نیست. برخی وفاتش را در زمان خلافت عمر و برخی دیگر در دورة عثمان ذکر کردهاند ( رجوع کنید به طبری، ج 10، ص 190؛ ابنعبدالبرّ، همانجا؛ طوسی، ص 11؛ ابناثیر، ج 1، ص 237).به نوشتة مفسران، آیات 75 و 76 سورة توبه در شأن وی نازل شده است ( رجوع کنید به طبری؛ طبرسی، ذیل همین آیهها). ثعلبه بارها از پیامبر خواسته بود تا برای افزونی ثروتش دعا کند، اماپیامبر امتناع میکرد تا اینکه ثعلبه با پیامبر پیمان بست که اگر خداوند مالی نصیبش کند، حق فقیران و مستمندان را بپردازد. پیامبر دعا کرد و گوسفندان ثعلبه زیاد شد تا آنجا که وی ناگزیر برای نگهداری آنها به خارج از مدینه منتقل شد، ازاینرو دیگر نتوانست در نماز جماعت شرکت کند و تنها در نماز جمعه حاضر میشد، اما به مرور زمان آن را نیز ترک کرد. با نزول آیة 103 سورة توبه و واجب شدن زکات، پیامبر دو تن را برای گرفتن زکات نزد ثعلبه فرستاد، اما وی از پرداخت آن خودداری کرد و آن را جزیه دانست. این امر سبب آزردگی رسول خدا شد، در این هنگام آیات مذکور نازل شدند. ثعلبه چون شنید که در بارة او آیه نازل شده است، با صدقات نزد پیامبر رفت، اما آن حضرت صدقهاش را نپذیرفت و فرمود که خداوند مرا از پذیرش صدقه از تو منع کرده است. نقل شده است که ثعلبه، پس از وفات پیامبر، زکات اموالش را نزد خلفا برد، آنان به پیروی از پیامبر زکات او را نپذیرفتند (طبری، همانجا؛ طبرسی، ج 5، ص 81 ـ82)، ازاینرو قَتادةبن دِعامه (محدّث نامدار قرن دوم) و سعیدبن جُبَیر (فقیه تابعی، اواخر قرن اول)، ثعلبه را «مانعالصدقه» خواندهاند. مقریزی (ج 1، ص 453، 480، 482) ثعلبه و چهار تن دیگر را از اصحاب مسجد ضِرار و در زمرة منافقان ذکر کرده است.منابع: ابناثیر، اسدالغابة فی معرفة الصحابة ، قاهره 1280ـ1286، چاپ افست بیروت، ] بیتا. [ ؛ ابنسعد (لیدن)؛ ابنعبدالبرّ، الاستیعاب فی معرفةالاصحاب ، چاپ علیمحمد بجاوی، قاهره ] 1380/ 1960 [ ؛ طبرسی؛ طبری، جامع ؛ محمدبن حسن طوسی، رجالالطوسی ، نجف 1380/ 1961؛ احمدبن علی مقریزی، امتاع الاسماع ، ج 1، چاپ محمودمحمد شاکر، ] قاهره [ : لجنةالتألیف و الترجمة و النشر، ] بیتا. [ .