ثعالبی، عبدالرحمان بن محمد، کنیهاش ابوزید، مفسر، محدّث و فقیه مالکی الجزایری در قرن نهم. چون نسبت او را به جعفربن ابیطالب رساندهاند و اهل الجزایر نیز بوده است، او را جعفری و الجزایری هم خواندهاند ( رجوع کنید بهغزی، ج 2، ص 56؛ جیلالی، ج 2، ص 272). ولادتش را بین 786ـ 788 ذکر کردهاند ( رجوع کنید به تُنبُکتی، ص260؛ جیلالی، همانجا؛ د. اسلام ، چاپ اول، ذیل «ثعالبی»). ثعالبی در 802 برای کسب دانش به بِجایه * رفت. در 809 به تونس و از آنجا به مصر سفر کرد (تنبکتی، ص 258؛ وزیر، ج 1، ص 612؛ جیلالی، همانجا) و در مصر کتاب بخاری در حدیث و مختصر احیاءالعلوم غزالی را نزد بزرگان و مشایخ حدیث فرا گرفت (تنبکتی، همانجا). سپس عازم حج شد و در بازگشت، بار دیگر به مصر و از آنجا به تونس رفت (جیلالی، همانجا). اهل علم از دانش وی در حدیث بهرة فراوان بردند و او را آیتی در علم حدیث میدانستند (تنبکتی، ص 259؛ کتانی، ج 2، ص 732). وی پس از یک سال توقف در تونس، به الجزایر بازگشت و تا پایان عمر به تعلیم و نشر دانش پرداخت (جیلالی، همانجا).ثعالبی در زهد و پارسایی شهره بود و از مشایخ طریقت و تصوف به شمار میآمد. وی بهسبب گرایشهای زاهدانهاش، منصب قضا را، که به اجبار پذیرفته بود، رها کرد (همانجا؛ نُوَیهِض، 1409، ج 1، ص 276؛ نیز رجوع کنید بهسعداللّه قماری، ج 1، ص 56 ـ60). به گفتة یکی از شاگردانش، دیانت وی بر علمش غالب شده بود (تنبکتی، ص 258). ابوالقاسم سعداللّه قِماری (ج 1، ص 49، 91ـ92)، ثعالبی را از بزرگترین زاهدان و عالمان الجزایر در قرن نهم دانسته و پس از بیان جایگاه و تأثیر ثعالبی در تاریخ تصوف در سرزمین مغرب، اهمیت وی را معلول سه عامل دانسته است: شخصیت علمی وی که مطابق شواهد تاریخی در تعلیم و تربیت شاگردان، موفق بوده است؛ آثار وی در تصوف؛ و زاویهای که در کنار مرقدش بنا شد و از همان آغاز میعادگاه صوفیان و اهل دل بود.برخی از مشایخ و استادان ثعالبی عبارتاند از: ابوالقاسم عبدالعزیزبن موسی عبدوسی (متوفی 837)، محمدبن احمد تِلِمسانی، نوادة ابنمرزوق خطیب (متوفی 781)، مشهور به ابن مَرزوقِ حفید (متوفی 842)، ولیّالدین احمدبن عبدالرحیم عراقی (متوفی 826)، ابوالقاسمبن احمد بُرزُلی * ، و عیسیبن احمد غَبرینی (متوفی 815؛ سخاوی، ج 4، ص 152؛ تنبکتی، ص 259؛ کتانی، ج 2، ص 732ـ733).برخی از شاگردان وی این اشخاص بودهاند: محمدبن محمد فرزند ابنمرزوق حفید معروف به ابنمرزوقِ کَفیف (متوفی 901)، محمدبن یوسف سَنوسی * (متوفی 895) و محمدبن عبدالکریم مَغیلی * (متوفی 909؛ تنبکتی، ص 260؛ وزیر، ج 1، ص 614؛ ثعالبی، ج 1، مقدمة مصحّحان، ص 25ـ34).به نوشتة سخاوی (همانجا)، ثعالبی در اواخر 875 یا اوایل 876 درگذشته، اما بر اساس نوشتة حک شده بر روی سنگ قبر او، سال وفاتش 873 است ( د. اسلام ، همانجا).آثار ثعالبی بیش از نود عنوان و شامل موضوعات گوناگونی از جمله قرآن، حدیث، فقه، ادبیات و تصوف است ( رجوع کنید به نویهض، 1971، ص 89). مهمترین کتاب ثعالبی، الجواهرالحسان فی تفسیرالقرآن ، تفسیر کاملی از قرآن کریم و در اصل خلاصهای از تفسیر المحرر الوجیز فی تفسیرالکتاب العزیز ، اثر ابنعطیه * اندلسی (متوفی 546)، است که ثعالبی نکاتی را به آن افزوده است؛ چنانکه غزی این تفسیر را اختصار تفسیر ابنعطیه نامیده (ج 2، ص560) و ذهبی (ج 1، ص 251) آن را گردآوری آرای پیشینیان دانسته است. ثعالبی، به گفتة خودش در مقدمة کتاب (ج 1، ص 117)، برای نگارش این تفسیر از حدود صد کتاب بهره برده است. التفسیرالکبیر فخررازی در زمرة این کتابها است اما ثعالبی در مقدمه، به استفاده از آن تصریح نکرده، گرچه در کتاب بارها سخنان فخررازی را ذکر کرده است (برای نمونه رجوع کنید بهج 1، ص 197، 330، 340، 416، ج 2، ص 19، 65، 392، ج 3، ص 14، 96، 166).ثعالبی برای پرهیز از خطا در نقلقولها، عین سخنان نویسندگان را آورده و برای برخی کتابها علامت اختصاری به کار برده است. او پس از ذکر هر آیه، نکات دستوری و لغوی آن را آورده و در این زمینه عموماً از آرای صفاقسی (متوفی 743)، ابوحیّان نحوی (متوفی 745) و ابوالبقاء عکبری (متوفی 616) بهره گرفته است. سپس به بیان معنای آیه و تفسیر آن پرداخته و روایات متعلق به آیه را ذکر کرده است. منابع ثعالبی در این زمینه عموماً تفسیر طبری ، کتب صحاح و سنن و مستدرک حاکم نیشابوری است. او روایات را بدون ذکر سلسلة سند آورده (ذهبی، همانجا) با اینهمه، در آوردن روایات معتبر دقت فراوان کرده و پس از ذکر احادیث ضعیف، از بیاعتمادی خود به آنها سخن گفته است (برای نمونه رجوع کنید به ج 3، ص 102ـ103، ج 4، ص 129ـ133، 247).ثعالبی در تفسیر خود به اختلاف قرائات نیز پرداخته و منبع اساسی وی در این باره، تفسیر ابنعطیه بوده است. علاوه بر این به مسائل کلامی، فقهی و اصولی نیز پرداخته است. روش وی در تفسیر آیات اختصار و ایجاز است، به طوری که از تفسیر بخشهایی از آیات که ضروری نمیدانسته، صرفنظر کرده و مسائل بحثانگیز و مورد نزاع را نیز به میان نیاورده است ( رجوع کنید بهتنبکتی، ص260؛ ذهبی، ج 1، ص 252).تألیف این تفسیر در 15 ربیعالاول 833 به پایان رسیده است ( رجوع کنید بهثعالبی، ج 5، ص 643؛ سعداللّه قماری، ج 1، ص 121).الجواهرالحسان فی تفسیرالقران نخستین بار در 1323/ 1905 بهکوشش و تحقیق محمدبن مصطفیبن خوجه در الجزایر چاپ شد.روضة الانوار و نزهة الاخیار اثر دیگر اوست که چکیدة حدود شصت کتاب فقهی است. تنبکتی (ص 259) آن را گنجینهای از کتابها دانسته است. علاوه بر این، ثعالبی از کتابهای خود و نیز کتابهای دیگران در علم حدیث که به دستش رسیده و از آنها روایت کرده، فهرستی با عنوان غنیمة الواجد و بغیة الطالب الساجد فراهم آورده است. این فهرست غالباً از طریق ولیالدین عراقی در سال 817 روایت شده است (کتانی، ج 2، ص 733).کحّاله (ج 5، ص 192) کتاب نفائس المرجان فی قصص القرآن را نیز از آثار ثعالبی شمرده اما شواهد نشان میدهدکه مؤلف آن صفیالدین احمد موصلی است ( رجوع کنید به بغدادی، ایضاح المکنون ، ج 2، ستون 663؛ نیز برای اطلاع از آثارثعالبی رجوع کنید بههمو، هدیةالعارفین ، ج 1، ستون 532ـ533؛جیلالی، ج 2، ص 274ـ275؛ ثعالبی، ج 1، همان مقدمه، ص 37ـ 38).منابع: اسماعیل بغدادی، ایضاحالمکنون ، ج 2، در حاجیخلیفه، ج 4؛ همو، هدیةالعارفین ، ج 1، در حاجیخلیفه، ج 5؛ احمدبابابن احمد تنبکتی، نیلالابتهاج بتطریز الدّیباج ، چاپ عبدالحمید عبداللّه هرامة، طرابلس 1398/1989؛ عبدالرحمانبن محمد ثعالبی، تفسیر الثعالبی المسمی بالجواهر الحسان فی تفسیرالقرآن ، چاپ علیمحمد معوض و عادل احمدعبدالموجود، بیروت 1418/1997؛ عبدالرحمان جیلالی، تاریخالجزائرالعام ، بیروت 1403/1983؛ محمدحسین ذهبی، التفسیر والمفسّرون ، بیروت 1407/1987؛ محمدبن عبدالرحمان سخاوی، الضوءاللامع لاهل القرن التاسع ، قاهره: دارالکتاب الاسلامی، ] بیتا. [ ؛ ابوالقاسم سعداللّه قماری، تاریخالجزائر الثّقافی ، بیروت 1998؛ محمدبن عبدالرحمان غزی، دیوانالاسلام ، چاپ کسروی حسن، بیروت 1411/1990؛ محمد عبدالحیبن عبدالکبیر کتانی، فهرسالفهارس و الاثبات ، چاپ احسان عباس، بیروت 1402/1982؛ عمررضا کحّاله،معجمالمؤلفین ، دمشق 1957ـ1961، چاپ افست بیروت ] بیتا. [ ؛ عادل نویهض، معجم اعلامالجزائر من صدرالاسلام حتی منتصف القرن العشرین ، بیروت 1971؛ همو، معجمالمفسرین: من صدرالاسلام حتی العصر الحاضر ، بیروت 1409/1988؛ محمدبن محمدوزیر، الحلل السّندسیة فیالاخبار التونسیة ، چاپ محمد حبیب هیله، بیروت 1985؛EI 1 , s.v. "Al-Tha ـ a ¦lib ¦. 3: ـ Abd al-Rah ¤ma ¦n b. Muh ¤ammad" (by C. Brockelmann).