ثاوُفِرَسطُس (تئوفراستس / ثئوفراستوس)، فیلسوف و دانشمند یونانی در سدة چهارم و سوم پیش از میلاد. نام وی در منابع اسلامی بهصورت ثاوفرسطیس و ثاوفریسطس و ثافرطوس و ثافرطیس نیز آمده است ( رجوع کنید بهشهرستانی، ج 2، ص 147؛ ابنعبری، ص 55 ؛ صدرالدین شیرازی، 1378 ش، ص 19، پانویس 16؛ همو، 1337 ش، سفر دوم، ج 2، ص 214). در 372 ق م در ارسوس ، شهری در جزیرة لِسبوس، بهدنیا آمد. در جوانی به آتن رفت و به روایتی مدتی شاگرد افلاطون شد ( زندگینامة علمی دانشوران ، ذیل Theophrastus" " ؛ نیز رجوع کنید بهصدرالدین شیرازی، 1337 ش، همانجا). سپس به شاگردی ارسطو در آمد و در 342 ق م همراه او به مقدونیه رفت. پس از بازگشت ارسطو به آتن در 335 ق م، با او همخانه شد و درمدرسة او به تحصیل پرداخت ( ) دایرةالمعارف فلسفة راتلیج ( ؛ ) دایرةالمعارف فلسفه ( ، ذیل Theophrastus" " ). ارسطو پیش از مرگ، ثاوفرسطس را به جانشینی خود و سرپرستی فرزندش گماشت. ثاوفرسطوس در 323 قم سرپرست مدرسة مَشّائی شد و تا مرگ خویش در 287 ق م این سمت را به عهده داشت (ابوسلیمان سجستانی، ص176؛ ابنندیم، ص312؛ قفطی، ص32ـ33؛ ) دایرةالمعارف فلسفة راتلیج ( ، همانجا). در منابع اسلامی او را خواهرزادة ارسطو (ابنندیم، همانجا؛ ابنابیاصیبعه، ص 106)، برادرزاده (ابنعبری، همانجا) و خالهزادة او (مسعودی، ص 121) ذکر کردهاند.ثاوفرسطس به موضوعات مورد علاقة ارسطو پرداخت، و در بسیاری موارد، از جمله در بارة مکان و عقل، آرای او را نقد یا تکمیل کرد. کارهای او در بعضی رشتههای علمی، مثل گیاهشناسی، و نوشتههایش در تاریخ فلسفه از این حد فراتر رفته است و بر همین اساس او را پدر گیاهشناسی و پیشرو فن عقایدنگاری دانستهاند (بریه ، ج 1، ص 324). نوشتههای او در بارة عقاید فیلسوفان طبیعی هنوز هم از منابع مهم تاریخ فلسفه است ( رجوع کنید به شرف خراسانی، ص 89ـ90). وی بیش از ارسطو به استقرا و تجربه در طبیعیات توجه داشت و سیر تحقیقات مدرسة مشّائی را تا حدی به سوی گسترش پژوهشهای تخصصی در علوم طبیعی کشاند (بریه، همانجا). روحیة جزئینگری او در پژوهشهایش در بارة تاریخ سیاسی، ادبیات، نجوم، ریاضیات و موسیقی پیداست ( رجوع کنید به گمپرتس ، ج 3، ص 1726، 1742ـ1743).دیوگنس لائرتیوس حدود دویست اثر از آثار ثاوفرسطس را در موضوعات مختلف بر شمرده، اما آثار باقیمانده از او بسیار کمتر از اینهاست ( ) دایرةالمعارف فلسفة راتلیج ( ، همانجا). بعضی آثار او تنها از طریق ترجمههای عربی و لاتینی آنها در دست است (برای فهرست آثار او در زبانهای اروپایی رجوع کنید به) دایرةالمعارف فلسفه ( ؛ ) دایرةالمعارف فلسفة راتلیج ( ، همانجاها). در جهان اسلام این آثار را از ثاوفرسطس میشناختند: 1) کتاب مابعدالطبیعة ، ترجمة یحییبن عدیّ از سریانی؛ 2) کتاب النفس ؛ 3) کتاب الادب ؛ 4) کتاب الادلّه ؛ 5) کتاب الاحجار ؛ 6) کتابالمسائلالطبیعیه ، ترجمة ابوالخیر حسنبن سوار (ابنخَمّار) از سریانی؛ 7) کتاب الحس و المحسوس ، در چهار مقاله ترجمة ابراهیمبن بَکّوس عَشّاری؛ 8) کتاب اسبابالنبات ، در شش جزء ترجمة همو؛ 9) کتاب الی دمقراط فیالتوحید ؛ 10) تفسیر قاطیغوریاس (بعضی در انتساب تفسیر قاطیغوریاس به وی تردید کردهاند، بعضی از انتساب نادرست خود قاطیغوریاس به وی خبر دادهاند)؛ 11) تفسیر باری ارمینیاس ؛ 12) کتاب الا´ثار العُلْویة (ابنندیم، ص 312؛ قفطی، ص 107، 164؛ ابنابیاصیبعه، ص 106). اصل یونانی کتاب الا´ثارالعلویة در دست نیست. در 1353 بخش نخست ترجمة عربی آن در زمرة رسائل ابنسینا و با عنوان فی ذکر اسبابالرعد در حیدرآباد دکن چاپ شد. فؤاد سزگین در 1363 ش/ 1984 متن کامل آن را در مجلة تاریخ علوم العربیة والاسلامیة چاپ تصویری کرد.برخی آثار ثاوفرسطس در علوم طبیعی، در عالم اسلامی شناخته شده بودند. کتاب الاحجار او در بارة کانیشناسی منبع بعضی آثار اسلامی قرار گرفت. کتاب او نخستین کتاب علمی در این موضوع است. او در این کتاب به طبقهبندی سنگها، توصیف جواهر، منشأ و کاربرد کانیها، شرح تکوین سنگوارهها و فرآیند تجزیة شیمیایی سنگها توجه کرده است ( زندگینامة علمی دانشوران ، همانجا). او تنها فیلسوف دورة باستان است که به گیاهشناسی پرداخته و در قرون وسطا و دورة رنسانس کارهایش مرجع عمدة مطالعات دارویی و گیاهشناسی بوده است ( رجوع کنید بهگمپرتس، ج 3، ص 1722ـ1730؛ ) دایرةالمعارف فلسفة راتلیج ( ، همانجا).در اخلاق، اثری بهنام ) سیرتها ( از ثاوفرسطس باقی مانده است که بیشتر ناظر به وصف رفتارهاست تا وضع هنجارهای اخلاقی. نظریة اخلاق او مبتنی است بر نظریة اعتدال ارسطو (گمپرتس، ج3، ص1732، 1736،1747) اما از ویژگیهای فکر او در این زمینه، عقیده به خویشاوندی روحی و جسمی میان انسانها و میان انسان و حیوان است (بریه، ج 1، ص 325). وی بر همین اساس با قربانی کردن حیوانات و خوردن گوشت آنها مخالف بود (کاپلستون ، ج 1، ص 422). ثاوفرسطس، بر خلاف بیشتر فیلسوفان پیش از خود، از جمله استادش ارسطو، اعتقادی به برتری یونانیان بر اقوام دیگر نداشت و از این جهت به دیدگاه کلبیان و رواقیان نزدیک بود (گمپرتس، ج 3، ص 1746؛ ) دایرةالمعارف فلسفة راتلیج ( ، همانجا).آرای ثاوفرسطس در فلسفة نظری بیشتر به نقد فیلسوفان پیشین، از جمله ارسطو و افلاطون، مربوط میشود. مابعدالطبیعة او، که تا حد زیادی ارسطویی است، مبتنی است بر عقیده به مبدأ واحد. البته او در نظریة محرک اول و کاربرد علت غایی در شناخت عالم تردید دارد. از آرای خاص او اعتقاد به جواز حرکت در همة مقولات است ( ) دایرةالمعارف فلسفه ( ؛ زندگینامة علمی دانشوران ، همانجاها). چهرهای که مسلمانان از ثاوفرسطس در فلسفه میشناختند، بیشتر شاگرد و همرأی ارسطو بوده و به تشکیکهای او در مسائل مابعدالطبیعی توجهی نشده است. البته رازی در کتاب الشکوک (ص 2) گفته که ثاوفرسطس در منطق اشکالاتی بر ارسطو وارد آورده است. ابنسینا نیز در آثار منطقی خود آرای خاص ثاوفرسطس را همراه نامش ذکر میکند ( رجوع کنید به ص 23)، اما در طبیعیات و مابعدالطبیعه کمتر به او توجه دارد. شهرستانی خصوصاً به آثار او در زمینة موسیقی اشاره کرده است ( رجوع کنید به ج 2، ص 147). رأی معروف او نزد مسلمانان، قول به نامتحرک بودن موجودات الاهی و عدم تغیر در ذات و افعال آنهاست ( رجوع کنید بهابوسلیمان سجستانی، ص176؛ شهرستانی، ج2، ص 147؛ شهرزوری، ج 1، ص 303). علامه حلّی (ص 28) او را قائل به قدیمبودن عالم در ذات و صفات شمرده است، در حالی که صدرالدین شیرازی (1378 ش، ص 19، 177) او را شاگرد افلاطون دانسته، میگوید ثاوفرسطس از کسانی بود که قول به حدوث عالم و وجود محدثی قدیمالذات را از افلاطون فرا گرفت. از ثاوفرسطس در منابع اسلامی سخنانی نقل شده است ( رجوع کنید بهابوسلیمان سجستانی، ص 176ـ 178؛ ابنفاتک، ص 301؛ شهرستانی، ج 2، ص 147ـ 148؛ شهرزوری، همانجا).منابع: ابنابیاصیبعه، عیون الانباء فی طبقات الاطباء ، چاپ نزار رضا، بیروت 1965؛ ابنسینا، النجاة من الغرق فی بحر الضلالات ، چاپ محمدتقی دانشپژوه، تهران 1364 ش؛ ابنعبری، تاریخ مختصرالدول ، چاپ انطون صالحانی یسوعی، بیروت 1958؛ ابنفاتک، مختارالحکم و محاسن الکلم ، چاپ عبدالرحمان بدوی، بیروت 1980؛ ابنندیم؛ ابوسلیمان سجستانی، صوان الحکمة و ثلاث رسائل ، چاپ عبدالرحمان بدوی، تهران 1974؛ امیل بریه، تاریخ فلسفه ، ج 1، ترجمة علی مراد داودی، تهران 1374 ش؛ محمدبن زکریا رازی، کتاب الشکوک علی جالینوس ، چاپ مهدی محقق، تهران 1372 ش؛ شرفالدین شرف خراسانی، نخستین فیلسوفان یونان ، تهران 1357 ش؛ محمدبن محمود شهرزوری، نزهةالارواح و روضةالافراح فی تاریخ الحکماء و الفلاسفة ، چاپ خورشید احمد، حیدرآباد دکن 1396/1976؛ محمدبن عبدالکریم شهرستانی، الملل و النحل ، چاپ محمد سیدکیلانی، بیروت 1406/1984؛ محمدبن ابراهیم صدرالدین شیرازی، الحکمة المتعالیة فی الاسفار العقلیة الاربعة ، تهران 1337 ش، چاپ افست قم ] بیتا. [ ؛ همو، رسالة فی الحدوث ( حدوث العالم )، چاپ حسین موسویان، تهران 1378 ش؛ حسنبن یوسف علامه حلّی، انوارالملکوت فی شرح الیاقوت ، چاپ محمد نجمی زنجانی، ] قم [ 1363 ش؛ علیبن یوسف قفطی، تاریخ الحکماء، و هو مختصر الزوزنی المسمی بالمنتخبات الملتقطات من کتاب اخبار العلماء باخبار الحکماء ، چاپ لیپرت، لایپزیگ 1903؛ فردریک چارلز کاپلستون، تاریخ فلسفه ، ج 1: یونان و روم ، ترجمة جلالالدینمجتبوی، تهران 1368 ش؛ تئودورگمپرتس، متفکران یونانی ، ترجمة محمدحسن لطفی، تهران 1375 ش؛ مسعودی، تنبیه ؛Dictionary of scientific biography , ed. Charles Coulston Gillispie, New York: Charles Scribner , s Sons, 1981, s.v. " Theophrastus" (by J. B. McDiarmid); The Encyclopedia of philosophy , ed. Paul Edwards, New York: Macmillan, 1972, s.v. " Theophrastus" (by G. B. Kerferd); Routledge encyclopedia of philosophy , ed. Edward Craig, London: Routledge, 1998, s.v. " Theophrastus" (by Pamela M. Huby).