ثاراللّه ، لقب امام حسین علیهالسلام در منابع شیعی. ثار از مادّة «ثأر» است که در آن همزه به الف بدل شده است. ثأر در لغت به معنای خون و خونخواهی و قاتل و دشمن و به صورت (مثلاً ثأرتُ فلاناًبفلانٍ) به معنای کُشتنِ قاتل برای انتقام خون مقتول است (جوهری؛ ابنفارس؛ ابنمنظور؛ مرتضی زبیدی، ذیل «ثأر»). خونخواهی و انتقام از عادات عربِ پیش از اسلام و ثار از مفاهیم رایج در فرهنگ آن زمان بوده، چنانکه در کتب تاریخ و تفسیر گوشههایی از اعتقادات و رفتارهای عرب جاهلی در این زمینه گزارش شده است ( الموسوعةالفقهیّة ، ذیل «ثأر»؛ نیز رجوع کنید بهجوادعلی، ج 5، ص 592 ـ604)؛ ازاینرو، واژة ثار با تعبیرات متعدد و متنوعی در کتب قدیمی لغت یافت میشود. اگر چه تعبیر ثاراللّه در این کتابها نیامده، آرای لغویان مشهور در بارة معنای ثار در تعبیرات مشابه، در بیان معنای آن مورد توجه بوده است.جوهری (همانجا) ثار را در تعبیر «یا ثاراتِ فلان» به معنای قاتل دانسته است و بیشتر لغتنویسان بعدی به رأی او استناد کردهاند. مشهورترین شاهد مثال برای این تعبیر، «یا ثاراتِ عثمان» است که هم در حدیث و هم در شعر حسّانبن ثابت آمده است ( رجوع کنید به حَسّانبن ثابت، ج1، ص96؛ زمخشری؛ ابناثیر، ذیل «ثأر»). ابناثیر (همانجا) در توضیح این تعبیر دو معنا برای ثار ذکر کرده است: نخست آنکه بر اساس قول جوهری ثار به معنای قاتل است؛ بنابراین، منادا در این تعبیر قاتلان عثماناند که به منظور ایجاد وحشت در دل آنها، مورد خطاب قرار میگیرند. دوم آنکه در این ترکیب، مضاف (اهل) حذف شده است که در اینصورت مخاطب، خونخواهان عثماناند که برای خونخواهی طلبیده میشوند (نیز رجوع کنید به ابنمنظور؛ مرتضی زبیدی، همانجاها). زمخشری (همانجا) این دو وجه را، بهترتیب، از قبیل استعمال مصدر در معنای اسم مفعول و اسم فاعل دانسته است. وی عبارت «یالَثاراتِ الحسین» را نیز شاهد مثال آورده و معنای آن را چنین ذکر کرده است: «ای خونهای حسین حاضر شوید که اکنون زمان طلب کردنتان است» (در اینباره رجوع کنید بهطهرانی، ص 163). هر چند ممکن است «یالَثاراتِ» تسهیل یا تصحیفشدة «یا آل ثاراتِ» باشد ( رجوع کنید به ابنطاووس، ج 3، ص 29، پانویس 5؛ ابننما، ص 102، پانویس 8).ثاراللّه در احادیث و متون شیعی به عنوان یکی از القاب امام حسین علیهالسلام ذکر گردیده است. این تعبیر در برخی زیارات مخصوص امامحسینعلیهالسلام، از جمله زیارت عاشورا ( رجوع کنید به ابنقولویه، ص 328؛ طوسی، 1411، ص 774) و زیارت وارث ( رجوع کنید به مفید، ص95؛ طوسی، همان، ص 720) و چند زیارت دیگر ( رجوع کنید به کلینی، ج 4، ص 576؛ ابنبابویه، 1367ـ 1369 ش، ج 3، ص 518؛ ابنقولویه، ص 364)، در عباراتی چون «السلام علیک یا ثارَاللّه و ابنَثارِه» وارد شده است. همچنین شاعر بزرگ شیعی، ابنرومی (متوفی 283؛ ج 2، ص 27)، در قصیدة بلندی که در رثای یحییبن عمر (از نوادگان امام حسین علیهالسلام که در 250 به فرمان حکومت وقت به شهادت رسید) سروده، این تعبیر را به کار برده است (در بارة این قصیده رجوع کنید به ابوالفرج اصفهانی، ص420ـ429؛ عقّاد، ص210ـ 215).در مجموع، لغویان و حدیثشناسان، پنج وجه معنایی برای ثاراللّه ذکر کردهاند: اول آنکه ثار مصدر و مضافِ آن (اهل) محذوف است، در این صورت ثاراللّه یعنی کسی که شایستة آن است که خداوند خونخواهی او را بکند ( رجوع کنید به مجلسی، ج 98، ص 151)، دوم آنکه ثار به معنای مفعولی (مثئور) است، یعنی کشته شدهای که خونخواه دارد و ثاراللّه به کسی گفته میشود که خدا خونخواه اوست ( رجوع کنید به زمخشری، همانجا)؛ سوم آنکه ثار به معنای مطلقِ خون در نظر گرفته شود، در این حالت ثاراللّه همانند تعبیراتی چون عیناللّه و یداللّه در معنای مجازی به کار رفته است؛ وجه چهارم آنکه ثار تصحیف ثائر، و «ثاراللّه» مترادف «الثائرُلِلّه» است، در این صورت ثاراللّه به معنای کسی است که در راهخدا و برای او خونخواهی کرده است (طُرَیحی، ذیل «ثأر»؛ مجلسی، همانجا) وجه پنجم آنکه ثار به معنای خونِطلب شده، است، در این صورت، اضافهاش به اللّه از آن جهت است که خداوند ولیّ حقیقی این خون است. میرزاابوالفضل طهرانی (ص163ـ164)، ضمن بیان این پنج وجه، بهارزیابی آنها پرداخته است. وی قول نخست را به دلیل خلاف ظاهر بودن و قائل شدن به تقدیر نپذیرفته و احتمال دوم را، گر چه مانعی ندارد، به سبب عدم تصریح لغویان بعید دانسته و وجه سوم را به دلیل اینکه ثار بهمعنای خونِ قابلِ مطالبه و نهمطلق خون است، دور از صواب شمرده است. در مورد وجه چهارم نیز معتقد است با وجود نسخههای صحیح، قول به تصحیف در بارة این لفظ چندان پذیرفتنی نیست، ضمن اینکه از نظر لغوی ( رجوع کنید به زمخشری، همانجا) ثار به معنای ثائر استعمال میشود، لذا نیازی به قول به تصحیف نیست. از نظر وی قول پنجم، که به گفتة او پیش از وی سابقه نداشته، صحیحترین و مناسبترین وجه است.در برخی احادیثِ امامان شیعه علیهمالسلام، که شامل تعلیم کیفیت زیارت مزار امام حسین علیهالسلام است و تعبیر ثاراللّه در آنها به کار رفته، مراد از این تعبیر نیز توضیح داده شده است. مضمون این روایات آن است که امام حسین علیهالسلام «ثاراللّهفیالارض» است و خداوند، که خود منتقم خون اوست، همة انسانها را دعوت به خونخواهی وی میکند و سرانجام اولیای امامحسین علیهالسلام انتقام خون وی را خواهند گرفت (برای نمونه رجوع کنید به ابنقولویه، ص358، 360، 386؛ مجلسی، ج98، ص 148، 169). از اقوال ذکر شده در بارة مراد از «ثاراللّه» در این روایات، آن است که خودِ آن حضرت به امر خدا در دوران رجعت، انتقام خون خود و خاندانش را از دشمنانش خواهد گرفت ( رجوع کنید به مجلسی، ج98، ص151؛ نراقی، ص300). به علاوه، بر اساس حدیثی از امامصادق علیهالسلام، در آیة 33 سورة اسراء («...و مَن قُتِل مَظلوماً فَقَدْ جَعَلن'ا لِوَلیّهِ سُلْطاناً...») مراد از مظلوم، امام حسین علیهالسلام و مراد از ولیّ او امام قائم است که بهخونخواهی آن حضرت قیام خواهد کرد ( رجوع کنید به کوفی، ص 240؛ عیاشی، ج 2، ص 290؛ مجلسی، ج44، ص218). همچنین طبق احادیث دیگری هنگامی که فرشتگان با دیدن واقعة کربلا اندوهگین شدند و لب به اعتراض گشودند، خداوند به آنان بشارت داد که به وسیلة حضرت قائم از ظالمان به امام حسین علیهالسلام انتقام خواهد گرفت ( رجوع کنید به کلینی، ج1، ص465؛ ابنبابویه، 1386، ج 1، ص 160؛ طوسی، 1414، ص 418).در دورة معاصر، علی شریعتی * (متوفی 1356 ش) بیش از دیگران، این تعبیر را مطمح نظر قرار داد. وی با توجه به مفهوم ثار در جامعهشناسی و فرهنگ عرب و جریان آن در تاریخ و فرهنگ شیعه، میان این مفهوم و مفاهیم ثوره و وراثت پیوندی برقرار کرد که به نظر وی تفسیر کنندة فلسفة تاریخ اسلام و انسان از دید شیعی است. به گفتة او تمام داستان زندگی انسان از آدم و ماجرای هابیل و قابیل تا آخرالزمان و تحقق انتقام جهانی، تلاش برای خونخواهی است، همچنانکه سراسر تاریخ شیعه پر از خونریزیها و در نتیجه ثارهایی است که از هر نسل به نسل بعدی به ارث میرسد. اما تفاوت این ثارها با ثارهای دیگر نظیر آنچه در عصر جاهلیت رواج داشته، آن است که اینها ثاراللّهاند. در این میان امام حسین علیهالسلام، که حلقهای از زنجیر طولانی آدم علیهالسلام تا آخرالزمان است، وارث این خونهاست که خودش نیز به صورت ثار (ثاراللّه) در آمده است ( رجوع کنید به شریعتی، ص 95ـ106). علیاکبربن محمدامین لاری در قرن سیزدهم رسالهای با نام شرح حدیث « یا ثارَاللّه و ابنَثارِه » نوشته که موضوع اصلی آن اثبات طهارت خون امامان و مباحثی در اثبات عصمت آنان است (حسینی اِشْکَوَری، ج 11، ص 99ـ100).منابع: ابناثیر، النهایة فی غریب الحدیث والاثر ، چاپ صلاحبن محمدبن عویضه، بیروت 1418/1997؛ ابنبابویه، عللالشرایع ، نجف 1386/1966، چاپ افست قم ] بیتا. [ ؛ همو، کتاب من لایحضره الفقیه (ترجمه و متن)، ترجمة محمدجواد غفاری، صدر بلاغی، و علیاکبر غفاری، قم 1367ـ1369 ش؛ ابن رومی، دیوان ، چاپ عبدالامیر علی مهنا، بیروت 1411/ 1991؛ ابنطاووس، اقبال الاعمال ، چاپ جواد قیومی اصفهانی، قم 1414ـ1416؛ ابنفارس؛ ابنقولویه، کامل الزیارات ، چاپ جواد قیومی، قم 1417؛ ابنمنظور؛ ابننما، ذوبالنضار فی شرحالثار ، چاپ فارس حسون کریم، قم 1416؛ ابوالفرج اصفهانی، مقاتلالطالبیین ، چاپ کاظم مظفر، نجف 1385/1965، چاپ افست قم 1405؛ جوادعلی، المفصّل فی تاریخ العرب قبل الاسلام ، بغداد 1413/ 1993؛ اسماعیلبن حماد جوهری، الصحاح: تاجاللغة و صحاحالعربیة ، چاپ احمد عبدالغفور عطار، قاهره 1376، چاپ افست بیروت 1407؛ حسّانبن ثابت، دیوان ، چاپ ولید عرفات، لندن 1971؛ احمد حسینی اشکوری، فهرست نسخههای خطی کتابخانة عمومی حضرت آیةاللّه العظمی مرعشی نجفی ، قم 1354ـ1376 ش؛ محمودبن عمر زمخشری، اساس البلاغة ، مصر 1972ـ1973؛ علی شریعتی، حسین وارث آدم ، تهران 1381 ش؛ فخرالدینبن محمد طریحی، مجمع البحرین ، چاپ احمد حسینی، تهران 1362 ش؛ محمدبن حسن طوسی، الامالی ، قم 1414؛ همو، مصباحالمتهجد ، بیروت 1411/ 1991؛ ابوالفضلبن ابوالقاسم طهرانی، شفاءالصدور فی شرح زیارة العاشور ، تهران 1376 ش؛ عباس محمود عقاد، ابن الرومی: حیاته من شعره ، مصر 1376/1957؛ محمدبن مسعود عیاشی، کتابالتفسیر ، چاپ هاشم رسولی محلاتی، قم 1380ـ1381، چاپ افست تهران ] بیتا. [ ؛ کلینی؛ فراتبن ابراهیم کوفی، تفسیرفراتالکوفی ، چاپ محمدکاظم محمودی، تهران 1410/1990؛ مجلسی؛ محمدبن محمد مرتضی زبیدی، تاج العروس من جواهر القاموس ، چاپ علی شیری، بیروت 1414/1994؛ محمدبن محمد مفید، کتابالمزار ، چاپ محمدباقر موحدی ابطحی، قم 1409؛ الموسوعة الفقهیة ، ج 15، کویت: وزارة الاوقاف و الشئون الاسلامیة، 1408/ 1988؛ محمدمهدیبن ابیذر نراقی، مشکلاتالعلوم ، چاپ حسن نراقی، تهران 1367 ش.