جُلفا(1) ، شهرستان و شهری در استان آذربایجانشرقی.1) شهرستان جلفا. شهرستان مرزی جلفا در شمال استان واقع است. رود ارس * ، با جهت عمومی غربی ـ شرقی، در شمال شهرستان جریان دارد و با جمهوری آذربایجان در مغرب و جمهوری ارمنستان در مشرق هممرز است. جلفا از مشرق به شهرستان کَلِیبَر، از جنوب به شهرستانهای اهر و مرند، و از مغرب به شهرستانهای خوی و ماکو (در استان آذربایجان غربی) محدود میشود و مشتمل است بر دو بخش به نامهای مرکزی و سیهرود، پنج دهستان به نامهای اِرْسی، شجاع، داران، دیزمار غربی و نوجِهمهر، و سه شهر به نامهای جلفا، هادیشهر و سیهرود (مرکز بخش سیهرود). مرکز آن شهر جلفاست.کوههایی از توده سبلان ـ جلفا (جزو کوههای آذربایجان)، عمدتاً با جهت عمومی جنوبغربی ـ شمالشرقی، در مشرق و مغرب شهرستان امتداد دارد و بقیه قسمتهای آن را دامنهها و دشتها فراگرفتهاند. از مهمترین کوههای شهرستاناند: کیامَکی داغ (بلندترین قله ح 347 ، 3متر)، در شش کیلومتری جنوبشرقی آبادی داران؛ قَرِهگز (بلندترین قله ح 415 ، 2 متر)، در چهار کیلومتری شمالشرقی آبادی قرهگز؛ دیوان داغ (بلندترین قله ح 257 ، 2متر)، در چهلکیلومتری شمالغربی شهر مرند؛ علیباشی (بلندترین قله ح 950 ، 1 متر)؛ اوچتپه (بلندترین قله ح 303 ، 1 متر)؛ و آقداغ (بلندترین قله ح150 ، 1 متر؛ جعفری، ج1، ص49، 83،270،380،400، 458). زمینهای شهرستان را علاوه بر رود ارس، رودهای آقچای (به طول ح 137 کیلومتر) در مغرب، دره دیزچای (به طول حدود چهل کیلومتر) و ایریچای (به طول حدود دوازده کیلومتر) در قسمتهای میانی و حاجیلرچای (بهطول ح 65 کیلومتر) در مشرق شهرستان (همه با جهت عمومی جنوبی ـ شمالی و از ریزابههای ارس) و چند رود کوچک دیگر آبیاری میکنند. همچنین رود زُنوزچای (از ریزابههای رود قُتُور/ قطورچای) سرچشمههایی در کوههای شرقی شهرستان دارد (رجوع کنید به همان، ج2، ص96، 117، 199، 222، 254).آب آشامیدنی بعضی از آبادیهای شهرستان از چاهها و چشمهها تأمین میشود ( فرهنگ جغرافیائی آبادیها، ج6، ص10، 155). جلفا از گیا دارای شیرینبیان، گون کتیرا، زردسر، غاز اَیاقی و مراتعی برای چرای دام است و از زیا، گرگ، روباه، شغال، خرگوش، کبک، قرقاول، حواصیل و مرغ ماهیخوار در آن یافت میشود (همان، ج6، ص60). مهمترین محصولات کشاورزی شهرستان، گندم، جو، پنبه، بنشن و از مهمترین فرآوردههای باغی آن آلو، زردآلو، انگور، توت، هلو، گردو، آلبالو و گیلاس است. پرورش کرم ابریشم و زنبورداری در آنجا رونق دارد. در جلفا کارخانه ماکارونیسازی، سردخانه میوه (در آبادی شجاع واقع در سه کیلومتری جنوبشرقی شهر جلفا) و کارگاههای زردآلو خشککنی (در آبادی ایریسفلا، واقع در حدود پنج کیلومتری جنوب شهر سیهرود) فعال است. از صنایعدستی، گلیمبافی (بهویژه در هادیشهر) و قالیبافی در آن رواج دارد (همان، ج6، ص10، 25، 60، 110).در 1323ش، جلفا یکی از آبادیهای دهستان علمدار گَرگَر (مشتمل بر 23 قریه) بود. بعضی از آبادیهای بخش کنونی جلفا، از جمله اِرسی و علمدار و گرگر و داران، در همین سال در این دهستان و در شهرستان مرند از استان سوم ذکر شده است (ایران. وزارت کشور. اداره کل آمار و ثبت احوال، ج1، ص413). در 30 شهریور 1327 بخش جلفا تشکیل شد (ایران. وزارت کشور. معاونت سیاسی، 1381ش، ص3). در 1355ش، بخش جلفا مشتمل بر دو دهستان علمدار و گرگر و دو شهر جلفا (مرکز بخش) و علمدار گرگر بود (ایران. وزارت کشور، ذیل «آذربایجان شرقی»). در 21 شهریور 1369، بخش جلفا سه دهستان بهنامهای ارسی، شجاع و دیزمار غربی داشت (ایران. قوانین و احکام، ص826، 828). در 1372ش، دو دهستان به نامهای نوجهمهر (در بخش سیهرود) و داران (در بخش مرکزی) به آن افزوده شد (ایران. وزارت کشور. معاونت سیاسی، 1381ش، همانجا). در 23 مرداد 1374 (به موجب مصوبه شماره 6354/ ت14505ک هیئت وزیران)، بخش جلفا به شهرستان بدل شد (همانجا).از مهمترین آثار این شهرستان است: کلیسای سنت استپانوس (یا کلیسای دره شام)، در نزدیکی آبادی درهشام در حدود شانزده کیلومتری مغرب شهر جلفا؛ امامزاده بابایعقوب، در شهر سیهرود؛ ویرانههای آتشکدهای معروف به کُلتپه/ کول تپه (= تپه خاکستر) نزدیک هادیشهر؛ آسیاب خرابه در مسیر راه هادیشهر به وَرْزَقان؛ و مسجدجامع هادیشهر (خاماچی، ص304؛ عالمپور رجبی، ص101؛ فرهنگ جغرافیائی آبادیها ، ج6، ص103ـ104، 195). شهرستان جلفا در مسیر راه اصلی شمال استان ــکه شمال استان آذربایجانغربی را به استان اردبیل مرتبط میسازد (راه کناره ارس، بهرهبرداری در 1365ش؛ رجوع کنید به حافظزاده، ص228)ــ قرار دارد. همچنین راه اصلی مرند ـ جلفا ـ پُلدَشت * از این شهرستان میگذرد. سیهرود و هادیشهر با راه اصلی و آبادیهای شهرستان عمدتاً با راه فرعی با مرکز شهرستان مرتبطاند. راهآهن سراسری از این شهرستان میگذرد و جاده تبریز ـ جلفا (به طول حدود 146 کیلومتر، احداث در حدود 1333/ 1914)، از طریق پلی بر روی ارس، به راهآهن جمهوری آذربایجان متصل شده است (رئیسنیا، بخش1، ص45ـ46).در سرشماری 1375ش، جمعیت شهرستان 583 ، 54 تن بوده است که از این تعداد 449 ، 31 تن (6ر57%) شهرنشین و بقیه روستانشین بودهاند (مرکز آمار ایران، صچهل). هادیشهر با 822 ، 25 تن جمعیت، دارای بیشترین جمعیت شهری در این شهرستان است (همان، صهفتادودو). اهالی جلفا شیعه دوازده امامیاند و به ترکی آذری سخن میگویند (فرهنگ جغرافیائی آبادیها ، ج6، ص60).2) شهر جلفا. در شمال شهرستان، در ارتفاع 710 متری، در دشتی در حدود 56 کیلومتری شمال شهر نزدیک قلعه کَرکَر/ گَرگَر و پل قدیمی ضیاءالملک (لسترنج ، ص167) مرند واقع است. فاصله آن تا شهر تبریز (مرکز استان) در جنوب، حدود 150 کیلومتر است. رود ارس (به عرض حدود سی متر در جلفا) با جهت غربی ـ شرقی از شمال آن میگذرد و سد ارس در حدود چهل کیلومتری مغرب شهر، در محلی بهنام قیزیل قشلاق قرار دارد (حافظزاده، ص3، 298). جلفای آذربایجان در دو کیلومتری شمال شهر جلفاست.میانگین بیشترین دمای شهر ْ41 در مرداد، میانگین کمترین آن ْ2ر14- در بهمن، و میانگین بارش سالانه آنجا 7ر139 میلیمتر است (سازمان هواشناسی کشور، ص166). آب آشامیدنی اهالی از چاههای نیمهعمیق تأمین میشود. این شهر از راه اصلی با شهرهای قرهضیاءالدین در مغرب (از راه کناره ارس) به طول حدود 71 کیلومتر، پلدشت در شمالغربی به طول حدود 69 کیلومتر، سیهرود در مشرق به طول حدود 29 کیلومتر، هادیشهر در جنوب به طول حدود 9 کیلومتر، و خوی در جنوبغربی به طول حدود 120 کیلومتر (با دو گردنه بهنامهای قداق و ارسی در این مسیر رجوع کنید به حاجعلی رزمآرا، ص50) مرتبط است. در جلفا ایستگاه راه آهن وجود دارد.آبادی جلفا در 1334ش شهر، و در 1374ش مرکز شهرستان شد (ایران. وزارت کشور. معاونت سیاسی، 1381ش، همانجا). جمعیت شهر در سرشماری 1375ش، 627 ، 5 تن بوده است (مرکز آمار ایران، همانجا).شهر جلفا ایستگاه گمرکی، پاسگاه مرزبانی و چند هتل دارد. از فعالیتهای اقتصادی آن، واردات کاغذ، انواع کودشیمیایی، مواد پلاستیکی، نخ ابریشم و قطعات موتوری کامیونها، و صادرات خشکبار و قالی و گلیم است ( فرهنگ جغرافیائی آبادیها ، همانجا). همچنین از معادن سنگ مرمر (سبز و سفید) در حدود 5ر3 کیلومتری و معدن سنگ نمک در حدود چهار کیلومتری آن بهرهبرداری میشود (همان، ج6، ص61). طبق یادداشت تفاهمی در بهمن 1368 میان دولت جمهوری اسلامی ایران و شوروی سابق، برای ارتباط اتباع و عبور مرزنشینان، ساکنان جلفا به مدت سه سال و هر سال چهار بار حق عبور از گذرگاه مرزی را داشتند (حافظزاده، ص355ـ357). آثار مهم آن عبارتاند از: پل آهنی و معلق (احداث در 1332/1913) به طول حدود 68ر106 متر، عرض 6 و ارتفاع 3ر16 متر برای عبور قطار؛ پل چوبی، برای عبور وسایل نقلیه و مسافران؛ ویرانههای پل ضیاءالملک، منسوب به ضیاءالملک نخجوانی، که حمداللّه مستوفی (ص88ـ 89) آن را در حدود کرکر/ گرگر ذکر کرده است؛ و کاروانسرای شاهعباسی در هشتصد متری پل ضیاءالملک در مغرب شهر (هویدا، ص247ـ249؛ خاماچی، ص303ـ304؛ حافظزاده، ص46؛ ایران. وزارت کشور. اداره کل آمار و ثبت احوال، ج1، ص410).پیشینه. جلفا به معنای بافنده است و ظاهراً به سبب اینکه این شهر از مراکز مهم تولید ابریشم و پارچههای حریر بوده، به جلفا معروف شده است (خاماچی، ص302). این نام در منابع به صورتهای جولاهه (شرفالدین علی یزدی، ج1، ص290) و جولاه (اسکندرمنشی، ج2، ص643) نیز ضبط شده است. از پیشینه شهر قبل از سده هشتم اطلاع چندانی در دست نیست. در نیمه دوم این سده، شرفالدین علی یزدی (همانجا) به آبادی جلفا اشاره کرده و نوشته است که لشکر امیر تیمور برای فتح آذربایجان و نخجوان از پل ضیاءالملک ــکه در غایت استواری و استحکام و حسن نظام در نزدیکی جلفا ساخته شده بودــ عبور کرد. در اوایل دوره صفوی (ح906ـ1135) اگرچه جلفا شهری مهم و معتبر بود، در 1013 شاهعباس اول (حک: 996ـ1038) طهماسب قلیبیگ، از غلامان، را مأمور کوچاندن اهالی جلفا به اصفهان کرد و این امر سبب ویرانی شهر شد (رجوع کنید به اسکندرمنشی، ج2، ص668). ظاهراً علت کوچ سه هزار خانواری اهالی جلفا، محروم ساختن لشکریان مهاجم از آذوقه و امکانات آنجا بود (رجوع کنید به همانجا). در همین دوره، تاورنیه (ج1، ص97) جلفا را شهری میان دو کوه معرفی کرده و به ویرانی شهر و پل آنجا بهدست شاهعباس و احداث دو کاروانسرا در همین دوره اشاره نموده است. پس از ویرانی پل تا حدود جنگ جهانی اول (1914ـ1918)، پلی بر روی ارس در نزدیکی جلفا معمور نبوده و در این مدت، بسیاری از سیاحان اروپایی که از این شهر به تبریز و مرکز ایران سفر کردهاند، با قایق یا وسایل دیگر از ارس عبور کردهاند (رجوع کنید به رئیسنیا، ج1، ص40؛ نیز رجوع کنید به ادامه مقاله). در 1084/ 1673، جلفا شهری با معابر صعبالعبور و مستحکم بود و قلعهها و حصارهای کوچکی برای محافظت و حدود سی خانوار جمعیت داشت (شاردن ، ج2، ص305ـ306). زمینهای جلفای کهنه (یا اَسکی جلفا) لمیزرع و زمینهای پیرامون آن حاصلخیز توصیف شده است. شاردن جلفای کهنه را زیبا و شکل آن را شبیه آمفیتئاتر دانسته است (همانجا).در 1105/1693، جملی کارِری ، جهانگرد ایتالیایی، با قایق از ارس گذشت و به جلفا رفت (حافظزاده، ص161ـ162). در 1222/1807، شارل اگوست بنتان جلفا را شهری کوچک و بیاهمیت با جمعیتی عمدتاً ارمنی توصیف و از دشت حاصلخیز «چَرچَر» و دهکده علمدار با مردمان نیکو یاد کرده است. به گفته او، جلفا زمانی پایتخت ارمنستان بوده است (ص65).با امضای عهدنامه ترکمانچای * در 1243/1828، شهر جلفا به دو قسمت تقسیم شد؛ بخش بزرگ در خاک شوروی (رجوع کنید به جلفا ( 3 ) * ) و بخش کوچک در خاک ایران قرار گرفت. در پی آن، اهمیت گذرگاهی جلفا بیشتر شد و این شهر یکی از مهمترین و فعالترین معابر ورودی و خروجی کشور گردید (خاماچی، همانجا؛ حافظزاده، ص348). از جمله سیاحانی که در نیمه دوم سده سیزدهم، با عبور از ارس، به جلفا رفتهاند، سالتیکوف (رجوع کنید به ص47، 114ـ115)، لیدی شیل (رجوع کنید به ص15، 19) و هاینریش کارل بروگش بودهاند. در زمان عبور بروگش (1276/1859)، سفیر آلمان در دربار ناصرالدین شاه قاجار، جلفا دارای گمرکی کوچک و پستخانه بود (رئیسنیا، ج1، ص41ـ42؛ حافظزاده، ص193ـ195). در 1284 در جلفا سیلی عظیم آمد (اعتمادالسلطنه، ج3، ص1563). تقریباً در اواسط سلطنت ناصرالدینشاه قاجار (حک: 1264ـ1313) اعتمادالسلطنه اطلاعاتی از این شهر بهدست داده است. به نوشته او (ج4، ص2238ـ2239)، جلفا در خاک گرگر پستخانه و تلگرافخانه، قبرستان کهنه، آثار قدیمی زیاد و چند قلعه شبیه به برج دارد و ویرانههای آنجا حاکی از شهر معتبر و قدیمی است. ظاهراً ناصرالدین شاه سه بار (در 1252، 1295 و 1307) از معبر جلفا گذشته است (رجوع کنید به همان، ج4، ص2239؛ فووریه، ص112). در 1299/1881، دیولافوا (ص30ـ31)، جلفا را دهکدهای فقیر و در مسیر تلگراف انگلیس ـ هند دانسته است.در 1323/1905 اسون آندرس هدین، ضمن ذکر مطالبی درباره اوضاع نامطلوب جلفا، گفته است که بهسبب احداث جاده جلفا ـ تبریز بهدست روسها (هم برای ادامه راهآهن تفلیسـ جلفا و هم برای رفت و آمد خودروها) موقعیت این شهر در آینده نزدیک تغییر خواهد کرد. بنابر مطالب او، از جلفا خشکبار (بیشتر کشمش) و پنبه صادر، و آرد، قند، شکر، چای، نفت، سنگ آسیاب، پارچههای نخی، پوست و وسایل کشاورزی وارد میشد. وی از جزیرهای در وسط رود یاد کرده که به هیچیک از دو کشور ایران و روس تعلق نداشته است (ص111ـ113). در نیمه اول همین سده، مظفرالدینشاه قاجار (رجوع کنید به ص44ـ45؛ ظهیرالدوله، ص106ـ114) و سیاحانی مانند جکسون (رجوع کنید به ص22ـ23) و کلود آنه (رجوع کنید به ص303ـ304) از این شهر عبور کرده و مطالبی درباره آنجا نوشتهاند.در جنگ جهانی اول، در پی حضور نظامیان عثمانی در شمال غربی ایران، بسیاری از مسیحیان (ارمنیان، آسوریان) در جلفا پناه گرفتند تا از آنجا به شمال رود ارس بروند. ظاهراً پس از همین جابهجاییها بود که پل جلفا را آندرانیک، فرمانده ارمنیان، آتش زد (رجوع کنید به گل نظریان، ص380ـ382؛ ایران. وزارت کشور. اداره آمار و ثبت احوال، ج1، ص410). در همین زمانها، با بهرهبرداری از راهآهن جلفا ـ تفلیس، اهمیت شهر بیشتر شد؛ اما، با انقلاب اکتبر 1917 روسیه، مناسبات ایران و جمهوری آذربایجان از طریق جلفا کاهش یافت و در دهه بعد به حداقل رسید (حافظزاده، ص348).در اوایل دوره پهلوی، با رواج تلگراف و افزایش، حملونقل از طریق قطار، صادرات و واردات کالاها و فعالیت بازرگانی در شهر رونق یافت و تردد مرزی بیشتر شد (رجوع کنید به کیهان، ج3، ص431، 469؛ حافظزاده، ص201ـ203). در 3 شهریور 1320/ 25 اوت 1941 قوای شوروی جلفا را تصرف و از دو مسیر جلفا ـ مرند ـ تبریز و جلفا ـ خوی ـ ارومیه به ایران حمله کردند (زنگنه، ص12ـ13). این شهر در زمان جنگ جهانی دوم (1939ـ1945) اهمیت بسیاری یافته بود (حافظزاده، ص349). در دوره حکومت یک ساله دموکراتها در آذربایجان، جلفا مهمترین راه ارتباط آنان با شوروی بود، بهطوری که پس از حرکت ارتش ایران به آذربایجان در آذر 1325، بسیاری از آنان به جلفا رفتند و از آنجا به شوروی گریختند (زنگنه، ص179؛ حافظزاده، همانجا). حسینعلی رزمآرا، که مجلد چهارم کتابش در 1330ش بهچاپ رسیده، نوشته است که آب شهر از قنات و رود ارس (با موتور) تأمین میشود و محصولات پیرامون آن غلات و پنبه است (ص148). جلفا در زمان جنگ عراق با ایران (1359ـ1367ش) و محاصره اقتصادی، بهسبب فعالیت کمتر بندرهای جنوبی و نیز پس از فروپاشی اتحاد شوروی 1370ش/ 1991، اهمیت بیشتری یافت (حافظزاده، همانجا). در سالهای اخیر این شهر جزو مناطق ویژه اقتصادی شناخته و تأسیساتی در آن احداث شده است.منابع: کلود آنه، گلهای سرخ اصفهان: ایران با اتومبیل، ترجمه فضلاللّه جلوه، تهران1370ش؛ اسکندر منشی؛ اعتمادالسلطنه؛ اولین نقشه برجسته نمای آذربایجان، مقیاس 000 ،500 :1، تهران: سحاب، 1363ش؛ ایران. قوانین و احکام، مجموعه قوانین و مقررات مربوط به وزارت کشور: از آغاز پیروزی انقلاب اسلامی تا پایان سال 1369، تهران 1370ش؛ ایران. وزارت کشور، تقسیمات کشور شاهنشاهی ایران ، تهران 1355ش؛ ایران. وزارت کشور. اداره کل آمار و ثبت احوال، کتاب اسامی دهات کشور، ج1، تهران 1329ش؛ ایران. وزارت کشور. معاونت سیاسی. دفتر تقسیمات کشوری، نشریه اسامی عناصر و واحدهای تقسیماتی ( به همراه مراکز )، تهران 1384ش؛ همو، نشریه تاریخ تأسیس عناصر تقسیماتی به همراه شماره مصوبات آن ، تهران 1381ش؛ شارل اگوستبنتان، سفرنامه اگوستبنتان ، ترجمه منصوره نظام مانی اتحادیه، تهران 1354ش؛ عباس جعفری، گیتاشناسی ایران ، تهران 1368ـ1379ش؛ محمد حافظزاده، ارس در گذرگاه تاریخ ، تبریز 1374ش؛ حمداللّه مستوفی، نزهةالقلوب؛ بهروز خاماچی، فرهنگ جغرافیای آذربایجان شرقی ، تهران 1370ش؛ ژانپل راشل دیولافوا، سفرنامه مادام دیولافوا: ایران و کلده، ترجمه و نگارش علیمحمد فرهوشی، تهران 1361ش؛ حاجعلی رزمآرا، جغرافیای نظامی ایران: آذربایجان باختری ، تهران 1320ش؛ حسینعلی رزمآرا؛ رحیم رئیسنیا، آذربایجان در سیر تاریخ ایران: از آغاز تا اسلام ، بخش1، تهران 1379ش؛ احمد زنگنه، خاطراتی از مأموریتهای من در آذربایجان: از شهریور 1320 تا دی ماه 1325، [ بیجا ] 1353ش؛ سازمان هواشناسی کشور، سالنامه آماری هواشناسی: 76ـ 1375 ، تهران 1378ش؛ آلکسی دمیتری یویچ سالتیکوف، مسافرت به ایران ، ترجمه محسن صبا، تهران 1365ش؛ شرفالدین علی یزدی، ظفرنامه: تاریخ عمومی مفصل ایران در دوره تیموریان ، چاپ محمد عباسی، تهران 1336ش؛ مری لئونورا شیل (وولف)، خاطرات لیدی شیل: همسر وزیر مختار انگلیس در اوائل سلطنت ناصرالدین شاه، ترجمه حسین ابوترابیان، تهران 1368ش؛ علیبن محمدناصر ظهیرالدوله، سفرنامه ظهیرالدوله همراه مظفرالدین شاه به فرنگستان، چاپ محمداسماعیل رضوانی، تهران 1371ش؛ مسعود عالمپور رجبی، تاریخچه فرهنگ و هنر آذربایجان شرقی ، تبریز 1357ش؛ فرهنگ جغرافیائی آبادیهای کشور جمهوری اسلامی ایران ، ج6: تبریز ، تهران: سازمان جغرافیائی نیروهای مسلح، 1371ش؛ ژوانس فووریه، سه سال در دربار ایران: خاطرات دکتر فووریه پزشک ویژه ناصرالدین شاه قاجار، ترجمه عباس اقبال آشتیانی، چاپ همایون شهیدی، تهران [? 1362ش ]؛ مسعود کیهان، جغرافیای مفصل ایران، تهران 1310ـ1311ش؛ ماگدالینا گلنظریان، «ارامنه آذربایجان در طول جنگ جهانی اول»، در ایران و جنگ جهانی اول: مجموعه مقالات سمینار، به کوشش صفا اخوان، تهران: وزارت امورخارجه، مرکز اسناد و تاریخ دیپلماسی، 1380ش؛ مرکز آمار ایران، سرشماری عمومی نفوس و مسکن 1375: نتایج تفصیلی کل کشور ، تهران 1376ش؛ مظفرالدین قاجار، شاه ایران، سفرنامه مبارکه شاهنشاهی ، بمبئی 1321؛ نقشه راهنمای استانهای آذربایجان شرقی ـ غربی و اردبیل،مقیاس 000 ،600 : 1، تهران: گیتاشناسی،[بیتا.]؛ اسون اندرس هدین، کویرهای ایران ، ترجمه پرویز رجبی، تهران 1355ش؛ رحیم هویدا، «پلهای تاریخی آذربایجان»، بررسیهای تاریخی ، سال 7، ش1 (فروردین ـ اردیبهشت 1351)؛Jean Chardin, Voyages du Chevalier Chardin en Perse et autres lieux de l'Orient , new ed. by L. Langles, Paris 1811; Abraham Valentine Williams Jackson, Persia past and present: a book of travel and research , New York 1906; Gu y Le Strange, The lands of the Eastern Caliphate , Cambridge 1930; Jean-Baptiste Tavernier, Les six voyages de Turquie et de Perse , introduction et notes de Stephane Yerasimos, Paris 1981.