خوانسارى، آقاحسین، فقیه، اصولى، متکلم و حکیم قرن یازدهم. در 1016 در شهر خوانسار در خانوادهاى معروف به علم و فضل بهدنیا آمد (اردبیلى، ج 1، ص 235؛خاتونآبادى، ص500؛ قس خاتونآبادى، ص 541). پدرش، جمالالدین محمد، از علما و شعراى سدة یازدهم بود و چون یکى از پسرانِ آقاحسین نیز آقاجمالالدین (← ادامة مقاله) لقب داشت، آقاحسین به «ذوالجمالین» ملقب شد (مدرس تبریزى، ج 5، ص 239؛ آقابزرگ طهرانى، 1411، ص 123). آقاحسین مقدمات علوم را نزد پدر و دیگر عالمان زادگاهش فراگرفت. در اوان جوانى براى ادامة تحصیل به اصفهان رفت و در مدرسة خواجهملک، که بعدها به نام مدرسة شیخلطفاللّه نیز معروف شد، به فراگیرى علوم عصر خویش پرداخت (تبریزى، ص 294ـ295؛ خوانسارى، ج 2، ص350). وى بهرة فراوانى از استادان بزرگ دوران خود برد و به همین سبب خود را تلمیذُ البَشَر (شاگرد استادانِ بسیار) مىخواند (← افندى اصفهانى، ج 2، ص 57). او در اوایل تحصیل، بهسبب رونق بسیار مباحث عقلى و وجود بزرگان فلسفه در مراکز مهم علمى آن عصر، مدتى به علوم عقلى علاقهمند شد، ولى سپس بیشتر به فقه، اصول و حدیث روى آورد (خوانسارى، ج 2، ص 353ـ354؛ گزى برخوارى، ص50). از جمله استادان وى در علوم عقلى ابوالقاسم میرفندرسکى*، و ملاحیدربن محمد خوانسارى صاحب زبدةالتصانیف، و در علوم نقلى محمدتقى مجلسى* و محمدباقر سبزوارى*، معروف به محقق سبزوارى، بودهاند (افندىاصفهانى، همانجا؛ خوانسارى، ج 2، ص 353ـ355).گفتهاند که در نخستین سالهاى اقامتش در اصفهان، مدتى گرفتار فقر و تنگدستى بوده، اما سرانجام براثر توجه شاهسلیمان صفوى، اوضاع معیشتىاش خوب شده است (← تبریزى، ص 254؛ خوانسارى، ج 2، ص350ـ351). او با شاهسلیمان مناسبات خوبى داشته و در رسالهاى با عنوان قورُق شراب، در ممنوعیت شرب خمر، شاه را ستوده و سپس به شرح فرمان شاه در این باره پرداخته است (← مدرس تبریزى، همانجا؛ جعفریان، ص 80 ـ83).آقاحسین در مدرسة خواجهملک و در دو مدرسة جدّه بزرگ و جدّه کوچک تدریس مىکرد و تولیت دو مدرسة یاد شده نیز برعهده او بود که این تولیت پس از او در خانوادهاش ادامه یافت (نصرآبادى، ص 152؛ ایمانیه، ص 56ـ57). او همواره حامى اهل علم و فضل و مردم بینوا بود (اردبیلى؛ افندى اصفهانى، همانجاها). آقاحسین در میان معاصران خود و علماى پس از خود به القابى چون محقق خوانسارى، استادالحکماء و المتکلمین و استادالکل فى الکل موصوف بوده است (← مدرس تبریزى، همانجا).خوانسارى شاگردان بسیارى تربیت کرد که بیشتر آنان به مراتب والاى علم و فضیلت رسیدند و آثار مهمى از خود به جا گذاشتند؛ از جمله محمدباقر مجلسى* که در علوم عقلى شاگرد وى بوده است، عبدالحسین خاتونآبادى (← خاتونآبادى*، خاندان)، محمدصالح خاتونآبادى*، شیخجعفر قاضى کمرهاى*، سیدنعمتاللّه جزایرى*، میرزاعبداللّه افندىاصفهانى، علیرضا شیرازى معروف به تجلى شیرازى* و محمدبن عبدالفتاح تنکابنى*. دو پسر آقاحسین، آقاجمالالدین خوانسارى* و آقارضىالدین خوانسارى نیز از شاگردان او بودند. آقا رضىالدین در علوم عقلى و نقلى تبحر داشته و آثارى از او به جامانده است مانند الاطعمة والأشربة به فارسى و ترجمة نهجالحق و کشفالصدق علامه حلّى به فارسى و آداب نماز (خوانسارى، ج 2، ص 352ـ353؛ امین، ج 6، ص 149؛ نیز براى آگاهى بیشتر از احوال و آثار شاگردان وى ← فاضلى خوانسارى، ص 269ـ569). نقل کردهاند که وى چندین اجازهنامه روایت نیز داده است؛ از جمله آنها اجازههایى است که براى حرّعاملى، محمدقاسم جیلانى، لطفاللّه شیرازى و محمدحسین مازندرانى نوشته است (← روضاتى، ص 97ـ103).آقاحسین در 1098 در اصفهان درگذشت و در قبرستان تخت فولاد اصفهان در نزدیکى آرامگاه بابارکنالدین عارف در محلى که اکنون به تکیه خوانساریها معروف است به خاک سپرده شد (← اردبیلى، همانجا؛ خاتونآبادى، ص 501، 539؛ افندىاصفهانى، ص58؛ آقابزرگ طهرانى، 1411، ص166ـ167).آثار بهجا مانده از آقاحسین عبارتاند از :در فقه. مشارق الشموس فى شرح الدروس، که شرح بخشى از الدروس الشرعیة فى فقه الامامیة از شهید اول (متوفى 786) است. این کتاب مهمترین اثر آقاحسین در فقه بهشمار مىآید و نسخههاى خطى متعددى از آن در کتابخانههاى ایران موجود است. همچنین دو بار در تهران چاپ سنگى شده است؛ بار اول در 1305 و بار دوم در 1311 بهاهتمام میرزاابوالفضل تهرانى که چاپ اخیر را مؤسسة آلالبیت لاحیاء التراث در قم افست کرده است (امین، همانجا؛ مشار، ستون 845؛ فاضلى خوانسارى، ص 73ـ76). اثر دیگر او، المائدة السلیمانیة، به نامهاى المائدة السماویة و الاطعمة و الاشربة نیز معروف است (امین، همانجا). برخى این اثر را از پسر آقاحسین، یعنى آقارضى خوانسارى دانستهاند (← قزوینى، ص 157؛ آقابزرگ طهرانى، 1403، ج 19، ص10). رسالة حرمت شرب خمر، که با اسامى دیگرى چون قورق/ قرق شراب، قدغن شراب نیز خوانده شدهاست، رسالهاى فارسى با نثر ادبى زیبا دربارة حرمت نوشیدن شراب و مضرات شرب خمر است (آقابزرگ طهرانى، 1403، ج 11، ص 175؛ فاضلى خوانسارى، ص 66). حاشیه بر ذخیرة المعاد محقق سبزوارى و حاشیه بر الروضة البهیة شهیدثانى نیز از دیگر آثار فقهى اوست (آقابزرگ طهرانى، 1403، ج 6، ص 86، 94).اصول فقه. رسالة فى مقدمة الواجب، که در مجموعهاى با عنوان الرسائل بههمت رضا استادى در 1378ش در قم چاپ شده است. حاشیة شرح مختصر الاصول و حاشیة على معالم الاصول و رساله شبهةالدور از دیگر آثار او در اصول فقهاند (← فاضلى خوانسارى، ص 81 ـ85).در منطق، کلام و حکمت. رسالة فى التشکیک؛ رساله الجذر الاصم؛ حاشیة على الحاشیة الجلالیة على شرح المطالع؛ رساله الجبر و الاختیار؛ رساله شبهة الطفرة؛ حاشیة على شرح حکمةالعین؛ رساله شبهة الاستلزام؛ الحاشیة على الشفاء (الهیات)، که در 1378ش در قم تصحیح و چاپ شده است؛حاشیه بر حاشیة محمدباقر سبزوارى بر الهیات شفا؛ حاشیة على حاشیة شرح التجرید؛ الحاشیة على شروح الاشارات، که در 1378ش در قم تصحیح و چاپ شده است؛ ترجمة نهجالحق علامه حلّى به فارسى، که آن را براى سلیمان صفوى ترجمه کرده است (← اردبیلى، ج 1، ص 235؛ امین، ج 6، ص150؛ آقابزرگ طهرانى، 1411، ص 167؛ فاضلى خوانسارى، ص 92ـ124).آقاحسین خوانسارى رسالههایى کوتاه نیز در موضوعات مختلف علوم اسلامى مانند اصول فقه، فقه، کلام و طبیعیات داشته که در الرسائل مذکور بهچاپ رسیده است.همچنین در برخى منابع از تفسیر سوره فاتحه و ترجمة صحیفه سجادیه به فارسى به قلم آقاحسین، ذکرى به میان آمده است (← حرّعاملى، قسم 2، ص 101؛ آقابزرگ طهرانى، 1403، ج 4، ص 112، 339). حرّعاملى (همانجا) ترجمهاى از قرآن کریم را جزو کتب خوانسارى آورده، اما افندى اصفهانى (ج 2، ص 58) گفته وى را اشتباه دانسته است (براى آگاهى بیشتر ← دوانى، ص 12ـ15). اشعارى نیز به عربى و فارسى از او نقل کردهاند (← بخشى، ص 25ـ26؛ فاضلى خوانسارى، ص 607ـ611).منابع : محمدمحسن آقابزرگ طهرانى، الذریعة الى تصانیف الشیعة، چاپ علىنقى منزوى و احمد منزوى، بیروت 1403/1983؛ همو، طبقات اعلام الشیعة: الروضة النضرة فى علماء الماة الحادیة عشرة، بیروت 1411/1990؛ محمدبن على اردبیلى، جامعالرواة و ازاحة الاشتباهات عن الطرق و الاسناد، بیروت 1403/1983؛ عبداللّهبن عیسى افندىاصفهانى، ریاضالعلماء و حیاضالفضلاء، چاپ احمد حسینى، قم 1401ـ؛ امین؛ مجتبى ایمانیه، «تحصیل و تدریس آقاحسین خوانسارى در مدارس عصر صفوى»، کیهان اندیشه، ش 82 (بهمن و اسفند 1377)؛ یوسف بخشى، تذکره شعراى خوانسار، تهران 1336ش؛ محمدزمانبن کلبعلى تبریزى، فرائدالفوائد: در احوال مدارس و مساجد، چاپ رسول جعفریان، تهران 1373ش؛ رسول جعفریان، «امر به معروف و نهى از منکر در دوره صفوى»، کیهان اندیشه، ش 82 (بهمن و اسفند 1377)؛ محمدبن حسن حرّ عاملى، املالآمل، چاپ احمد حسینى، بغداد ?] 1385[، چاپ افست قم 1362ش؛ عبدالحسینبن محمدباقر خاتونآبادى، وقایع السنین و الاعوام، یا، گزارشهاى سالیانه از ابتداى خلقت تا سال 1195 هجرى، چاپ محمدباقر بهبودى، تهران 1352ش؛ خوانسارى؛ على دوانى، «محقق نامى آقاحسین خوانسارى»، کیهان اندیشه، ش 82 (بهمن و اسفند 1377)؛ محمدعلى روضاتى، «اجازات روایتى دو محقق خوانسارى»، کیهان اندیشه، ش 82 (بهمن و اسفند 1377)؛ محمدحسن فاضلى خوانسارى، محقق خوانسارى: شرح حال و آثار آقاحسینبن جمالالدین محمد خوانسارى (1016ـ 1098)، تحقیق و تنظیم جعفر حسینى اشکورى، قم 1378ش؛ گیلان فقیهمیرزایى، محمدعلى مخلصى، و زهرا حبیبى، تخت فولاد: یادمان تاریخى اصفهان، ج 1، تهران 1384ش؛ عبدالنبىبن محمدتقى قزوینى، تتمیم املالآمل، چاپ احمد حسینى، قم 1407؛ عبدالکریمبن مهدى گزى برخوارى، تذکرةالقبور، چاپ ناصر باقرى بیدهندى، قم 1371ش؛ محمدعلى مدرستبریزى، ریحانةالادب، تهران 1374ش؛ خانبابا مشار، فهرست کتابهاى چاپى عربى، تهران 1344ش؛ محمدطاهر نصرآبادى، تذکره نصرآبادى، چاپ وحید دستگردى، تهران 1361ش.