بيرجندي، رئيسحسن ، منشي، تاريخنگار و شاعر اسماعيلي. از زندگي او اطلاع دقيقي در دست نيست و تنها ميدانيم كه در پايان دورة الموت، از تاريخ اسماعيليان نزاري، ميزيسته است. بيرجندي در آغاز سدة هفتم در جنوب خراسان، در منطقة كوهستان (قهستان) روزگار ميگذرانده است. او سالهاي زيادي در قائن و ديگر نقاط منطقة قهستان در دستگاه حاكمان نزاري، بويژه محتشم شهابالدين منصور، سمت منشيگري داشته (رشيدالدين فضلالله، ص 153، 161؛ حافظابرو، ص 239؛ پوناوالا، ص 259)، ازينرو به لقب منشي نامبردار شده است. بيرجندي كتابي در بيان رويدادهاي دولت نزارية ايران به نام تاريخ رئيسحسن نوشته كه اينك در دست نيست (پوناوالا، همانجا)، اما قسمتهايي از آن با ذكر مأخذ در تاريخهاي اسماعيليه آمده است (رشيدالدين فضلالله، همانجا؛ كاشاني، ص 198؛ حافظ ابرو، همانجا).بيرجندي، افزون بر تاريخنگاري، شعر نيز ميسروده و اشعاري از او ( رجوع کنید به امين احمد رازي، ج 2، ص 324ـ 325)؛ بويژه قصيدههايي در مدح امامان نزاري و بزرگداشت فداييان فرقة نزاري در جنگهاي اسماعيليان نزاري و نيز در نوشتههاي مؤلفان نزاري دورههاي بعد از سقوط الموت، ذكر شده است. ولاديمير ايوانف قصيدهاي از رئيسحسن را كه در مدح فداييان (فدويان) نزاري (قاتلان اتابك قزل ارسلان، حاكم آذربايجان در 587) سروده شده، با ترجمة انگليسي آن منتشر ساخته است (پوناوالا، ص 260).منابع: اميناحمد رازي، هفت اقليم ، چاپ جواد فاضل، تهران 1340 ش؛ عبداللهبن لطفالله حافظابرو، مجمعالتواريخ السلطانيه ، چاپ محمد مدرسي زنجاني، تهران 1364 ش؛ رشيدالدين فضلالله، جامعالتواريخ : قسمت اسماعيليان و فاطميان و نزاريان و داعيان و رفيقان ، چاپ محمدتقي دانشپژوه و محمد مدرسي زنجاني، تهران 1356 ش؛ عبداللهبنعلي كاشاني، زبدةالتواريخ : بخش فاطميان و نزاريان ، ساختة 700، چاپ محمدتقي دانشپژوه، تهران 1366 ش؛Ismail K. Poonawala, Biobibliography of Isma ili literature , Malibu, Calif. 1977.