بِهاباد ، بخش و شهری در استان یزد.1) بخش بهاباد . در شهرستان بافق در مشرق استان یزد واقع و مشتمل بر سه دهستان است. از قسمتی از شمال به شهرستان طبس در استان خراسان و بخش خَرانَق در شهرستان اردکان، از مشرق و قسمتی از جنوب به بخش کوهبُنان/کوه بُنان/ کوبنان در شهرستان زرند کرمان، و از قسمتی از جنوب و مغرب به بخش مرکزی شهرستان بافق محدود است. در مغرب آن رشته کوههایی در جهت شمال غربی ـ جنوب شرقی امتداد دارد که در جنوب کوه سیاه (ارتفاع: ح 410 ، 2 متر در شمال ده تقیآباد) و دوهِلّه (ارتفاع: ح 985 ، 2 متر در مغرب ده حامی جان) خوانده میشود. کوه چاه محمدو (ارتفاع: ح 309 ، 2 متر) در مغرب و کوه بُن لَخت (ارتفاع: ح 002 ، 3 متر) در جنوب غربی آن قرار دارد. ارتفاعات مرکزی شهرستان بافق، بخش مرکزی را از بخش بهاباد جدا میکند. رود فصلی شوراب (رود شور یا رود درهسر) از آنجا میگذرد. زمینهای کشاورزی آن با آب قنات آبیاری میشود. از گیا دارای بادام کوهی و پستة وحشی، و از زیا، دارای روباه، شغال، گرگ، پلنگ و یوزپلنگ است. محصولات عمدة آن گندم، جو، ارزن و ذرت است. باغداری آن شایان توجه است. پرورش بز و گوسفند در آنجا رواج دارد. پسته و میوة آن به خارج صادر میشود. صنایع دستی آن جاجیمبافی و قالیبافی است و فرش آن نیز به خارج صادر میشود. در گذشته، جادة یزد ـ طبس (گلشن) از آن میگذشت. امروزه، راه اصلی بافق ـ کوهبنان از این بخش میگذرد.از جمله آثار باستانی آنجاست: برج کهن (در ده حسینآباد در 25 کیلومتری جنوب بهاباد)؛ مسجد کهن (در ده حسینآباد در 32 کیلومتری جنوب شرقی بهاباد)؛ زیارتگاهی به نام قدمگاهِ هدیله (در آبادی ده جمال در 84 کیلومتری شمال غربی کوهبنان)؛ و زیارتگاههای پیرملاّ جلال، ملاّ جلال و ملاّ علی (در آبادی ده ملاّ در 87 کیلومتری شمال غربی کوهبنان).بهاباد دارای معادن آهن در چاه دَرمَلو/ چادرملو (85 کیلومتری شمال معدن چغارت) با ذخیرة چهارصد میلیون تُن، و عیار متوسط 55%، و نیز معدن مس است (رجوع کنید به جغرافیای کامل ایران ، ج 2، ص 1370، پانویس 2؛ نیز رجوع کنید به بافق * ). بهاباد در منطقة زلزلهخیز قرار گرفته، به طوری که در 7 آذر 1312 بر اثر زمینلرزههای متعدد، تعدادی از آبادیهای شمال غربیِ آن ویران شد (امبرسز و ملویل، ص 226ـ229). مرکز آن شهر بهاباد است. بهاباد در 1332 ش از دهستانهای یزد به شمار میآمد و در 1348 ش به بخش تبدیل شد.2) شهر بهاباد (جمعیت طبق سرشماری 1375 ش، 826 ، 4 تن). در ارتفاع حدود 395 ، 1 متری از سطح دریا، و در 74 کیلومتری شمال شرقی شهر بافق واقع است. بهاباد و حومة آن در دهستان اَسْفیج در درهای بین دو رشته کوه در مشرق و مغرب با جهت شمال غربی ـ جنوب شرقی قرار گرفته است. رود شور در مشرق شهر با جهت جنوب شرقی ـ شمال غربی جریان دارد. دمای آن گاهی در تابستان به ْ40 میرسد. بهاباد مشتمل بر دو محله به نامهای قلعه و باغستان است. زیارتگاههایی به نامهای مزار ملاّ عبدالله، مزار شیخ محمدو و مزار شیخ ضیاءالدین دارد. در دو سه دهة اخیر، به سبب استخراج معادن آهن در پیرامون آن، به اهمیت نسبی شهر افزوده شده است. شهر بهاباد با راههای اصلی و فرعی، با بافق و کوهبنان و خرانق و ساغند پیوند دارد.پیشینه . ظاهراً نام بهاباد، بَغآباد بوده است (باستانی پاریزی، ص 96). از گذشتة پیش از اسلامِ بهاباد و حتی اوایل دورة اسلامی، منابعی سراغ نداریم. نخستین بار نام بهاباد را مقدسی در قرن چهارم «بَهاوَذ» ضبط کرده است (ص 462). در 537، در زمان سلطنت محمدبن ارسلانشاه سلجوقی (537 ـ551)، نام بهاباد مکرر در کتابهای تاریخی دیده میشود. به نوشتة محمدبن ابراهیم در تاریخ کرمان (ص 40)، در میان بافق و بهاباد، سپاهیان سلجوقشاه بر سواران یزدی در جنگی پیروز شدند. در 587، بهاباد جزو یزد بود (همان، ص 180). در 601، هنگام آمدن ملک زوزن و تغان تگین از خراسان به کرمان، جمعی از سواران و پیادگان فارسی در شهر کرمان شوریدند و راور و کوهبنان و بهاباد را گرفتند (همان، ص 218). در 619، هنگام هجوم مغولان، بهاباد با راور و خُبیص (شهداد) در دست خواجه رضی از حکام محلی بود (همان، ص 222). در همان هنگام، به نوشتة یاقوت حموی، بهاباد از قرای کرمان شمرده میشد و در کنار آبادی لوبیان قرار داشت (یاقوت حموی، ج 1، ص 767). به نوشتة سون هدین ، در نیمة دوم قرن هفتم، مارکو پولو از راه بهاباد به طبس رفته است (ص 464). در 766 شاه شجاع (حک :759ـ786)، حکومتِ بهاباد و بافق و کوهبنان را به اختیارالدین حسن واگذار کرد (عبدالرزاق سمرقندی، ج 1، ص 363). در 853 یاراحمد، هنگامی که شاهزاده علاءالدوله از شاهزاده بابر شکست خورد و قصد بازگشت به یزد را داشت، از کرمان به یاری وی شتافت و از طریق بهاباد عازم طبس شد تا به خراسان رود (کاتب یزدی، ص 256ـ257). در 1034، به نوشتة بافقی (ج 3، ص 190)، میرزا خلیل، از اعیان و اشراف بهاباد، به وزارت منصوب شد. از 1040 تا 1084، حکومت بافق و بهاباد و نواحی اطراف آن [ بهاباد ] در دست مینباشیان و یوزباشیان [ به ترتیب: سرکردگان هزار نفر و صد نفر ] بود (همان، ج 3، ص 279، 295).در 1132، در حملة محمود افغان (حک : 1135ـ1137) به کرمان، قلعة بهاباد به سختی مقاومت کرد (کوهبنانی، گ 7). در 1172، پس از اینکه خدا مرادخانِ زند، به سرداری برگزیده شد، برای تنبیه شاهرخ خان که هجده سال در ناحیة کرمان [ از جمله بهاباد ] حکومت کرده بود، لشکر کشید. شاهرخ خان، قلعه بهاباد را که محلی از مَحال کرمان بود، در محاصره داشت (موسوی اصفهانی، ص 91؛ میرخواند، ج 9، ص 72). در 1247، عبدالرضاخان حاکم محل، قلاع بهاباد و بافق را تسخیر کرد و علم طغیان برافراشت، اما سرداران قاجار، یوسفخان و سلیمانخان، شورش او را در هم شکستند (همان، ص 746). از 1264 مردم «بهاءآباد» (بهاباد) برای نپیوستن آنجا به کرمان جنگیدند، زیرا میخواستند در ولایت یزد بمانند (کوهبنانی، گ24ـ25).منابع: نیکلاس امبرسز و چارلز ملویل، تاریخ زمین لرزههای ایران ، ترجمة ابوالحسن رده، تهران 1370 ش؛ ایران. وزارت دفاع. ادارة جغرافیائی ارتش، فرهنگ جغرافیائی آبادیهای کشور جمهوری اسلامی ایران ، ج 84 : راور، تهران 1361 ش؛ ایران. وزارت راه و ترابری، دفترچه مسافات راههای کشور ، تهران ?[ 1366 ش ] ؛ ایران. وزارت کشور. معاونت سیاسی و اجتماعی. دفتر تقسیمات کشوری، سازمان تقسیمات کشوری جمهوری اسلامی ایران، تهران 1376 ش؛ محمدابراهیم باستانی پاریزی، خاتون هفت قلعه ، تهران 1344 ش؛ محمدمفیدبن محمود بافقی، جامع مفیدی ، چاپ ایرج افشار، ج 3، تهران 1340 ش؛ جدیدترین نقشة راهها و تقسیمات کشوری جمهوری اسلامی ایران ، مشهد: مؤسسة جغرافیایی و انتشارات ماهوان، 1377 ش؛ عباس جعفری، گیتاشناسی ایران ، ج 1: کوهها و کوهنامة ایران ، تهران 1368ش؛ جغرافیای کامل ایران ، تهران: سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی، 1366ش؛ حسینعلی رزمآرا، فرهنگ جغرافیائی ایران ( آبادیها )، ج 10: استان دهم ( اصفهان )، تهران 1355 ش؛ عبدالرزاق سمرقندی، مطلع سعدین و مجمع بحرین ، ج 1، چاپ عبدالحسین نوایی، تهران 1353 ش؛ احمدبن حسین کاتب یزدی، تاریخ جدید یزد ، چاپ ایرج افشار، تهران 1357 ش؛ ابوالحسن کوهبنانی، در ذکر وصف کوهبنان و توابع آن ، نسخة خطی کتابخانة روحالامین (کرمان)، تألیف 1301؛ محمدبنابراهیم، تاریخ کرمان: سلجوقیان و غز در کرمان ، چاپ باستانی پاریزی، تهران 1343 ش؛ مرکز آمار ایران، سرشماری عمومی نفوس و مسکن 1375: نتایج تفصیلی کل کشور ، تهران 1376 ش؛ محمدبن احمد مقدسی، کتاب احسنالتقاسیم فی معرفة الاقالیم ، چاپ دخویه، لیدن 1967؛ محمد صادق موسوی اصفهانی، تاریخ گیتیگشا ، با مقدمة سعید نفیسی، تهران 1363 ش؛ محمدبن خاوندشاه میرخواند، تاریخ روضةالصفا ، تهران 1338ـ 1339 ش؛ سون اندرسن هدین، کویرهای ایران ، ترجمة پرویز رجبی، تهران 1355 ش؛ یاقوت حموی، معجمالبلدان ، چاپ فردیناند ووستنفلد، لایپزیگ 1866ـ1873، چاپ افست تهران 1965.