بهاءالدین خَرَقی (یا مروزی)، ابوبکر محمدبن احمدبن ابیبِشْر، مؤلف آثار نجومی. در دهکدة خَرَق در نزدیکی مرو به دنیا آمد، و ظاهراً زندگی علمی او در همان محل سپری شد و در 533 در همانجا وفات یافت. نام او را گاه ابومحمد عبدالجبّاربن عبدالجبّاربن محمد ذکر کردهاند؛ و گاه او را با بهاءالدین ابومحمد خرقی، فیلسوف و متخصص علوم ریاضی که بیهقی زندگینامة او را نوشته است، یکی دانستهاند (ویدمان ، 1910، ص 72ـ73؛ همو، 1970، ج 1، ص 654 ـ 655).مهمترین اثر بهاءالدین دربارة نجوم، جغرافیا و گاهشناسی، منتهی الادراک فی تقاسیم الافلاک است (حاجی خلیفه، ج 2، ستون 1852). این اثر مشتمل بر سه «مقاله» است که نخستین آنها دربارة ترتیب افلاک است و نظریة ابوجعفر خازن * و ابنهیثم * را مبنی بر اینکه افلاک صلب سیّارات را به حرکت درمیآورند تأیید میکند. در این اثر خرقی مختصات 83 ستاره و طول اوجهای سیارات را برای سال 1444 اسکندرانی (مطابق با 19 ذیقعدة 526 تا یکم ذیحجة 527/ 1132ـ1133م) عرضه کرده است (نالینو، ج 1، ص شصت و شش ـ شصت و هفت)، و اندازة متداول را نزد منجمان دورة اسلامی دربارة میل دایرةالبروج (َ35 ْ23 دقیقه؛ نالینو، ج 1، ص 159) و تقدیم اعتدالین (ْ1 در 66 سال؛ نالینو، ج 1، ص 292) ذکر میکند. مقالة دوم به توصیف کرة زمین، از جمله به محاسبة مطالع و طالعهای مایل محلی میپردازد. باب دوم آن که مبتنی بر اثر مفقود جیهانی است، دربارة اقیانوسها و دریاهاست و متن آن ویرایش و به لاتین ترجمه و با آثار بَتّانی و ابنرُسته مقایسه شده است (نالینو، ج 1، ص 167ـ 175، ج 2، ص بیست و سه). بخشی از این مقاله که دربارة مسیر خط استوای زمینی و «قُبّةالارض * » [ نقطهای مفروض بر روی زمین محل برخورد خط استوا با نصفالنهاری که ربع مسکون را به دو نیمة مساوی تقسیم مینموده است رجوع کنید به حسنزاده آملی، ج 1، ص 200ـ 207 ] است، ویرایش و به فرانسه ترجمه شده است (فران، ص 4ـ6، 17ـ20). سومین و آخرین مقاله دربارة گاهشناسی است (نالینو، ج 1، ص 245)، و مفاهیمِ احکام نجومیِ قِرانِ مشتری ـ زحل و دورها [ ی سیارات ] را نیز شرح میدهد. مقدمة کتاب منتهی الادراک به آلمانی ترجمه شده است (ویدمان و کُهل، ص 205ـ 209؛ ویدمان، 1970، ج 2، 630ـ634).خرقی خلاصهای از منتهی الادراک را در دو «مقاله» تدوین کرد و آن را التبصرة فی الهیئة نامید (حاجیخلیفه، ج 1، ستون 338) و به ابوالحسین علیبن نصیرالدین، وزیر سنجر، تقدیم کرد. مقدمة این اثر نیز به آلمانی ترجمه شده است (ویدمان و کهل، ص 209ـ211؛ ویدمان، 1970، ج 2، ص 634ـ636). تبصره ، چنانکه از تعداد فراوان نسخههای خطی بر جای ماندة آن برمیآید، بسیار موردتوجه بوده است. این امر را شرحهایی نیز که محمدبن مبارکشاه بخاری در 733 (بروکلمان، ) ذیل ( ، ج 1، ص 863) و احمدبن عثمان جوزجانی (متوفی 744) بر آن نوشتهاند (سوتر ، ص 164) تأیید میکند.منابع: [ مصطفیبن عبدالله حاجی خلیفه، کشفالظنون ، بیروت 1410/1990؛ حسن حسنزاده آملی، دروس هیئت و دیگر رشتههای ریاضی ، قم 1372 ش ] ؛Carl Brockemann, Geschichte der arabischen litteratur , Leiden 1943-1949, Supplementband , 1937-1942; G. Ferrand, "Notes de gإographie orientale", Journal asiatique , 202 (1923), 1-35; C. A. Nallino, Al-Batta ¦n i ¦sive Albatenii Opus astronomicum , Milan 1899-1907; H. Suter, Die Mathematiker und Astronomen der Araber und ihre Werke , Leipzig 1900; E. Wiedemann, Aufsجtze zur arabischen Wissenschaftsgeschichte , Hildesheim and New York 1970, I, 641-659, II, 628-636; idem, "Einige Biographien nach al-Baihaq i ¦ ", Sitzungsberichte der Physikalisch-medizinischen Sozietجt in Erlangen , 42 (1910), 59-77; E. Wiedemann and K. Kohl, "Einleitung zu Werken von al Charaq ¦â ", Sitzungsberichte der Physikalisch-medizinischen Sozietجt in Erlangen , 58-59, 1926-1927, 203-211.